کابینت اماده و پیش ساخته نمایشگاهی روشویی اشپزخانه
 
نویسندگان
پیوندهای روزانه
لینکی ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :

7 اصل مهم زندگی از بیل گیتس

اصل اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است سعی کنید با این حقیقت کنار بیائید.

اصل دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست و شما خودتان باید در بدست آوردن آن تلاش کنید. در این دنیا از شما انتظار می‌رود که قبل از آنکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید.

اصل سوم: پس از فارغ‌التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما مبلغ فوق‌العاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از آنکه بتوانید به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمتی در حد انتظارات خودتان برای کسب موفقیت های آینده تان بکشید.

اصل چهارم: اگر فکر می‌کنید، آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن در یک شرکت یا موسسه، متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از آموزگارتان است، چون او دیگر امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد و در مقایسه با کاری که انجام خواهید داد تنها منافع خود را مد نظر قرار می دهد.

اصل پنجم: آشپزی در رستوران‌ها یا خیلی از مشاغل ساده با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر بزرگ‌های ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این کار "یک فرصت" برای آینده بود.

اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.

اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان فعال و پرشوری بودند و به قدری که اکنون شما تصور می کنید، ملال‌آور نبودند.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۹ ] [ احد احدی ]

دخترم جرالدین

از تو دورم , ولی یک لحظه تصویر تو از دیدگانم دور نمیشود.تو کجایی؟در پاریس ,روی صحنه تئاتر پرشکوه شانزه لیزه؟این را میدانم و چنان است که گویی در این سکوت شبانگاهی ,آهنگ قدمهایت را میشنوم.شنیده ام نقش تو در این نمایش پرشکوه, نقش آن دختر زیبای حاکمی است که اسیر خان تاتار شده است.

جرالدین, در نقش ستاره باش و بدرخش ,اما اگر فریاد تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی آور گلهایی که برایت فرستاده اند به تو فرصت هوشیاری داد بنشین و نامه ام را بخوان. من پدر تو هستم.امروز نوبت توست که صدای کف زدن های تماشاگران گاهی تو را به آسمانها ببرد.به آسمانها برو ولی گاهی هم به روی زمین بیا و زندگی مردم را تماشا کن; زندگی آنان که با شکم گرسنه در حالی که پاهایشان از بینوایی می لرزدو هنرنمایی می کنند. من خود یکی از ایشان بوده ام.جرالدین دخترم ,تو مرا درست نمی شناسی در آن شب های بس دور با تو قصه ها بسیار گفتم اما غصه های خود را هرگز نگفتم آن هم داستانی شنیدنی است.

داستان آن دلقک گرسنه که در پست ترین صحنه های لندن آواز می خواند و صدقه می گیرد, داستان من است.من طعم گرسنگی را چشیده ام.من درد نابسامانی را کشیده ام.و از اینها بالاتر رنج حقارت آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج می زند و سکه صدقه آن رهگذر غرورش را خرد نمی کند. با این همه زنده ام و از زندگان پیش از آنکه بمیرند حرفی نباید زد. به دنبال نام تو نام من است :"چاپلین"

جرالدین دخترم, دنیایی که تو در آن زندگی می کنی, دنیای هنرپیشگی و موسیقی است.نیمه شب آن هنگام که از سالن پرشکوه تئاتر شانزه لیزه بیرون می آیی, آن ستایشگران ثروتمند را فراموش کن .حال آن راننده تاکسی که تو را به منزل میرساند  بپرس .حال زنش را بپرس و اگر آبستن بود و پولی برای خرید لباس بچه نداشت ,مبلغی پنهانی در جیبش بگذار. به نماینده خود در پاریس دستور داده ام فقط وجه این نوع خرجهای تو را بی چون و چرا بپردازد.اما برای خرجهای دیگر باید صورت حساب ان را بفرستی.

دخترم جرالدین گاه و بی گاه با مترو و اتوبوس شهر را بگرد و مردم را نگاه کن. زنان بیوه ,کودکان یتیم را بشناس و دست کم روزی یک بار بگو:من هم از آنان هستم.تو واقعا یکی از آنان هستی و نه بیشتر.هنر قبل از اینکه دو بال به انسان بدهد اغلب دو پای او را میشکند . وقتی به مرحله ای رسیدی که خود را برتر تماشاگران خویش بدانی, همان لحظه تئاتر را ترک کن و با تاکسی خود را به حومه پاریس برسان. من آنجا را خوب می شناسم.آنجا بازیگران همانند خویش را خواهی دید که از قرن ها پش زیبا تر از تو ,چالاکتر از تو و مغرور تر از تو هنرنمایی میکنند.اما در آنجا از نور خیره کننده تئاتر شانزه لیزه خبری نیست.

دخترم جرالدین ,چکی سفید امضا برایت فرستاده ام که هر چه دلت می خواهدبگیری و خرج کنی. ولی هر وقت خواستی دو فرانک خرج کنی با خود بگو:سومین فرانک از آن من نیست.این مال یک مرد فقیر و گمنام است که امشب به یک فرانک احتیاج دارد.جست و جو لازم نیست.این نیازمندان گمنام را اگر بخواهی همه جا خواهی یافت. اگر از پول و سکه برای تو حرف می زنم برای آن است که از نیروی فریب و افسون پول ,این فرزند بی جان شیطان خوب آگاهم. من زمانی دراز در سیرک زیسته و همیشه و هر لحظه برای بند بازان روی ریسمانی بس نازک و لرزنده نگران بوده ام. اما دخترم این حقیقت را بگویم که مردم بر روی زمین استوار و گسترده بیشتر از بند بازان  ریسمان نا استوار سقوط می کنند.

دخترم جرالدین ,پدرت با تو حرف می زند. شاید شبی درخشش گرانبهاترین الماس این جهان تو را فریب بدهد و آن شب است که این الماس, آن ریسمان نا استوار زیر پای تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است. روزی که چهره زیبای یک اشراف زاده بی بند و بار تو را بفریبد  آن روز است که بند بازی ناشی خواهی بود. همیشه بند بازان ناشی سقوط می کنند از این رو دل به زر و زیور نبند. بزرگترین الماس این جهان آفتاب است که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد. اما اگر روزی دل به مردی آفتاب گونه بستی ,با او یک دل باش و به راستی او را دوست بدار. معنی این را وظیفه خود در قبال  این موضوع بدان. به مادرت گفته ام که در این خصوص برای تو نامه ای بنویسد. او از من بهتر معنی عشق را می داند. او برای تعریف "عشق "که معنی آن" یکدلی" است شایسته تر از من است.دخترم هیچ کس و هیچ چیز دیگر در این جهان نمی توان یافت که شایسته آن باشد.دختری ناخن پای خود را برای آن عریان می کند. برهنگی بیماری عصر ما است.  به گمان من تن تو ,باید مال کسی باشد که روحش را برای تو عریان کرده است.حرف بسیار برای تو دارم ,ولی به وقت دیگر می گذارم.و با این آخرین پیام نامه را پایان می بخشم. انسان باش, پاک دل و یکدل ;زیرا گرسنه بودن, صدقه گرفتن و در فقر مردن بارها قابل تحمل تر از پست و بی عاطفه بودن است.

پدر تو ,چارلی چاپلین



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۹ ] [ احد احدی ]

روانشناسان افرادی که استرس یا همان فشار روانی بیش از حد دارند

 بر اساس نوع واکنش بدن شان به 5 گروه تقسیم می شوند

     
1- افرادی که دایماً مضطرب و نگرانند و وقتی که یک اتفاق خاص رخ می دهد دچار گرفتگی عضلات , تنگی نفس و درد هایی در ناحیه شکم می شوند
2 ـ افرادی که خیلی عجول و بی نظمند و همیشه می ترسند که مبادا دیر به مدرسه برسند آنان به مشکلات گوارشی مثل احساس سوزش در معده یا دلپیچه دچار می شوند .
3 ـ کسانی که یک اتفاق خاص استرس زا در پیش رو دارند ( مثل امتحان یا مسابقه ) و نگرانند که موفق نشوند این افراد به دل درد و دلشوره و لرزش عظلات مبتلا می شوند اگر افرادی دارای این خصوصیات هستند با 8 توصیه از دلشوره آنان کاسته می شود .

5 ـ کار هایی را که دوست دارند انجام دهند مثلاً اگر به کامپیوتر علاقه دارند در آن کلاس ثبت نام کنند .
6 ـ تا حد انفجار بخندند خنده باعث رشد هورمون هایی می شود که آرامش بخش و تسکین دهنده هستند خوش اخلاقی و خوش بینی هم 2 عامل موثر ضد استرس هستند .
7 ـ خانواده و دوستانشان را فراموش نکنند اگر زندگی اجتماعی و خانوادگی رضایت بخشی داشته باشند به راحتی می توانند مشکلات خود را با کمک آنان حل کنند .
8 ـ درست نفس کشیدن را یاد بگیرند با تنفس درست استرس را از خودشان دور کنند



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۸ ] [ احد احدی ]
دوست عزیز، در طول زندگی هر انسانی موقعیت هایی پیش می آید که ضمن ایجاد وابستگی و دلبستگی در انسان، همواره اشتغالات ذهنی را نیز به همراه خواهد داشت و درصورتی که این وضعیت پایدار نماند، متأسفانه همواره به عنوان یک وضعیت ناتمام درد و رنج خاص خود را به دنبال دارد. موردی که شما اشاره کرده اید از جمله مواردی است که بار هیجانی و عاطفی شدیدی را برای فرد به دنبال دارد. اما برای فراموش کردن آن فرد رعایت نکات زیر ضروری است: 1. تا آنجایی که امکان دارد در تنهایی قرار نگیرید چه اینکه هنگام تنهایی بیشتر این فکر شمارا آزار می دهد. 2. به این مساله فکر کنید که توانسته اید تجربه موفقی را بدون درگیر شدن در مسائل غیر اخلاقی سپری کنید. 3. به روش هایی که می تواند همان احساسات و عواطف مثبت را به همسر آینده خود منتقل کند بیندیشید و همانها را عمل کنید و پس از تشکیل خانواده نبایستی به مقایسه همسر خود و رفتارهای او با فردی که به او علاقه داشته اید بپردازید. 4. سعی کنید موقعیت ها و شرایطی که باعث می شود این افکار به سراغ شما بیاید را مورد بررسی قرار داده و روی یک کاغذ یادداشت کنید و بیشتر به نکات منفی که در فرد وجود داشته فکر کنید تا نکات مثبت او. 5. اشتغالات فکری و کاری متعددی را برای خود مهیا سازیدو وقت خود را صرف اموری چون ورزش، تفریحات سالم، مطالعه، اشتغال مناسب و رابطه با بستگان و آشنایان سازید تا جایگزینی مناسب برای افکار سابق خود داشته باشید. 6. سعی کنید هر گاه فکر آن فرد یاهر اتفاق ناخوشایند به ذهنتان خطور کرد خودتان را مشغول کار فکری دیگری سازید تا جایگزینی مناسب برای افکار عاشقانه سابق خود داشته باشید. 7. با توجه و تمرکز روی مسائل معنوی به ویژه نماز و شرکت در مراسم مذهبی به خود آرامش دهید. 8. سعی کنید با مطالعه نسبت به معرفت به خداوند و اهل بیت ایمان خود را تقویت نموده و محبت به خداوند و اولیایش را در خود تقویت کنید چه اینکه کمال واقعی انسان در عشق به معنویت تأمین می شود. 9. در نهایت چنانچه رنج حاصل از این افکار مزاحم به حدی است که زندگی عادی شما را مختل می کند

ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۷ ] [ احد احدی ]

را ه‌های بدست‌آوردن آرامش

1- جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.

2- دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید. سکوت عصاره‌ی آرامش است، با زور نمی‌توان آن را ایجاد کرد، باید زمانی که فرا رسید آن را بپذیرید. دست کم روزی یک ساعت، تنها به اتاقی بروید و درب را به روی خود ببندید و فکر کنید ،

3- افراد آرام به خود می‌گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی‌توان کرد،نگران آینده هم نباید بود ،باید برای آینده کار کرد ولی نگران نباید بود ، خود را در وضعیت کنونی قرار می دهند و آنگاه به فکر لذت بردن از ادامه زندگی خواهد بود.

آرامش را از کودکان بیاموزید، ببینید که چگونه در همان لحظه‌ای که هستند، زندگی می‌کنند و لذت می‌برند.

4- وقتی احساس می‌کنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن در فضائی دلنشین  آنها را پاک کنید.

5- اگر نتوانید کسی را ببخشید، افکار خشمگینتان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد کرد.

6- از همان که هستید راضی باشید، در این صورت احساس آرامش بیشتری می‌کنید.

7- هر چه اکسیژن بیشتری به شما برسد، آرام‌تر خواهید شد، خوب است در محل کار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.

8- مهم نیست که با شما مؤدبانه برخورد کنند یا نه، برخورد مؤدبانه‌ی شما، باعث ایجاد آرامی و احساس خوبی در شما خواهد شد.

9- سرعت حرکت شما با احساستان رابطه‌ای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حرکات بدن خود را آرامتر کنید، طولی نمی‌کشد که آرام خواهید شد. گاهی می‌توانید برای رسیدن به آرامش، دراز بکشید، عضلات خود را شل کنید و به هیچ چیز فکر نکنید.

10- با حرکات آرام و صحبت‌کردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل کنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیدید که با صدای بلند صحبت کند؟

11- با شوخ طبعی به آرامش خود کمک کنید.

12- راحتی، یکی از عناصر مهم آرامش است، مثل دمای مناسب، صندلی راحت و لباس و کفش راحت.

- هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و خود را از فشار زمان نجات دهید.

- در آوردن کفش‌ها به کاهش فشار عصبی کمک می ‌کند.

- فشردن یک توپ کوچک، تنش‌های عصبی ‌ای را که در انگشتان و دست‌های شما متمرکز شده‌اند، خالی می‌کند.

- لباس‌های گشاد و راحت، باعث ایجاد راحتی و احساس آرامش می‌شود.

13- لحظه‌های زیبای زندگیتان را بنویسید و از آنها عکس و فیلم بگیرید، سپس بیشتر وقت‌ها آنها را به یاد آورید و درباره‌شان فکر کنید و لذت ببرید.

14- هوای دریا، آب شور و صدای امواج، همگی باعث آرامش می‌شوند، مسافرت به سواحل دریا را فراموش نکنید. تماشای ماهی‌ها وخیره شدن به دریا، در شما ایجاد آرامش می‌کند، زیرا ماهی‌ها آرام شنا می‌کنند و آرام تنفس می‌کنند.

15- آهسته غذا خوردن و جویدن، باعث تجدید قوای فکری و احساس آرامش خواهد شد.

16- برای تأثیر بیشتر و رسیدن به آرامش، در خود متمرکز شوید و آرام نفس بکشید.

17- تمرین کنید که آرامتر از حد معمول صحبت کنید، این کار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را کم می‌کند و به شما اجازه می‌دهد، ذهن و فکرتان را از بسیاری مسائل پاک کنید.

18- اگر به عقاید مذهبی و معنوی پایبند باشید، به یکی از با افتخارترین روش‌های رسیدن به آرامش خاطر رسیده‌اید،آنگاه می‌توانید بگویید، الا بذکر الله تطمئن‌القلوب.اگر از خدا دور افتاده‌اید، اکنون وقت آشتی است. داشتن یک تکیه‌گاه معنوی درحد تعادل موجب‌آرامش می‌شود.

19- یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها در آرام بودن، فکر نکردن به مسایل کوچک است، دومین مهارت، کوچک شمردن تمام مسایل است.

20- شاد کردن دیگران، موجب آرامش می‌شود. اما دیگران را برای لطف کردن به خود تحت فشار قرار ندهید، لطف که وظیفه نیست.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۶ ] [ احد احدی ]
خواهر گرامی، به نظر می رسد از اینکه همسرتان روابط کلامی نامطلوبی با شما برقرار می کند بهداشت روانی و احساسات و عواطف شما به هم خورده است. از دیدگاه خودتان مستحق چنین توصیف هایی که همسرتان می کند نیستید ولی باید توجه داشته باشید که صحبت های همسرتان براساس دیدگاه ها و برداشت های شخصی خودشان است، برداشت های همسر شما اگرچه ممکن است غلط باشد اما به هرحال بیانگر احساسات و نگرش های اوست که این احساسات در اثر تعامل و رفتار با شما به وجود آمده است. شما می توانید با درک این برداشت ها و استنباط هایی که همسرتان دارد به علل و عواملی که باعث بروز آنها شده است پی ببرید. توجه کنید که انرژی و توانائی خودتان را بهتر است که در جهت تحکیم و بازسازی رابطه ی ازدواجتان صرف کنید. این فکر که به سرزمینی بروید که در آن همه چیز بر وفق مراد باشد فقط یک تخیل است. در عالم واقع ما باید یاد بگیریم که با چالش ها و ناملایمات زندگی به روش کارآمدی مقابله بکنیم. پس بهترین کار این است که به فکر توسعه ی شناخت خود از زندگی مشترک باشید و در مسیر تقویت رابطه ی ازدواجی تلاش بکنید و سعی بکنید که از زوایای متفاوت و مختلفی به زندگی مشترک نظر داشته باشید؛ تا بتوانید از منظر همسرتان هم به زندگی مشترک نگاه بکنید. ما از خصوصیات و ویژگی های شما دو نفر اطلاعی نداریم و نمی توانیم در مورد زندگی شما دو نفر قضاوت درستی داشته باشیم اما بهتر دیدیم که چند راه حل به شما پیشنهاد کنیم تا با اجرای این راهکارها واکنش همسرتان را ارزیابی کنید و نتیجه آن را برای ما ارسال نمائید.

 1. نسبت به واکنش های تند او عکس العمل نشان ندهید و سعی کنید با آرامش با او صحبت کنید (البته می دانیم که این عمل گذشت بسیاری را از شما می طلبد اما ارزش دارد که برای گرم و صمیمی کردن زندگیتان این عمل را انجام دهید.) 2. محبت خود را به او نشان دهید و برای روز تولد، سالروز ازدواج به او هدیه دهید. 3. به نیازهای اساسی همسر خود از جمله نیازهای جسمانی او توجه کنید. 4. از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جداً پرهیز کنید و جای آن را به یکدلی، یکرنگی، صمیمت و رفاقت بدهید. باور کنید یکی از عوامل تزلزل در بقای خانواده لجبازی و عدم پذیرش یکدیگر است. 5. به خاطر خطاهایی که از همسرتان می بینید هیچگاه خود را برتر و بالاتر از او احساس نکنید بلکه او را شریک زندگی بدانید. 6. لغزش ها و نارسائیهای گذشته را مرتباً به یادش نیاورید. و سعی کنید به آینده خوش بین باشید و از لحظه های موجود حداکثر استفاده را بکنید. 7. با او بحث نکنید. 8. آراستگی ظاهری یکی از اصول اساسی در حفظ روابط زن و شوهر است پس سعی کنید در برابر همسر خود بگونه ای ظاهر شوید که برایش جذاب باشید. و نکته آخر البته اگر آمادگی فرزند پروری را در خود نمی بینید اشکالی ندارد که بچه دار شدن را به تعویق بیندازید در پایان باز متذکر می شویم که منتظر ارتباط بعدی شما و بازگوئی عکس العمل های همسرتان هستیم.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۶ ] [ احد احدی ]

یک روز بارانی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

غروب یک روز بارانی زنگ تلفن شرکت به صدا در آمد. زن گوشی را برداشت. آن طرف خط پرستار دخترش با ناراحتی خبر تب و لرز سارای کوچکش را به او داد.
زن تلفن را قطع کرد و با عجله به سمت پارکینگ دوید. ماشین را روشن کرد و نزدیک ترین داروخانه رفت تا داروهای دختر کوچکش را بگیرد. وقتی از داروخانه بیرون آمد، متوجه شد به خاطر عجله ای که داشت کلید را داخل ماشین جا گذاشته است.
زن پریشان با تلفن همراهش با خانه تماس گرفت. پرستار به او گفت که حال سارا هر لحظه بدتر می شود. او جریان کلید اتومبیل را برای پرستار گفت. پرستار به او گفت که سعی کند با سنجاق سر در اتومبیل را باز کند. زن سریع سنجاق سرش را باز کرد، نگاهی به در انداخت و با ناراحتی گفت: ولی من که بلد نیستم از این استفاده کنم.
هوا داشت کم کم تاریک می شد و بارش باران شدت گرفته بود. زن با وجود ناامیدی زانو زد و گفت: "خدایا کمکم کن". در همین لحظه مردی ژولیده با لباس های کهنه به سویش آمد. زن یک لحظه با دیدن قیافه ی مرد ترسید و با خودش گفت: خدای بزرگ من از تو کمک خواستم آنوقت این مرد ...!
زبان زن از ترس بند آمده بود. مرد به او نزدیک شد و گفت: خانم مشکلی پیش آمده؟
زن جواب داد: بله دخترم خیلی مریض است و من باید هر چه سریعتر به خانه برسم ولی کلید را داخل ماشین جا گذاشته ام و نمی توام در ماشین را باز کنم.
مرد از او پرسید آیا سنجاق سر همراه دارد؟سپس رو به مرد کرد و گفت: آقا متشکرم، شما مرد شریفی هستید.
مرد سرش را برگرداند و گفت: "نه خانم، من مرد شریفی نیستم، من یک دزد اتومبیل بودم و همین امروز از زندان آزاد شده ام."
خدا برای زن یک کمک فرستاده بود، آن هم از نوع حرفه ای!
زن به پاس جبران مساعدت آن مرد ناشناس آدرس شرکتش را به مرد داد و از او خواست که فردای آن روز حتماً به دیدنش برود.
فردای آن روز وقتی مرد ژولیده وارد دفتر رئیس شد، فکرش را هم نمی کرد که روزی به عنوان راننده ی مخصوص در آن شرکت بزرگ استخدام شود.
عجب معلم سختگیری است این روزگار که اول امتحان میگیرد بعد درس میدهد ...



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۶ ] [ احد احدی ]

سلام، من خیلی زود عصبانی میشم. خشم دارم، بچه ها رو تنبیه می کنم، اعصابم خورده، نمی تونم کارهای خونه ام رو انجام بدم، خیلی حالم بد می شه نمی دونم چرا احساس خواب آلودگی دارم در صورتی که بعضی از شبها اصلاً خوابم نمی بره اما روزها احساس خواب آلودگی دارم احساس در هم ریختگی دارم بچه ها رو اذیت می کنم؛ می زنمشون تنبیه شون می کنم طاقت هیچ چیزی رو ندارم، خیلی کم طاقتم می خواستم بدونم باید چیکار کنم و برام یه راه کار بدید کتاب معرفی کنید. از شما خیلی ممنون میشم که جواب سؤالم رو بدید.

دوست عزیز، برخی از رفتارهای عصبانیت آمیز انسانها صرفاً به خاطر فقدان مهارتهای زندگی از جمله مهارت حل مسئله بروز می کند. فردی که مهارتهای زندگی را به صورت صریح، مستقیم و مستدل یاد گرفته است در مقایسه با کسی که شیوه ی زندگی اطرافیان خود را الگو قرار می دهد تمایل کمتری به استفاده از احساس خشم و رفتار پرخاشگرانه به عنوان راه حل مسائل فرا روی خود خواهد داشت. روشهایی برای مدیریت خشم وجود دارند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:  

1. روش بروز خشم خود را بشناسید. 2. زمان و دلیل خشمتان را یادداشت کنید. 3. بیاموزید که از شدت خشم خود بکاهید. برای این کار: 1. از یک تا ده بشمارید، 2. قدم بزنید، 3. یک لیوان آب بنوشید، 4. چند نفس عمیق بکشید، 5. با تصویر سازی ذهنی در حالت آرامش قرار گرفته کمی آرام بگیرید و بعد ناراحتی خود را ابراز کنید. 4. محل خشم خود را ترک کنید. 5. به خشم خود فکر نکنید و سعی کنید بیاموزید انرژی خشم را به جای تخریب به سوی سازندگی هدایت کنید. 6. احساسات خود را به گونه ای سازنده ابراز کنید. 7. از قبل برنامه ریزی کنید برخی موقعیت های خشم برانگیز را پیش بینی و رفتار مناسب با آن را شناسایی کنید. 8. برای خودتان نظام حمایتی ایجاد کنید و از کمک اشخاص دیگر بهره مند شوید. 9. از خود و دیگران انتظارات واقع بینانه داشته باشید. 10. روشهای حل مسئله را بیاموزید. 11. بیشتر بخندید، خنده استرس را کاهش داده و شما را در موقعیت بهتری قرار می دهد. 12. شکایات را به درخواست تبدیل کنید. 13. خشم های مربوط به گذشته را فراموش کنید. 14. به جای جر و بحث و دعوا، مذاکره و گفتگو را جایگزین کنید.

پاسخگوی سوالات مشاوره ای شما هستیم



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۵ ] [ احد احدی ]


زن همیشه سن خود را از تاریخ ازدواج حساب می کند ، نه تاریخ تولد
ارهارد

هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود زن بهتر میتواند گولش بزند
لرد بایرن

زن تاج سر آفرینش است ، او شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است
گوته

زنانیکه می خواهند مرد باشند ، زنانی هستند که نمی دانند زن هستند
الکساندر دوما

مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان
رومن رولان

اگر از طبقه‌ بالا زن‌ بگیرید، به‌جای‌ خویشاوند ارباب‌ خواهید داشت‌
لئوپول

مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند
کونته ورسیه

با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما می شد
بردون

خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند

رابیندرانات تاگور




برای تحمل شدائد زندگی باید عاشق چیزی بود ، کاری ، زنی ، آرمانی و ...
مارکوس آنا

زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود
هرود

منشأ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود
لامارتین

چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش
ویلیام شکسپیر

جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترین غرایز خود دور می شود
فردریش نیچه

شیرین ترین سخنان در زندگی ، خوش آمد گویی بی غل و غش زن به شوهر خویش است
جورج ولز

زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی‌توانند خود را زیبا جلوه دهند
برنارد شاو

هر کجا مردی یافت شد که به مقامات عالیه رسیده یقیناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است
شیلر

زن عاقل به تربیت همسرش همت می گمارد و مرد عاقل می گذارد که زنش او را تربیت کند
مارک تواین

هیچ چیز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند ، چون همیشه آنرا مربوط به خود میداند
جونسون

مردانیکه بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی میکنند خود بیشتر از دیگران به نهاد زن میتازند
ارد بزرگ

زنان بخوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر میگویند تا در حفظ آن شریک باشند
داستایوفسکی

اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد
کمتر دچار گسست می شوند
ارد بزرگ

زن کانون پرفروغ خانواده ، مرکز مهر ، مظهر عشق ، نمایشگر پاکی ،
نمونه عطوفت و چشمه عنایت است
اقبال لاهوری

آیندۀ اجتماع در دست مادران است. اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود ،
تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد
ابوفور

به هر اندازه که زن آرام و مطیع و با عصمت و با عفت است ،
به همان اندازۀ قدرت فرمانروایی او شدیدتر و استوارتر است
میشله

آیا برده هستی؟ پس دوست نتوانی بود. آیا خودکامه هستی؟ پس دوستی نتوانی داشت
در زن دیر زمانی است که برده ای و خودکامگی نهان گشته اند
از این رو زن را توان دوستی نیست او عشق را می شناسد و بس
فردریش نیچه

زن وقتیکه دوست بدارد ، غیر از محبوب خود چیزی را نمی بیند و هر چه عاطفه ،
مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد
آلفونس دوده

زنان تحصیلکرده همسران خوبی از آب در می آیند ، زیرا برای اینکه توضیح بدهند
که چرا غذا شور یا بیمزه شده است کلمات بیشتری در اختیار دارند
باب هاپ

کسانیکه ازدواج کرده اند خود را ناراضی نشان می دهند و می گویند زن بد است ، زیرا می خواهند فقط و فقط خودشان از این موهبت تمتّع گیرند
دیسرائیلی

خودپسندی زنان بزرگترین علت بد بختی ایشان و زوال خانواده هاست.
هیچ چیز به اندازۀ خودپسندی زن ها بنای خانواده ها را ویران نکرده است
چارلی چاپلین

کشتن میل ستیزه جوئی در بسیاری زنان کاری بی اثر است و درست مانند آن است
که سعی کنی با فشار بادکنکی را در زیر آب نگه داری که خواهی دید دوباره بیرون می زند!
ورا هتریکس

زن ها علاقۀ زیادی به ریاضیات دارند ، زیرا آنها سن خود را تقسیم بر دو و قیمت لباسهایشان را ضرب در دو و حقوق شوهرانشان را ضرب در سه می کنند
و پنجاه سال هم بر سن بهترین دوستان خود می افزایند
مارسل آشار



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۵ ] [ احد احدی ]

۱- صبح ها که از خواب بیدار می شوید، دستگاه عیب سنج و ایرادگیر وجودتان را از کار بیندازید. قول می دهم؛ خورشید درخشان تر، پرنده ها خوش آوازتر، مردم مهربان تر و حتی کسب و کارتان پربرکت تر خواهد شد.

2- در معادلات زندگی هیچ گاه از علامت منفی استفاده نکنید، به خاطر داشته باشید که تفکر منفی از آن چنان قدرتی برخوردار است که می تواند با قرار گرفتن در پشت یک معادله بزرگ زندگی، همه علامت های مثبت آن را تغییر داده و مانند خود منفی بسازد.


3- هیچ گاه در گره زدن طناب پاره شده دوستی تعلل به خرج ندهید، گاهی اوقات غرور بی جا سبب می شود که حتی همسران خوب توجهی به گسستگی ریسمان بین خود ننمایند. مطمئن باشید گره زدن به خاطر کمتر نمودن طول طناب، نزدیکی را بیشتر می کند.


4- آنتن های ذهن تان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید که شبانه روز امواج مثبت پخش می کند، کاری کنید که کارکنان ایستگاه های منفی از شدت بیکاری اخراج شوند.


5- دل تان را تبدیل به اقیانوسی آرام نمایید نه یک مرداب ناچیز. فکر نمی کنید حتی تصور اقیانوس هم احساسی از عظمت و پهناوری را در دل ایجاد کند؟ آنها که دل هایشان مرداب است با کوچک ترین حادثه ای به تلاطم می افتد، برعکس کسانی که شدیدترین گرداب ها و جریان های حوادث هم آرامش شان را بر هم نخواهد زد.

6- سعی کنید قلبی مقاوم داشته باشید، قلبی که مقابل گرم و سرد حوادث و ضربه های عاطفی همچون ظروف چینی با اندک ضربه ای خرد نشود.

7- تجربه های تلخ و شیرین زندگی را مانند یک درس فهمیدنی بدانید و نه حفظ کردنی، چرا که مطالب حفظ شده پس از مدت زمانی در ذهن پاک می شوند.

8- همواره مصمم باشید تا با استفاده از جلا دهنده هایی همچون دعا و نیایش روح و روانتان را پاکی و طراوت بخشید.

 



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۱۴ ] [ احد احدی ]
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ][ ۵ ][ ۶ ][ ۷ ][ ۸ ][ ۹ ][ ۱۰ ][ ۱۱ ][ ۱۲ ][ ۱۳ ][ ۱۴ ][ ۱۵ ][ ۱۶ ][ ۱۷ ][ ۱۸ ][ ۱۹ ][ ۲۰ ][ ۲۱ ][ ۲۲ ][ ۲۳ ][ ۲۴ ][ ۲۵ ][ ۲۶ ][ ۲۷ ][ ۲۸ ][ ۲۹ ][ ۳۰ ][ ۳۱ ][ ۳۲ ][ ۳۳ ][ ۳۴ ][ ۳۵ ][ ۳۶ ][ ۳۷ ][ ۳۸ ][ ۳۹ ][ ۴۰ ][ ۴۱ ][ ۴۲ ]
.: Weblog Themes By 123blog :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
موضوعی ثبت نشده است
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
امکانات وب