کابینت اماده و پیش ساخته نمایشگاهی روشویی اشپزخانه
 
نویسندگان
پیوندهای روزانه
لینکی ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
کلامی از شیخ بهایی:

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !
اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !
اگر ساکت و خاموش باشد، میگویند لال است !
اگر زبان آوری کند، میگویند وراج و پر گوست !
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، میگویند ریا کار است !
و اگر نکند، میگویند کافر است و بی دین !
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود.



نظر گاندی در مورد هفت چیزی که بدون هفت چیز دیگر خطرناک هستند:

ثروت بدون زحمت
دانش بدون شخصیت
علم بدون انسانیت
سیاست بدون شرافت
لذت بدون وجدان
تجارت بدون اخلاق
و عبادت بدون ایثار

این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه اش داد. اعتقاد بر این است که وی این موارد را در جست و جوی خود برای یافتن ریشه های خشونت شناسایی کرد. در نظر گرفتن این موارد، بهترین راه جلوگیری از بروز خشونت در یک فرد و یا جامعه است.


جملاتی زیبا درباره تجارت:

درآمد: هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.
خرج: اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.
پس انداز: آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.
ریسک: هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.
سرمایه گذاری: همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.
انتظارات: صداقت هدیه بسیار ارزشمندی است، آن را از انسانهای کم ارزش انتظار نداشته باشید.


رازی جادویی در انسان:

یک راز جادویی در وجود انسان هست که می توان به او تکنیک ساده گرفتن یا آسان گیری لقب داد و اینکه بسیاری از مردم از جواب دادن به مسایلی که طی روز با آنها درگیر می شوند، عاجزند، فقط و فقط به خاطر اینکه تصورشان از مشکل از خود مشکل بزرگتر است.
میگن در مسابقه ای از یک دانشمند ریاضی پرسیدند ۲ به علاوه ۱ چند میشه...!؟‌ از اونجایی که طرف یک ریاضیدان بزرگ بود و فکر می کرد باید نکته غریبی در مسئله باشه، یک هفته وقت خواست تا به مسئله فکر کنه، روزها و شب ها بدنبال جواب گشت و یک هفته بعد با کوهی از جواب های پیچیده برگشت (۲ به علاوه ۱ میشه ۲۱ ، یا ۱۲، و یا اگر اینطور باشه، میشه ...) . اما در همین حین، یک کودک دبستانی آرام گفت ۳، و جایزه را برد.
واقعا گاهی اوقات دانش زیاد به خودی خود مانعی موثر برای یافتن پاسخ مجهولات می شود. و بقول انیشتین : اگر نتوانید یک مساله پیچیده را به زبان خیلی ساده برای خودتان و دیگران توضیح دهید آن مسئله را از اساس نفهمیده اید.


کلامی شایسته از مولانا:

در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد
و آن آگاهی است و تنها یک گناه و
آن جهل است


یک رباعی زیبا از خیام:

تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلوم نیست
کاین دم که فرو برم بر آرم یا نه


جملاتی ماندگار از سهراب:

نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی ...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.



دکتر علی شریعتی:

همه بشرند اما فقط بعضی ها انسـان اند ...

بیل گیتس:

من در رقابت با هیچکس جز خودم نمیباشم. هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام.

آرتور کلارک:

تنها راه کشف ممکن ها، رفتن به ورای غیر ممکن ها است.

ژوبرت:

برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم
اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم.


چرچیل:

بزرگترین درس زندگی اینست که گاهی احمق ها درست می گویند.

جک لندن:

هیچ می دانی فرصتی که از آن بهره نمی گیری، آرزوی دیگران است؟!

جااولیور هاینز:

مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می ریزند و از آنها غولی بوجود می آورند که نامش تقدیر است.

باس:

بزرگترین بدبختی آن است که طاقت کشیدن بار بدبختی را نداشته باشیم.

موریس مترلینگ:

آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است.

آنتوان چخوف:

دانشگاه تمام استعدادهای افراد، از جمله بی استعدادی آنها را آشکار میکند.

نیچه:

آنکه می خواهد روزی پریدن آموزد، نخست می باید ایستادن، راه رفتن، دویدن و بالا رفتن آموزد. پرواز را با پرواز آغاز نمی کنند.

لارنس استرن:

اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی که پارس می‌کند سنگ پرتاب کنی، هرگز به مقصد نمی‌رسی.

لویی فردینان سلین:

هرگز فوراً بدبختی کسی را باور نکنید، بپرسید که می تواند بخوابد یا نه؟
اگر جواب مثبت باشد، همه‌ چیز روبراه است. همین کافی است!


ژان پل سارتر:

به چه دردم می خورد که دوستم بدارند؟ اگر تو مرا دوست بداری لذتش را تو می بری نه من.

میلان کوندرا:

این دشمنان نیستند که انسان را به تنهایی و انزوا محکوم می کنند بلکه دوستانند.

وین دایر:

باید در زندگیتان چیزی وجود داشته باشد که به خاطر آن از بستر خارج شوید!

آلدوس هاکسلی:

یکی از فواید اصلی رفیق این است که جور تلافی هایی را که می خواهیم ولی نمی توانیم سر دشمنانمان درآوریم بکشد!

آلبر کامو:

همیشه روزهایی هست که انسان در آن کسانی را که دوست می داشته است بیگانه می یابد!

والتر بنیامین:

اینکه همه‌ چیز به روال همیشگی پیش می‌رود، خود همان فاجعه است!

ماکسیم گورکی:

انسان بـا مقاومتی کـه در مقابل محیط می کند خـود را می سازد.

دکتر علی شریعتی:

مادرم می گفت: عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب
اما هزار شب است پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکرده ام


خورخه لوئیس بورخس:

همیـشه توان این را داشته باش تا از کسی یا چیزی که آزارت می دهد بـه راحتی دل بکنی!

ریچارد براتیگان:

جهنمی بدتر از آن نیست، که مدام به یاد بیاوری بوسه ای را که اتفاق نیفتاده است!

گابریل گارسیا مارکز:

شوهر کردن بخاطر پول و بی عشق بدترین نوع خودفروشی است ...

آرتور شوپنهاور:

انسان های وحشی یکدیگر را می خورند و انسان های متمدن، یکدیگر را فریب میدهند.

آلبر کامو:

کسانی که مدعی اند همه چیز را می دانند و همه چیز را می توانند درست کنند، سرانجام به این نتیجه می رسند که همه را باید کُشت...!

توماس ادیسون:

زنها اختراعهای بزرگی نکرده اند، اما مخترعان بزرگ را پرورش داده اند..

مارسل پروست:

زمان آدم‌ها را دگرگون می‌کند اما تصویری را که از ایشان داریم ثابت نگه می‌دارد. هیچ چیزی دردناک‌تر از این تضاد میان دگرگونی آدم‌ها و ثبات خاطره نیست.

رومن گاری:

پیش از آنکه کسی در راه خیانت گام بردارد، لازم است که عشق فراوانی را بیهوده هدر داده باشد.

کــوروش بزرگ:

من با هیچکــس بر سر آیین و باوری که دارد نمی جنگم
چرا که خـــدای هر کس همانیست که خـــرد او می گوید


گویند اسکندر قبل از مرگ وصیّت کرد:

هنگام دفنم دست راست مرا بیرون از خاک بگذارید، پرسیدند چرا ؟
گفت : میخواهم تمام دنیا بدانند که اسکندر با آن همه شکوه و جلال دست خالی از دنیا رفت.


متنی تامل برانگیز از یک ناشناس:

فرزند عزیزم
آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی
اگر هنگام غذا خوردن، لباس هایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم
اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است
صبور باش و درکم کن
به یاد بیاور، وقتی کوچک بودی، مجبور می شدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور می شدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم
وقتی نمی خواهم به حمام بروم، مرا سرزنش نکن
وقتی بی خبر از پیشرفت ها و دنیای امروز، سئوالاتی می کنم با تمسخر به من ننگر
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی، حافظه ام یاری نمی کند، فرصت بده و عصبانی نشو
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده ... همانگونه که تو اولین قدم هایت را در کنار من برداشتی
زمانی که می گویم دیگر نمی خواهم زنده بمانم و می خواهم بمیرم، عصبانی نشو ... روزی خود می فهمی
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو
یاریم کن، همانگونه که من یاریت کردم
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو، این راه را به پایان برسانم
فرزند دلبندم، دوستت دارم


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۷ ] [ احد احدی ]


یک راز حقیقی ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ارزش خوندن این متن به دقایق وقتی هست که شما صرف می کنید
پس سعی کنید این دقایق رو از دست ندید دوستان من

...
..
.

همه ما خودمان را چنین متقاعد می کنیم که زندگی بهتری خواهیم داشت اگر:
شغلمان را تغییر دهیم
مهاجرت کنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج کنیم



فکر میکنیم،‌ زندگی بهتر خواهد شد اگر:
ترفیع بگیریم
اقامت بگیریم
با افراد بیشتری آشنا شویم
بچه دار شویم

و خسته می شویم وقتی:
می بینیم رئیسمان ما را درک نمی کند
زبان مشترک نداریم
همدیگر را نمی فهمیم
می‌بینیم کودکانمان به توجه مداوم نیازمندند
بهتر است صبر کنیم ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

با خود می گوییم زندگی وقتی بهتر خواهد شد که :
رئیسمان تغییر کند
شغلمان را تغییر دهیم
به جای دیگری سفر کنیم
به دنبال دوستان تازه ای بگردیم
همسرمان رفتارش را عوض کند
یک ماشین شیک تر داشته باشیم
بچه هایمان ازدواج کنند
به مرخصی برویم
و در نهایت بازنشسته شویم ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

حقیقت این است که برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد.

اگر الآن نه، پس کی؟

زندگی همواره پر از چالش است.
و مشکلات تمامی نخواهند داشت!

بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم که با وجود همه این مسائل،
شاد و خوشبخت زندگی کنیم.



بعضی وقت ها ...

به خیالمان می رسد که زندگی، همان زندگی دلخواه، موقعی شروع می شود که موانعی که سر راهمان هستند، کنار بروند:
مشکلی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم می کنیم
کاری که باید تمام کنیم
زمانی که باید برای کاری صرف کنیم
بدهی‌هایی که باید پرداخت کنیم
و ...
بعد از آن زندگی ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود!

بعد از آنکه همه ی این ها را تجربه کردیم، تازه می فهمیم که زندگی، همین چیزهایی است که ما آن ها را موانع می‌شناختیم!

این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده‌ای اختصاصی بسوی خوشبختی وجود ندارد.
خوشبختی، خود همین جاده ایست که ما را به زندگی و آینده هدایت می کند.
تو رو خدا بیائید از هر لحظه زندگی لذت ببریم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

برای آغاز یک زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم:
فارغ التحصیل شویم
به دوران دانشگاه برگردیم
به دوران کودکی برگردیم
وزنمان را کاهش دهیم
وزنمان را افزایش دهیم
شروع به کار کنیم
مهاجرت کنیم
دوستان تازه ای پیدا کنیم
ازدواج کنیم
فرزند به دنیا بیاوریم
یک خانه شیک بسازیم
شروع تعطیلات فرا برسد
صبح جمعه بیاید
در انتظار دریافت وام جدید باشیم
یک ماشین نو بخریم
بازپرداخت قسط ها به اتمام برسد
برنده یک مسابقه میلیونی شویم
مشهور و سرشناس شویم
بهار بیاید
تابستان از راه برسد
پاییز را تجربه کنبم
زمستان را به امید بهار دلخوش کنیم
اول برج ...
پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون
سفرهای خارجی
مردن
تولد مجدد !
امــــــــــا ...

خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد ...

هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد.

زندگی کنید و از حال لذت ببرید.

اکنون فکر کنید و سعی کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1. پنج نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید ؟
2. برنده‌های پنج جام جهانی آخر را نام ببرید ؟
3. آخرین ده نفری که جایزه نوبل را بردند چه کسانی هستند ؟
4. آخرین ده بازیگر برتر اسکار را نام ببرید ؟

نمیتوانید پاسخ دهید؟
نسبتاً مشکل است، اینطور نیست؟
نگران نباشید، هیچ کس این اسامی را به خاطر نمی آورد.
پس شما چیزی را از دست نداده اید.

چـــــــــون :

روزهای تشویق به پایان می رسد!
نشان های افتخار خاک می گیرند!
برندگان به زودی فراموش میشوند!
و حتی بهترین ها هم آخر می میرند!

اکنون به این سؤالها پاسخ دهید:
1. نام سه معلم خود را که در تربیت شما مؤثر بوده‌اند، بگویید ؟
2. سه نفر از دوستان خود را که در مواقع نیاز به شما کمک کرده اند، نام ببرید ؟
3. افرادی که با مهربانی هایشان احساس گرم زندگی را به شما بخشیده‌اند، به یاد بیاورید ؟
4. پنج نفر را که از هم صحبتی با آن ها لذت می برید، نام ببرید ؟

حالا ساده تر شد، اینطور نیست؟

افرادی که به زندگی شما معنی بخشیده‌اند، ارتباطی با "ترین‌های دنیا" ندارند،
ثروت بیشتری ندارند، بهترین جوایز را نبرده‌اند ...



ولــــــــــی ...

آنها کسانی هستند که به فکر شما هستند، مراقب شما هستند،
 همان هایی که در همه ی شرایط، کنار شما می مانند ...


کمی بیاندیشید. زندگی خیلی کوتاه است
حتی کوتاه تر از اینکه مفهوم واژه های این ایمیل را بخاطر سپردید

شما در کدام لیست قرار دارید؟
نمی دانید؟
اجازه دهید کمکتان کنم.
شما در زمره ی ترین‌های دنیا نیستید ...

امــــــــــا ...

شما از جمله دوستانی هستید که برای در میان گذاشتن این راز در خاطر من بودید
و برای تقسیم تمام شادیها نیز در خاطرم خواهید ماند
فقط همین

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

موفق باشید و شاد و باانگیزه



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۶ ] [ احد احدی ]
بهترین متاع دنیا، همسر شایسته است. رسول اکرم (ص)

دختر، فرزندی است مهربان، مونس، مددکار، مبارک و مربی. حضرت علی (ع)

بیشترین خوبی در وجود زنان است.
امام صادق (ع)

دو چیز را دوست دارم و نمیخواهم آنی از آن منفک شوم. زن و عطر را. رسول اکرم (ص)

من زنی را که از خانه برای شکایت از شوهرش بیرون می آید دشمن دارم.
رسول اکرم (ص)

مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان ! رومن رولان

مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند.
کونته ورسیه

با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما می شد. بردون

خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند.
رابیندرانات تاگور

هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود زن بهتر میتواند گولش بزند. لرد بایرن

زن تاج سر آفرینش است، او شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است.
گوته

زنان به خوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر می گویند تا در حفظ آن شریک باشند. فئودور داستایوسکی

زنها مثل ماهی هستند. بدست آوردن آنها آسان و نگهداشتن آنها مشکل است.
ولتر

زن مخلوقی است که عمیق تر میبیند و مرد مخلوقی است که دورتر را میبیند. عالم برای مرد یک قلب است و قلب برای زن عالمی است.
گرابه

شاهراه موفقیت پر است از زنهایی که شوهران خویش را به پیش می برند.
توماس دوار

زنها هرگز نمیگویند ترا دوست دارم ولی وقتی ازتو پرسیدند مرا دوست داری بدان که درون آنها جای گرفته ای.
رو شفوکو

زنانیکه می خواهند مرد باشند، زنانی هستند که نمی دانند زن هستند.
الکساندر دوما

برای تحمل شدائد زندگی باید عاشق چیزی بود، کاری، زنی، آرمانی و …
مارکوس آنا

منشأ هر کار بزرگی زن است، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود.
لامارتین

چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند، مهربانی اوست، نه سیمای زیبایش. من زنی را بیشتر دوست دارم که مهربان تر باشد.
ویلیام شکسپیر

زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمیتوانند خود را زیبا جلوه دهند.
برنارد شاو

هر کجا مردی یافت شد که به مقامات عالیه رسیده یقیناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است.
"شیلر" شاعر انگلیسی

زن عاقل به تربیت همسرش همت می گمارد و مرد عاقل می گذارد که زنش او را تربیت کند.
مارک تواین

هیچ چیز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند، چون همیشه آنرا مربوط به خود میداند.
جونسون

مردانیکه بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی میکنند خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند.
اُرد بزرگ

زنان بخوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر میگویند تا در حفظ آن شریک باشند.
داستایوفسکی

اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد کمتر دچار گسست می شوند.
اُرد بزرگ

زن کانون پرفروغ خانواده، مرکز مهر، مظهر عشق، نمایشگر پاکی، نمونه عطوفت و چشمه عنایت است.
اقبال لاهوری

آیندۀ اجتماع در دست مادران است. اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود، تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد.
ابوفور

به هر اندازه که زن آرام و مطیع و با عصمت و با عفت است، به همان اندازۀ قدرت فرمانروایی او شدیدتر و استوارتر است.
میشله

زن وقتیکه دوست بدارد، غیر از محبوب خود چیزی را نمی بیند و هرچه عاطفه، مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد.
آلفونس دوده

زن شاهکار خلقت است.
برنارد شاو

زیباترین خوی زن، نجابت اوست.
اُرد بزرگ

در دنیا تنها دو چیز زیباست، زن و گل !
مالرب

تمدن چیست ؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است.
امرسون

زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست.
آناتول فرانس

اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟
ناپلئون

از دستپخت زن تعریف کن تا در کنار اجاق خود را قربانی کند.
دیل کارنگی

زن چون کراوات است، هم مرد را زیبا نگه میدارد هم حلقوم او را می فشارد.
ویکتور هوگو

بوسه مرد علامت عشق و بوسه زن علامت تسلیم اوست.
بالزاگ

در زندگی یک مرد 2 روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد.
ویکتور هوگو

تقوا و پرهیزکاری برای یک دختر برازنده تر از هر جواهری است.
آناتول فرانس

تنها وجود زنان است که به این زندگانی سراسر ملال قدر و منزلتی می دهد. اگر زن در جهان وجود نداشت، زندگی تحمل ناپذیر بود.
آناتول فرانس

حساسیت، عشق، تحمل و فداکاری زندگی زن را تشکیل می دهد.
بالزاک

در زن دیر زمانی است که برده ای و خودکامه ای نهان گشته اند از این رو زن را توان دوستی نیست او عشق را می شناسد و بس.
فردریش نیچه

زن وقتیکه دوست بدارد، غیر از محبوب خود چیزی را نمی بیند و هرچه عاطفه، مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد.
آلفونس دوده

زنان تحصیلکرده همسران خوبی از آب در می آیند. زیرا برای اینکه توضیح بدهند که چرا غذا شور یا بیمزه شده است کلمات بیشتری در اختیار دارند.
باب هاپ

کسانیکه ازدواج کرده اند خود را ناراضی نشان می دهند و می گویند زن بد است، زیرا می خواهند فقط و فقط خودشان از این موهبت تمتّع گیرند.
دیسرائیلی

خودپسندی زنان بزرگترین علت بدبختی ایشان و زوال خانواده هاست. هیچ چیز به اندازۀ خودپسندی زن ها بنای خانواده ها را ویران نکرده است.
چارلی چاپلین

کشتن میل ستیزه جوئی در بسیاری زنان کاری بی اثر است و درست مانند آن است که سعی کنی با فشار بادکنکی را در زیر آب نگه داری دوباره بیرون می زند!
ورا هتریکس

زن ها علاقۀ زیادی به ریاضیات دارند، زیرا آنها سن خود را تقسیم بر دو و قیمت لباسهایشان را ضرب در دو و حقوق شوهرانشان را ضرب در سه می کنند و پنجاه سال هم بر سن بهترین دوستان خود می افزایند.
مارسل آشار

زن همیشه سن خود را از تاریخ ازدواج حساب می کند، نه تاریخ تولد.
ارهارد

زن، یگانه وجودی است که حقیقت عشق پاک را می شناسد.
فریدریش شیلر

اشک در زن سبب تسکین آلام درونی می شود، ولی در مرد مردانگی را تباه می سازد.
ناپلئون

زن خوب زنی است که از همه اشیاء قیمتی و مدرن خانه برای شوهرش با ارزش تر باشد.
اقلیدس

به زنان خود به احترام بنگرید. آن ها گل های آسمانی را در حیات زمین می کارند و جامه دلپذیر و زیبای عشق را می بافند و در پرده عفاف احساسات لطیف را می پرورانند.
فریدریش شیلر

قلب زن پرتگاهی است که ژرفایش را نمی توان تخمین زد.
لافونتن

در آغاز هر کار مهم یک زن وجود دارد.
لافونتن

زن مانند شیشه ظریف و شکستنی است. هرگز توانایی مقاومت او را نیازمایید، زیرا ممکن است این شیشه ناگهان بشکند.
میگوئل سروانتس ساآودرا

زنان امیال خود را بهتر از مردان پنهان می کنند. اما مردان بهتر از زنان امیال خود را کنترل می کنند.
ریچارد استل

برای یک مرد هیچ شکنجه ای بالاتر از آن نیست که به او ترحم کنی.
ناپلئون بناپارت

بیازمایید مرد را به فعل او نه به قول او.
افلاطون

مرد آنچه را می داند، می گوید و زن آنچه را که خوشایند شنونده است.
ژان ژاک روسو

قمار، مشروب و زن بد، خنده را از لبان مرد دور می کند.
مثل انگلیسی

مرد عاقل همواره نه نکته را در نظر دارد : روشن دیدن، خوب گوش دادن، مهربان سخن گفتن، آداب داشتن، راستگو بودن، انجام وظیفه کردن، پرسیدن هنگام تردید، خود را از خشم دور نگاه داشتن و در عین موفقیت، عادل و منصف بودن.
کنفوسیوس

نقص مهم امپراتوریهای بزرگ دنیا این بود که قوانین را مغزهای قوی برای مردان قوی می نوشتند و ضعف بشر را در نظر نمی گرفتند.
آناتول فرانس

ثروتمند شدن یا زناشویی، هیچگاه تضمینی برای رهایی از نگرانی نیست. حتی ممکن است از میزان آسودگی شما بکاهد.
شری کارتر اسکات

همه مردان بزرگ در پشت دانایی خود دارای دلی کودکانه هستند.
مثل چینی

مرد بزرگ کسی است که در سینه خود قلبی کودکانه داشته باشد.
سیسرون

مرد بزرگ یکطرفه قضاوت نمی کند. دیر وعده می دهد و زود عمل می کند. دلسوزی و پریشانی نشان نمی دهد، عاقل است و تردید ندارد، شجاع است و نمی ترسد. از صفات خوب دیگران استفاده می کند، نه از صفات بدشان سوء استفاده. مرد بزرگ با روی خوش رد می کند و مرد کوچک با روی ترش می پذیرد. مرد بزرگ به خود سخت می گیرد و مرد کوچک به دیگران.
کنفوسیوس

بزرگی مردان بزرگ از طرز رفتارشان با مردان خرد آشکار می شود.
توماس کارلایل

آخرین عضوی که در وجود یک زن می میرد، زبان اوست.
مثل هندی

خرابی کار یک مملکت از دو چیز است: نداشتن مردان عالم و لایق و نبودن آنها بر سر کارهای مملکت.
فرانسوا ولتر

ایمان به حقیقت را هدف و مقصد اساسی زندگی خود قرار دادن و تکالیف را از روی وجدان به جا آوردن، طبع مرد را بلندتر و کاملتر می سازد. یکی را دوست داشتن و حیات او را آرزو کردن و دیگری را دشمن داشتن و مرگ او را خواستن، ناگزیر طبع آدمی را تاریک می سازد. مردی که خصلت نیک دارد، هرگز تنها نمی ماند؛ زیرا همیشه دوستانی برای خود پیدا می کند.
کنفوسیوس

این دیدگاه اشتباه است که بپنداریم مرد توانا فرزندی مانند خود خواهد داشت.
اُرد بزرگ

مرد بزرگ تنها به خود متکی است و جز از خود، از هیچکس چیزی طلب نمی کند. اما مردان کوچک از دیگران توقع دارند.
پاتریک هانری

مرد جنگی بهترین و مناسب ترین سفیر و سیاستمدار برای دولت به شمار می رود.
کرامول

اراده مرد، باعث خوشبختی اوست.
شچدرین

مرد شجاع همیشه آخر از همه به خود می اندیشد.
ویلهلم تل

مردی که اشتباه نکند، ارزش کارهای بزرگ را نخواهد داشت.
ادوارد فیلیپس

اراده از آن مرد کور نیرومندی است که بر دوش خود مرد شل بینایی را می برد تا او را رهبری کند.
آرتور شوپنهاور

سختیهای بزرگ، مردان بزرگ می سازد.
جان‌ اف‌ کندی‌

تاریخ، سیر خود را بر زندگی مردان بزرگ بنا نموده است.
توماس کارلایل






ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۶ ] [ احد احدی ]

کاربر ارجمندسلام  
برای روابط دختر و پسر محدوده ای مشخص شده است و این روابط باید بر اساس عفت، پروا پیشگی، پرده پوشی و پارسایی باشد. محدوده عفت نیز شامل عفت در فکر، عفت در گفتار و عفت در رفتار است.
از جهت عفت در رفتار و پارسایی باید این موارد لحاظ شود:
1. از نگاه آلوده پرهیز شود.
2. با نامحرم نباید خلوت کرد، مثلاً اگر در اتاقی صحبت می کنند که کسی نمی تواند وارد آنجا شود به هیچ وجه در آنجا نمانند.
3. از عوامل تحریک آمیز، مثل تغییر تُن صدا و... پرهیز شود.
بنابراین اگر قرار باشد دختر و پسر رابطه ای داشته باشند باید به کمترین ارتباط و در حد ضرورت بسنده شود، در فضایی غیر خصوصی و بعنوان یک رابطه ی اجتماعی باشد و هیچ گونه احساس کشش خاصی در طرفین نسبت به یکدیگر ایجاد نشود.
در غیر اینصورت مشکل ساز است و برای هر دو طرف تبعات منفی خواهد داشت.
سؤالی را که عنوان نموده اید شاید به نوعی بسیاری از نوجوانان و جوانان با آن درگیر باشند . به طور کلی دوست داشتن و احساس پیدا کردن به فرد نامحرم که غالباً مستلزم مفسده و خوف وقوع در حرام می‌باشد اشکال دارد و باید از آنها جلوگیری شود. مثلاً افراد به یکدیگر نگاه همراه با لذت می کنند و یا ابراز علاقه می نمایند که تمام این افعال گناه محسوب می شود.
لازم به توضیح است که امروزه پیشرفت علم و تکنولوژی و مجهز شدن به فن آوری های جدید، به همان نسبت که موجبات رفاه و آسایش و افزایش حیطه علم و دانش را به دنبال دارد، مشکلاتی را نیز موجب می شود و آن هم به دلیل این است که در جامعه ما فرهنگ استفاده از علم و تکنولوژی جدید آموزش داده نشده است. شاید شما به خاطر حس کنجکاوی سراغ چت کردن بروید که البته تا این جا مشکلی وجود ندارد و مشکل از زمانی به وجود می آید که پس از مدتی وابستگی روانی و بدون شناخت نسبت به این ارتباطات پیدا می شود. در چت کردن افراد همدیگر را نمی بینند و ممکن است هر گونه حرف و پیامی بدون رعایت حرمت ها و حریم ها رد و بدل شود و یا هر گونه صحنه ای دیده شود، فرد ممکن است از طریق چت با افرادی آشنا شود که حرف آنها هیچ گونه تضمین و اعتباری ندارد و بطور کلی ناخودآگاه در مسیر و یا جریان های نادرست واقع شود.

وقتی شخص به مرحله وابستگی رسید آن را بر هر کار دیگری ترجیح داده و در اثر اشتغال به آن، فعالیت های روزمره و عملکرد تحصیلی و شغلی اش مختل می شود. حال با توجه به توضیحات فوق دختر و پسری که از طریق چت با یکدیگر آشنا می شوند و به یکدیگر ابراز علاقه می کنند به تدریج متمایل می شوند که در فرصتی مناسب یکدیگر را ملاقات کنند و با یکدیگر رابطه برقرار می کنند. پس فکر نکنید این ارتباط به همین شکل باقی می ماند. وابستگی دختر را برای انجام هر گناهی تحت فشار قرار می دهد.البته احساسات شما را درک می کنیم شما با ورود به سنین نوجوانی با این احساسات موجه شدید.

اما باید بتوانید بر عواطف خود چیره شوید.فکر می کنید هدف آن پسر از دوستی با شما چیست؟ آن پسر 27 سال دارد و باید با کیس مناسب خود ازدواج کند.متأسفانه او فقط شما را برای سرگرمی خویش می خواهد. مراقب باشید از عواطف شما سوء استفاده نکند. باید شناخت درستی از جنس مخالف پیدا کنید. متأسفانه امروزه والدین تصور درستی از جنس مخالف به فرزندان خود ارائه نمی کنند. دخترها از پسرها و پسرها از دخترها تصورات خیالی دارند. دخترها فکر می کنند که زیباترین و دلنشین ترین دختر روی زمین هستند ولی تا‌به‌حال هیچ‌‌کس نتوانسته پی به زیبایی آنها ببرد و آنها را درک کند. دختر در تصوراتش پسر پادشاهی را می بیند که صحرا به صحرا و خانه به خانه به دنبال او می گردد و بالاخره او را پیدا خواهد کرد. متأسفانه این تصورات ناپخته منجر به آسیب های روحی و جسمی برای دختران می شود. دختران باید بدانند پسرهایی که در کوچه و خیابان می گردند شبیه برادر، عمو و پدر آنها هستند و حتی برخی صفات و ویژگی هایی در عمو و پدر هست که در آنها دیده نمی شود.
پس باید تصور درستی از جنس مخالف داشته باشید. پسرهایی که به دنبال روابط دوستی با دختران هستند به هیچ عنوان قصد ازدواج با دختر را ندارند. هوشیار باشید، هیچ وقت پسری برای ازدواج به دختران پیشنهاد دوستی نمی دهد. حتی اگر در جایی دختر مناسبی پیدا کرد با رعایت ادب و احترام تلفن او را به خانواده اش می دهد تا این مراسم را به شکل رسمی دنبال کند. دختران بی مهابا و بدون ملاحظه روابط خود را شروع می کنند و پسران به دختری که با حرکات و رفتارش به آنها اجازه ی وارد شدن به حریم خصوصیش را می دهد بسیار محبت می کنند. تحویلش می گیرند. کم کم از فضایل دختر می گویند: «چقدر زیبایی، تو بهترین کسی هستی که من تا به حال با او مواجه شدم، تو دختر جذاب و دوست داشتنی هستی، نظیر نداری، من قبلاً با دختران زیادی بودم اما تو با آنها فرق می کنی» تمام این فضایل را با اغراق به دختر ابراز می کنند. با این صحبت ها در دختر عزت نفس کاذبی شکل می گیرد. پس دختر با شنیدن این صحبت ها به پسر دلبسته می شود و عزت نفسش را تا وقتی حفظ می کند که پسر دائماً از او تعریف کند. اما اگر مدتی از او تعریف نکرد، یا جواب تلفنش را نداد عزت نفس کاذب دختر فرو می ریزد. دختر که خودش را وابسته به پسر کرده با این کار به افسردگی و ناامیدی و در برخی موارد به خودکشی پناه می برد. احساس پوچی می کند چون هیچ چیز از خودش ندارد و همه ی قوت و اعتماد خود را از پسر می داند. برای همین و برای حفظ این عزت حاضر می شود تن به هر عملی بدهد تا این ارتباط بازیابی شود. اما بعد از سال ها سوء استفاده پسر او را مثل دستمالی نجس و کثیف دور می اندازد. در ارتباط دوستی، پسرها هیچ وقت خودشان را وابسته به دختر نمی کنند. آنها را گول زدن و فریب دختران را خوب بلدند. دخترها فکر می کنند پسر واقعاً صداقت دارد و هر حرفی می زند از عمق دل او بر می خیزد. دختران فکر می کنند چنین پسری مرد رویاهای آنهاست و حتماً می خواهد با مبارزه و طی کردن فراز و نشیب های زندگی خودش را به او برساند و با دختر ازدواج کند. در صورتی که اصلاً همچنین تصوری در ذهن پسران نیست. یک پسر هیچ وقت همسر خود را در کوچه و خیابان پیدا نمی کند. حتی اگر چنین ازدواجی صورت گیرد دائم به همسر خود بدبین می شوند و با خود می گویند: او که در ارتباط با من حاضر به انجام هر کاری شد از کجا معلوم که الان نیز درگیر رابطه ی دیگر نباشد.

 برای همین دائم همسر خود را چک می کنند و می خواهند دور او را دیواری بکشند که کسی نتواند او را ببیند.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۵ ] [ احد احدی ]
1. اصلی ترین اولویت ما چیست؟
اولین چیزی که باید همیشه بیاد داشته باشیم این است که بدنیا آمده ایم تا انسانی با ویژگی ها و صفات والای انسانی و اخلاقی باشیم، پس هیچ چیز بر انسانیت و ویژگی های اخلاقی انسانی ما اولویت ندارد و تنها این صفات برجسته انسانی است که میتواند ما را بعنوان فردی جذاب و دوست داشتنی معرفی کند، شاید بارها در خیابان و مهمانی و محل کار با افراد زیادی برخورد داشتید که سعی میکنند تا با پوشیدن لباس های گرانقیمت و شیک و یا انواع آرایش ها خود را دوست داشتنی نشان دهند اما نهایتا موفقیتی را بدست نمی آورند و یا در حالی که متوهم کسب موفقیت هستند بیشتر وسیله ای برای سود جویی دیگران هستند. این افراد همان گروهی هستند که اولویت های خود را از دست داده و یا فراموش کرده اند، بخاطر همین اقداماتشان طبق یک اصل تکرار پذیر به قیمت نابودی شان به بهای کسب علاقه دیگران تمام میشود.

2. با کسی باشیم که صد عالم است

خداوند عالم عدد صد به معنای تکامل در صفات و ویژگی های عالی است که بنابر این هرکسی که تلاش کند عدد 100 را بدست بیاورد طبیعتا در این مسیر اعداد پایینتر و ویژگی های ابتدایی تر را نیز بدست می آورد، پس فراموش نکنید که با خدا باش و پادشاهی کن و غیر آن هر چه میخواهی باش و گدایی کن که این گدایی شامل جلب و جذب محبت و احترام دیگران هم میشود که انگیزه ای است برای بدست آوردن جذابیت های بیشتر و سطح وسیع تری از نگاه دیگران. ضمن اینکه با خدا بودن یعنی آرامش و اگر تنها اندکی به خدا فکر کنیم و یادمان نرود که او سرچشمه همه زیبایی های عالم است خداوند زیبایی را در سیما، صدا و افکار ما تزریق میکند و حتی اگر زشت ترین صورت دنیا را هم داشته باشیم یا نازیباترین صدای شنیده شده را؛ باز خداوند جاذبه هایی را در وجود ما قرار میدهد که افرادی برای نزدیک شدن به ما ثانیه شماری میکنند، بنابر این برای بدست آوردن دل ها خدا را بدست بیاوریم و بدانیم هرکس رابطه بین خود و خدایش را اصلاح کند و دوستی برقرار کند خداوند بین او و عموم مردم دوستی و محبت را برای همیشه و با شکلی ماندگار برقرار خواهد کرد. حتما فراموش نکنیم که آدم های دلنشین دوستان و بندگان خوب خدا هستند و به این واسطه در یک لحظه دلربایی کرده و برای همیشه در حافظه ما خواهند ماند.

3. بدنبال نگاه کسی نباشید

اغلب انسان هایی که تباه میشوند کسانی هستند که بدنبال جذب نگاههای دیگران هستند، این نگاهها مثل یک رسانه و مثل یک پدیده پیش رونده کم کم شما را برنامه ریزی میکند، اجازه ندهید نگاه دیگران شما را برنامه ریزی کند چرا که ممکن است روزی جذابیت را غرق شدن شما در دریاچه ای از لجن یا مواد متعفن تعریف کند، حال آنکه اگر بدنبال خوبی های واقعی و کمال حقیقی باشیم همیشه مسیر ترقی روحی و اجتماعی را طی خواهیم کرد.

با تمام توان اعتماد به نفس مفید و سازنده را در خود تقویت کنید و بدانید تنها زمانی دوست داشتنی خواهید بود که خودتان باشید و برای خودتان بپوشید، بگویید، بشنوید و ببینید و بعد برای دیگران اندکی ملاحظه کنید تا فقط حقوقشان ازین هایی که شما را مشغول کرده است، ضایع نشود. اینطور شما جذابیتی ادبی، منطقی و متعادل را سبب میشوید که با هر بادی ویران شدنی و نابود شدنی نیست و به نگاه کسی هم بند نیست.

4. متعادل باشیم

تعادل در پوشش، گفتار، روابط و تفکر مجموعه ای است که باعث میشود تا طیف کسانی که میتوانند دوست داشتن شما را باور کنند، گسترش میدهد به این معنا که دایره افرادی که میتوانند با شما تعامل داشته باشند شعاع بیشتری می یابد و شخصیت مطلوب تری را برای معاشران شما به نمایش میگذارد. استفاده از طیف های کلمات آرام تر، رنگ های آرام و لحن ساده تر و آرام باعث میشود تا رنج و هزینه های احتمالی ناشی از معاشرت با شما به اقل ترین سطح ممکن کاهش پیدا کند، بنابراین همواره سعی کنید در یک محیط تعادلی حرکت و برنامه ریزی کنید.

5. خوب باشیم

خوب بودن ساده ترین کاری است که از یک انسان متعادل و دارای شخصیت توسعه یافته برمی آید، حتی ساده ترین و کم اطلاع ترین افراد هم میدانند خوب بودن یعنی چه. مثلا میدانند خوب بودن یعنی زندگی سالم داشتن، حق کسی را پایمال نکردن، به دیگران احترام گذاشتن، دروغ نگفتن، صداقت و تعامل بجا و غیر افراطی، طبیعی است که رعایت این ویژگی ها باعث میشود که تا دیگران وقتی درباره شما سخن میگویند، شما را خوب معرفی کنند و بگویند فلانی آدم خوبی است و همین خوب بودن میزان قابل توجهی جذابیت راستین شما را افزایش میدهد.

بسیاری از موفقیت های واقعی و معادلاتی که برای کسب موفقیت تعریف میشود تنها در گرو راه حل های بسیار ساده ای مثل خوب بودن است که در اغلب موارد خوب بودن با مومن بودن و پرهیزگاری و البته بدرستی تعریف میشود.

6. صبور باشید

کمی به عقب برگردید و درباره شخصیت های صبوری که در زندگی با شما برخورد داشته اند اندکی فکر کنید. آیا تصویر خوب و دوست داشتنی از آنها در ذهن شما نقش بسته است؟ اگر اینطور هست بنابر این همین راز را کشف کنید و در زندگی بکار ببندید و در حد توان صبور باشید و سعی کنید از یاد نبرید که عجول بودن یا زود عصبانی شدن میتواند حاصل موفقیت های شما و کامیابی شما را به زیر صفر کاهش دهد.
شما اگر شخص صبوری باشید عملا این امکان را در اختیار دیگران قرار میدهید که از واکنش های شما نترسند و برای گفتگو یا معاشرت با شما نگرانی نداشته باشند در واقع صبور بودن نوعی مقدمه در هر نوع رابطه ای است که قرار است پایدار و ماندگار باشد.

7. هدف از جذب دیگران را بدانید

بسیاری از ما مدت زیادی را صرف جذب افرادی میکنیم که بدلیل عدم هدفمندی و برنامه ریزی اساسا جذب شدن آنها جز دردسر و حاشیه هایی غیر مفید برای ما بهره ای ندارد، بنابر این هدفگذاری کنید. همین زمان فرصت و انگیزه های بعدی شما را برای دوست داشته شدن توسط دیگران در سطح غیر قابل تصوری کاهش میدهد، شما نیاز به این دارید تا زمانی که زنده هستید دیگران دوستتان داشته باشند و باید بدانیم صرفا جذاب بودن یک هدف نیست و چه بسا میتواند این تمنای دائمی برای کسب جذابیت زندگی شما را با مخاطرات زیادی دست به گریبان کند.


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۵ ] [ احد احدی ]

چگونـه پاسـخ منـاسب به خـواستـگارم بدهیـم ؟


"چگونه پاسخ مناسب به خواستگارم بدهم؟!" این موقعیتی است که خیلی از دختر خانم ها با آن مواجه می‌شوند که در این ایمیل تنها می‌خواهیم نکته‌هایی را گوشزد کنیم که با به‌ کار بستن‌شان، در تصمیم گیری شما دختر خانم دم بخت موثر خواهد بود.

● با عشق شوخی نکنید

با ادای احترام به همه خانم های جوان، باید قبول کنیم در سال های اخیر، بعضی باورهای نادرست و "عوامانه" به عنوان اصول زندگی درست و "عاقلانه" در ذهن خانم های جوان جا گرفته است. البته این را هم قبول داریم که شکل گیری این ذهنیت ها، ناشی از برخوردهای نادرست جامعه و به خصوص برخی رفتارهای نادرست آقایان در قبال خانم ها بوده است اما چیزی که اشتباه است، اشتباه است و اینکه چه زمینه های قبلی باعث آن شده، از اشتباه بودن آن کم نمی کند.

یکی از این گزاره های غلط در ذهن خانم های جوان، راهبرد "در آب نمک خواباندن" آقا پسرهاست. گاهی خانم ها، وقتی با پیشنهاد خواستگاری روبه رو می شوند، هرچه سبک و سنگین می کنند، نمی توانند به این نتیجه برسند که بله را بگویند یا نه. این طبیعی است. گریزی هم از آن نیست اما رفتار خانم ها در این دوره تردید، باید رفتار استانداردی باشد، با رعایت ۳ اصل: اول اینکه باید صریح و شفاف به طرف مقابلشان بگویند که هنوز تصمیمی نگرفته اند و نیاز به زمان دارند. دوم اینکه باید زمانی را برای خود مشخص کنند و به خودشان تکلیف کنند تا آن زمان، تصمیم قطعی شان را بگیرند و آن را به خواستگارشان اعلام کنند. سوم اینکه در طول این مدت باید تلاش کنند به شناختی برسند که بتوانند بر مبنای آن، تردیدهایشان را برطرف کرده و به نتیجه قطعی برسند.

متاسفانه بعضی خانم ها، حتی وقتی جمع بندی نسبی شان این می شود که به خواستگارشان نه بگویند، بازهم این را اعلام نمی کنند. گاهی نمی دانند چطور نه بگویند (به خصوص اگر خواستگارشان خیلی علاقه نشان بدهد) و گاهی هم پیش خودشان فکر می کنند بهتر است چیزی نگویند و این مورد را از دست ندهند، شاید مرد بهتری پیدا نشد! توضیح اینکه این رفتار چقدر خطرناک است، بحث مفصلی می طلبد اما کافی است به حادثه تلخی که در همین صفحه به آن اشاره شده، توجه کنید. همین کافی نیست؟

● بگویم بله؟ بگویم نه؟


اگر هنوز نتوانسته اید تصمیم بگـیرید، ایــن۴ نکته را فراموش نکنید

▪ شهر را خبر نکنید

اگر گیج شوید هم حق دارید. پای یک عمر زندگی در میان است و به سادگی نمی توانید در موردش تصمیم بگیرید. اما با تمامی این اوصاف، می توانید راه را کوتاه تر کنید و انتخابی بهتر و منطقی تر داشته باشید. قرار نیست به تنهایی تصمیم بگیرید اما کمی راز دار بودن، می تواند شما را در داشتن انتخابی مناسب تر کمک کند.

اگر می خواهید با آرامش بیشتری به این موضوع فکر کنید، باید از ورود هر عامل مزاحمی جلوگیری کنید. رودربایستی های اجتماعی، ترس از اینکه فرصت دیگری برایتان فراهم نشود و تحریک های دیگران، بزرگ ترین مشکلاتی هستند که می توانند شما را در تصمیم گیری به اشتباه بیندازند، پس قدم اول شما برای داشتن یک انتخاب خوب، این است که موضوع را با هرکسی در میان نگذارید. از میان آدم های اطرافتان، می توانید چند نفر که اعتماد بیشتری به آنها دارید و فکر می کنید خودشان به دلیل داشتن یک زندگی موفق می توانند راهنمایتان باشند را انتخاب کنید و راز کوچک تان را برایشان فاش کنید. این افراد به شما کمک می کنند که واقعیت را بدون توجه کردن به احساسات تان ببینید و با نگاهی منطقی در مورد آینده تان تصمیم بگیرید.

▪ تند نروید


عجله نکنید. به خودتان و او فرصت دهید تا شرایط را بررسی کرده و باتوجه به تمامی مسائل در مورد آینده تان تصمیم بگیرید. خانواده ها را به طور کامل به این روند وارد کنید. برای تفریح های خانوادگی برنامه ریزی کرده و با خانواده ها و دوستان تان بیرون بروید. فکر نکنید حالا که خیلی ها از این موضوع خبردار شده اند، هیچ راه برگشتی ندارید. این دوره کوتاه نامزدی، فقط و فقط برای شناخت بیشتر است، پس اگر فکر می کنید به هزار و یک دلیل نمی توانید کنارش احساس خوشبختی کنید، با خانواده تان در این مورد صحبت کنید و از آنها بخواهید برای گرفتن تصمیمی درست شما را همراهی کنند. اگر هم جواب تان مثبت است، به دلیل بهانه های کوچک ماجرا را کش ندهید. اجازه ندهید که نامزدی تان کمتر از ۶ ماه و بیشتر از دو سال باشد چراکه روانشناسان معتقدند نامزدی بیشتر و کمتر از این زمان، می تواند زندگی مشترک تان را دچار آسیب کند.

▪ وقت را تلف نکنید


قطعا هر کدام از شما برای آینده تان برنامه هایی دارید، پس با تلف کردن وقت و ناتوانی در تصمیم گیری، همدیگر را بازی ندهید. حالا که دید دقیق تری در مورد او و توانایی هایش به دست آورده اید و نظرهای علمی و بی طرف مشاور را هم در اختیار دارید، وقت را تلف نکنید. دو دو تا چهار تا کنید و با دادن پاسخ تان، او را هم از این تعلیق بیرون بیاورید. اگر جواب تان مثبت است، می توانید فاز بعدی را شروع کنید و برای ساختن یک زندگی موفق، از همین حالا تلاش کنید و اگر جواب تان منفی است، می توانید از راه هایی که در ادامه گفته شده، برای قطع این ارتباط کمک بگیرید. مهم نیست چه جوابی می دهید، مهم این است که با کش دادن این موضوع، زندگی او و خودتان را تلف نکنید.

▪ تعارف نکنید؛ حرف دلتان را بگویید


درست است که تا قبل از ازدواج خیلی چیزها را در مورد زندگی مشترک و فراز و فرود هایش نمی دانید، اما حتی قبل از این مرحله هم، موضوعاتی برایتان اهمیت دارند. احتمالا شما هم فکر می کنید بدون برخی معیارها نمی توانید زندگی کنید و البته در ذهن تان شرایط خاصی را برای ساختن و ادامه این زندگی تصور می کنید. این موضوع ها را بدون پرده با خواستگار تان درمیان بگذارید. شاید از برخی مسائل بتوانید بگذرید و او هم بتواند خودش را تاحدودی با نیازهای شما تطبیق دهد. اما اگر در مورد موضوعات اساسی اختلاف دارید و فکر می کنید سبک زندگی و نیازهایتان زمین تا آسمان با هم فرق می کند، قید این گزینه را بزنید.

● چطـــوری بگویــم نه؟



بالاخره تصمیم تان را گرفتید؟ حالا به این نکته ها توجه کنید :

▪ راستش را بگویید

اگر بعد از بررسی تمام موارد بالا و درست تحلیل کردن شرایط تان، باز هم فکر می کنید برای هم ساخته نشده اید، باید هرچه زودتر حرف دل تان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کم محلی، به او پاسخ منفی تان را نشان دهید. دلایل تان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقه ای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد. پرده پوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بی زبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بی موردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمی بینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچ وقت هم نخواهد بود.

▪ چشم در چشم حرف بزنید


اگر هنوز جواب منفی تان را قاطعانه به او نداده اید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرف زدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسان تر می کند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانه های این احترام است. قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و ده ها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یک بار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.

▪ غرورش را نشکنید


هیچ وقت او را به دلیل علاقه ای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش می توانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا به دلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواست های مکررش شما را آزار می دهد، تنها جریان ارتباط تان را قطع کرده و تلاش کنید تاجایی که می توانید از او فاصله بگیرید.

▪ مراقب واژه ها باشید


موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم تر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل "فعلا قصد ازدواج ندارم"، "بگذار بازهم فکر کنم"، "به دلیل مخالفت خانواده ام نمی توانم" و… نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمی کند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آینده اش را تحت تاثیر قرار می دهند. به دلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.

● علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی


قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تست های شخصیت که از هر دو شما گرفته می شوند، می توانند تاحدودی آینده ازدواج تان را پیش بینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما می گیرد، می تواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.

● بگذارید از احساسش حرف بزند


متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرف هایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتاب زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او به عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان می کند برای رسیدن به شما منتهی می شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی تان پافشاری کنید.

● با اقتدار حرف بزنید


اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را می زند مثل آدم های ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد به نفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمی تواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکرده اید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمی توانید کمکی به او بکنید.

● بگویید دیگران عاشقش می شوند اما شما نه !


اگر می خواهید یک پایان بندی خوب ایجاد کنید و مثل یک فرشته به او نه بگویید، کمی او را تحسین کنید. در ذهن تان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم می تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید که او را به چشم مرد زندگی تان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.

● رابطه را کش ندهید


اگر پیشنهاد ازدواجش را رد کرده اید، باید تا آب ها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به هیچ بهانه ای به او زنگ نزنید. شاید برای شما که به او احساسی ندارید، این اتفاق کاملا عادی به نظر برسد و بخواهید کاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه می کنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی که سعی کردید خاموشش کنید را دوباره روشن نکنید.

● وقت مشاوره


اگر می بینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سخت تر می شود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش می کند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسه های مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را می خواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمک های یک متخصص داشته باشد.

● با زندگی تان بازی نکنید


هرگز به دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده ای بدهید که در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمی توانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.

● تصمیم تان را بگیرید، بالاخره او را می خواهید یا نه؟


قبل از آنکه حجت را برای این خواستگار تان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطه ای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانی که پاسخ قطعی تان را نداده اید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترک تان می کند، مسئولید، پس با گفتن جواب تان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما به دلیل تردید باشد، اما اگر فکر می کنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید به دلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه دارید.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۴ ] [ احد احدی ]

 

6 میـم اصـلی در تربیـت مـوفق کـودک


متخصصین روانکاوی کودکان اثر شش میم را در تربیت کودک موثر می دانند و عنوان می کنند که:

نیاز روانی بچه های ما، عبارت است از انتقال اثر شش میم. این شش میم را هر کس در کارنامه گذشته زندگی اش دریافت کرده باشد، میم هفتمش "مــوفقیــت" است که خود به خود پدید خواهد آمد:

1. تو محبوبی
2. تو محترمی
3. تو مطرحی
4. تو مهمی
5. تو مفیدی
6. تو می فهمی


اگر ما در رفتار و گفتارمان این 6 میم را به فرزندان مان انتقال دهیم میم هفتم "مــوفقیــت" خود به خود خواهد آمد؛ یعنی باتری روانی انرژی دهنده فرد شارژ خواهد شد. در آن صورت این آدم در تحصیل و زندگی و کار و... موفق خواهد شد.



البته ضد این شش میم که گفته شد، چیزهای دیگری هم هستند که اگر پدر و مادرها انجامش ندهند، عکس این نتیجه را می گیرند و آن آرایه 7 "ت" است که خیلی سخت است. این 7 "ت" را هر کسی دریافت کرد، "ت" هشتمش تباهی است که انتظارش را می کشد:

1. تنبیه
2. توهین
3. تهدید
4. تحقیر
5. تبعیض
6. تنفر
7. ترس


همه افراد شکست خورده و جامعه ستیزها و...، در کارنامه های خود این "ت" ها را دارند، یعنی تاثیر "ت" تحقیر با "ت " تحسین، زمین تا آسمان است."


بنابراین اگر تلاش کنیم که نکات و ویژگی های مثبت فرزندانمان را برجسته نموده و آنها را بابت این ویژگی ها تشویق نماییم به صورت ناخودآگاه و بلکه شاید آگاهانه سعی بر آن خواهند داشت تا برای تشویق بیشتر و مورد تایید قرار گرفتن آن ویژگی ها را در وجود خود افزایش دهند.


تاکید می شود که اگر ما در رفتار و گفتارمان 6 میم :

1. تــو محبوبی
2. تــو محترمی
3. تــو مطرحی
4. تــو مهمی
5. تــو مفیدی
6. تــو می فهمی

را به فرزندانمان انتقال دهیم میم هفتم "مــوفقیــت" خود به خود خواهد آمد.

و حال آنکه در صورت تحقیر و تنبیه آنان، خود را به همان صورتی می پذیرند که شما آنها را خطاب نمودید و متصور شده اید. به علاوه این که خاصیتی در تنبیه هست که در تشویق یافت نمی شود و آن ایجاد روحیه مقاومت و لجبازی است، با ایجاد این حالت در وجودش، زمینه ای را برای عدم پذیرش هرچه راستی و درستی است فراهم می کنیم.

کافیست کمی فکر کنید؛ شما بیشتر توسط کسانی که محبت و عشق خود را ابراز می کنند و در ایفای آن خساست به خرج نمی دهند جذب می شوید یا افرادی که مدام با تحقیر شما در جهت لطمه به شخصیتتان فعالیت می کنند ؟!


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۳ ] [ احد احدی ]
هرکسی می‌خواهد ازدواج کند، باید به یک حداقل‌هایی در زمینه‌های مختلف شخصیتی رسیده باشد. ازدواج بچه بازی نیست و اگر به اندازه کافی در این زمینه‌ها به بلوغ نرسیده باشیم، حتما یک جای کارمان می‌لنگد. رسیدن به این بلوغ‌های شش گانه همان درست بزرگ شدن است. با توجه به شرایط اجتماعی و خانوادگی، پسرهای ایرانی معمولا تا 28،27 سالگی به این بلوغ‌های شش گانه نمی‌رسند، پس خانم‌ها باید حواسشان به سن و سال همسر آینده شان هم باشد.

بلوغ جنسی :
آمار بالای طلاق به دلیل مشکلات جنسی، میزان اهمیت این بلوغ را نشان می‌دهد اما هرطور شده باید رودربایستی را با خودتان بگذارید کنار و رک و رو راست نیازهای جسمی‌تان را بشناسید. سلیقه‌های خودتان را پیدا کنید و موقع انتخاب همسر حواستان به این چیزها هم باشد. قبل از ازدواج باید تکلیفتان را با نیازهای روحی و جسمی‌تان مشخص کرده باشید. سواد و کفایت مدیریت روابط جنسی از قبل ازدواج شروع می‌شود.

بلوغ شخصیتی :
بلوغ شخصیتی ابعاد مختلفی دارد. قبل از ازدواج حتما باید یک سری اختلالات شخصیتی را در خودتان و طرف مقابل بررسی کنید. اختلالاتی مثل خود کم‌بینی، تاییدطلبی، کمال گرایی، شکاکیت (پارانویا)، توجه طلبی، مهرطلبی، بیماری دوقطبی، اعتیاد‌ها و وسواس. افرادی که به این اختلالات مبتلا هستند تا وقتی که درمان نشده‌اند، به درد ازدواج نمی‌خورند.

بلوغ عاطفی :
بعضی‌ها با اینکه ازدواج هم کرده‌اند، هنوز درست نمی‌دانند که از چه تیپ و شخصیتی خوششان می‌آید. اینها هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده‌اند و با احساسات و عواطف خودشان آشنا نیستند. باید سهم رابطه‌های قبلی‌تان را در دوست داشتن فعلی مشخص کنید و همین‌طور اینکه تا چه میزان هنوز تحت تاثیر آنها هستید. متوجه باشید که چقدر آگاهانه دوست دارید و چقدر نا آگاهانه. باید این واقعیت را قبول کنیم که بعد از ازدواج هم ممکن است از کسی خوشمان بیاید اما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشیم می‌توانیم از این مساله بگذریم و تمام زندگی‌مان را خراب نکنیم.

بلوغ اجتماعی :
سوال "شما مشغول چه کاری هستید؟"، یکی از اولین سوال‌هایی است که در هر مراسم خواستگاری تکرار می‌شود. شغل و موقعیت اجتماعی هر کس، تقریبا میزان بلوغ اجتماعی او را مشخص می‌کند؛ مثلا خانم‌ها باید بدانند که خواستگار حول و حوش آینده کاری خودش را در کجا می‌بیند و چقدر می‌تواند با شرایط تطابق پیدا کند. قطعا کسی که هنوز سربازی نرفته و مرتب شغل عوض کرده، هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیده. البته شغل عوض کردن اگر همراه با پیشرفت باشد، مطمئنا خوب است. مثلا اگر پسری اول جایی شاگرد بوده و بعد رفته یک جای دیگر صاحب کار شده و‌ ترقی کرده، موقعیتش فرق می‌کند. پسرها هم باید برنامه همسر آینده‌شان را بپرسند. باید ببینند که زن زندگی‌شان چقدر بلوغ اجتماعی دارد.

بلوغ مالی :
کسی که هنوز حساب دخل و خرجش را ندارد، نمی‌تواند همسر قابل اعتمادی هم باشد. قبل از ازدواج باید توقعات و خواسته‌های مالی طرفین معلوم باشد. یکی به فکر زندگی در کاخ نباشد و دیگری به یک زندگی متوسط قانع. برآوردی از هزینه‌هایتان داشته باشید، راجع به چیزهایی که برایشان پول خرج می‌کنید با هم حرف بزنید. ممکن است طرف مقابلتان اهل خرید مجله و کتاب باشد و شما این خریدها را پول هدر دادن بدانید. در مورد سطح رفاه زندگی آینده‌تان هم باید به تفاهم برسید تا بعدا سر برنامه‌های بلند مدت زندگی به مشکل برنخورید.

بلوغ معنوی :
سوال‌های کلی موقع خواستگاری و ملاقات‌های اولیه همیشه می‌تواند دردسرساز باشد. در خصوص مسائل اعتقادی و دینی هم این ابهامات بیشتر می‌شود. مثلا یک نفر دینداری را فقط در اعتقاد به خدا می‌داند و همین قدر برایش کفایت می‌کند. دیگری اما برایش مهم است که همسرش به تمام احکام دین مومن و معتقد باشد. در یک کلام باید جنس دین داریتان با هم یکی باشد و هر دو قرائت مشابهی از دین داشته باشید. افرادی که شدیدا تحت تاثیر نوسانات فلسفی و عرفانی هستند برای ازدواج مناسب نیستند. چون هر آن ممکن است همسرتان برای پیدا کردن خودش سر به کوه و بیابان بگذارد! به طور کلی فردی به بلوغ معنوی رسیده که تا حدی جایگاه خود را در هستی پیدا کرده باشد و درگیر مسائل فلسفی پیچیده نباشد.

ازدواج‌های ممنوع به درد نمی‌خورند! اگر نشانه‌های زیر را در رفتار طرف مقابل‌تان دیدید، به ازدواج با او فکر نکنید چون بعدا دچار مشکل می‌شوید.

خودکم بینی :
آدم‌های خود کم بین و تایید طلب به درد زندگی نمی‌خورند، دائم نیاز به تایید و توجه دیگران دارند و شما هم باید مدام در حال تعریف و تمجید باشید. این افراد معمولا زود رنجند و اعتماد به نفس ندارند.

کمال گرایی :
اما کمال طلب‌ها با کمال گرایی افراطی‌شان می‌خواهند در هر زمینه‌ای بهترین باشند و همین مساله نهایتا به بی‌عملی منجر می‌شود. چون این افراد فقط سراغ کاری می‌روند که مطمئن باشند در آن موفقند.

مهرطلبی :
زود خودشان را لو می‌دهند. همیشه در زندگی‌شان به دنبال راضی کردن همه هستند و همین کار آزارشان می‌دهد. هر تغییر برای این افراد یک تهدید است و مدام باید بهشان سرویس عاطفی بدهید.

پارانویا (شکاکیت) :
شکاک‌ها با لحن بازجویانه با شما صحبت می‌کنند و همیشه در حال چک کردنتان هستند. شکاک‌ها به صورت پیش فرض شما را مجرم می‌دانند، منتها مجرمی که هنوز جرمش ثابت نشده.

توجه طلبی :
توجه طلب‌ها معمولا دخترند و در آن واحد چند ارتباط دارند. اینها در دوران کودکی از طرف پدر و مادر توجه نداشتند و برای همین از شما توجه زیادی می‌خواهند.

خودشیفته :
خود شیفته‌ها از یک چیزی در وجود خودشان خیلی راضی هستند؛ مثلا اگر صدای خوبی داشته باشند، آن‌قدر صدای خودشان در ذهنشان بلند است که صدای بقیه را اصلا نمی‌شنوند.

اعتیاد :
غیر از اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد اینترنتی و هیجانی هم دو موردی است که باید حواستان بهشان باشد.

دو قطبی :
تغییرات شدید خلقی دارند. مثلا یک دوره دو هفته‌ای خیلی پرحرف، ولخرج و اهل برنامه‌ریزی‌های دور و دراز هستند و در دو هفته بعدی ناگهان افسرده و منزوی می‌شوند.

وسواس :
اختلال وسواس یک زمینه شخصیتی است که فرد در آن بیش از حد دقیق است. زندگی با وسواسی‌ها بعد از چند وقت خیلی سخت می‌شود.





ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۳ ] [ احد احدی ]
 اگر حسابی اعصاب‌تان به هم ریخته، موز بخورید

زمانی که دیدید دکمه‌های لباس‌تان درست بسته نمی‌شوند، بروید سراغ موز. تحقیقات نشان داده یک موز متوسط 105 کالری و فقط 14 گرم قند دارد. همین مقدار شما را سیر کرده و قند خون را به شکل ملایمی بالا می‌برد. در ضمن همین موز 30 درصد ویتامین B6 مورد نیاز روزانه را تامین می‌کند. این ویتامین باعث می‌شود مقدار سروتونین تولید شده مغز اندکی افزایش یافته و توان مقابله با شرایط دشوار و اضطراب‌ها را در شما افزایش می‌دهد.

اگر می‌خواهید کلیه تان سنگ نسازد، زرد‌آلود بخورید

هشت عدد زرد‌آلوی خشک حاوی 2 گرم فیبر و فقط 3 میلی‌گرم سدیم و 325 میلی‌گرم پتاسیم است که همه این‌ها کمک می‌کنند مواد معدنی در ادرار تجمع پیدا نکرده و از تشکیل سنگ‌های اگزالات کلسیم جلوگیری شود. این سنگ‌ها شایع‌ترین نوع سنگ‌های کلیوی هستند. برای در امان ماندن از سنگ کلیه به‌خصوص اگر سابقه‌اش را دارید بقیه میان وعده‌ها را حذف کنید و برگه زردآلو بخورید.

اگر فشار خون‌تان بالاست، کشمش بخورید

60 عدد کشمش تقریبا می‌شود یک مشت پر که حاوی یک گرم فیبر و 212 میلی‌گرم پتاسیم است که هر دو برای کنترل فشار خون بالا در قالب یک رژیم غذایی توصیه می‌شوند. مطالعات متعددی نشان داده که پلی‌فنل‌های موجود در مواد‌غذایی مشتق از خانواده انگور مثل همین کشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبی عروقی تاثیر بسزایی دارند که کاهش فشار خون از آن جمله است.

اگر از سروصدای معده رنج می‌برید، ماست بخورید

یک فنجان و نیم ماست طبیعی (کم‌چرب/پروبیوتیک) غذا را به شکل موثری از دستگاه گوارش عبور می‌دهد. از سوی دیگر ماست‌های پروبیونیک قابلیت هضم غذا به‌ویژه لبنیات و حبوبات را در روده‌ها بهبود می‌بخشند. همان‌طور که می‌دانید این غذاها عامل ایجاد گاز در دستگاه گوارشی هستند و در نتیجه با خوردن ماست از این مزاحمت دور می‌مانید.

اگر بیش از حد سرفه می‌کنید، عسل بخورید

در مطالعه‌ای که توسط دانشمندان آمریکایی انجام گرفته، مشخص شده 2 قاشق چای‌خوری عسل قهوه‌ای و غلیظ بسیار موثرتر از داروهای بدون نسخه ضد‌سرفه، شدت و دفعات سرفه‌های شدید را در کودکان کاهش می‌دهد. آنتی‌اکسیدان‌های موجود در عسل و عوامل ضد‌میکروبی موجود در آن التهاب بافت‌های گلو را کاهش داده و بیمار را آرام می‌کند. البته به شرطی که عسل واقعا طبیعی باشد!

اگر همیشه احساس خستگی می‌کنید، فلفل دلمه‌ای قرمز بخورید

فلفل دلمه‌ای قرمز غنی از ویتامین C است. مطالعات نشان داده، ویتامین C بهترین ماده برای مقابله با استرس‌هایی است که به واسطه رادیکال‌های آزاد ایجاد می‌شوند. از سوی دیگر ویتامین C در عین برطرف کردن خستگی، نقشی اساسی در سوخت و ساز آهن برعهده دارد که به بدن کمک می‌کند اکسیژن بیشتری وارد جریان خون شود. کمبود اکسیژن یکی از اصلی‌ترین دلایل خستگی و ضعف بدنی است.

اگر می‌ترسید سرطان معده بگیرید، کلم بخورید

مطالعه‌ای که در سال 2002 در دانشگاه جانز‌هاپکینز صورت گرفته نشان داده، یک ترکیب بسیار قدرتمند موجود در کلم به نام سولفورافان، هلیکو‌باکتر پیلوری(باکتری عامل زخم معده و روده) را پیش از ورود به دستگاه گوارش تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد و از کار می‌اندازد و حتی شاید در پیشگیری از ایجاد سرطان‌های دستگاه گوارش هم موثر باشد. یک فنجان پر از کلم 34 کالری دارد و 3 گرم فیبر و 75 درصد از نیاز روزانه به ویتامین C را تامین می‌کند.

اگر مشکل سخت دارید، انجیر بخورید

4 عدد انجیر خشک 3 گرم فیبر دارد که باعث تنظیم حرکات روده بزرگ و دفع بهتر می‌شود. خوردن این میوه باعث پیشگیری از عود مجدد هموروئید می‌شود. همچنین این مقدار انجیر 5 درصد پتاسیم و 10 درصد منگنز مورد نیاز روزانه را تامین می‌کند.

اگر دارای مشکلات شکمی هستید، ریحان بخورید

مطالعات نشان داده، ماده شیمیایی اوژنول موجود در ریحان باعث از بین رفتن و پیشگیری دل درد، حالت تهوع، کرامپ‌های شکمی یا اسهال می‌شود. علت این موضوع از بین رفتن برخی از باکتری‌ها از جمله سالمونلا و لیستریا توسط اوژنول است. اوژنول یک ماده ضد‌اسپاسم است که می‌تواند باعث بهبود کرامپ‌های شکمی شود. هر طور که دوست دارید ریحان را بخورید.

اگر دچار کم‌خوابی هستید، گوشت بوقلمون بخورید

حدود 85 گرم گوشت بوقلمون تقریبا حاوی کل تریپتوفان مورد نیاز روزانه بدن است. اسید آمینه تریپتوفان ماده‌ای ضروری است که باعث تولید سروتونین و ملاتونین می‌شود که هر دوی این‌ها باعث تنظیم خواب می‌شوند. مطالعات نشان داده افرادی که از بی‌خوابی یا کم‌خوابی رنج می‌برند دچار کمبود تریپتوفان هستند.

اگر می‌خواهید از کسالت دور شوید، ماهی تن بخورید

85 گرم از ماهی تن کنسرو شده حاوی حدود 800 میلی‌گرم امگا3 است. محققان معتقدند، امگا3 باعث رفع کسالت روحی و پیشگیری از اضطراب و بالارفتن روحیه می‌شود. اسیدهای چرب موجود در ماهی، توسط متخصصان تغذیه با عنوان درمانی موثر برای افسردگی توصیف شده است. خوردن ماهی تن با مقدار کمی نان تاثیر بهتری دارد چون کربوهیدرات موجود در نان، سروتونین خون را افزایش داده و باعث بهبود روحیه و دور شدن احساس کسالت می‌شود.

اگر همیشه از حالت تهوع رنج می برید، چای زنجبیلی بخورید

مطالعات متعددی نشان داده، یک‌چهارم قاشق چای‌خوری پودر زنجبیل، نصف قاشق چای‌خوری ریشه خرد شده زنجبیل یا یک فنجان چای زنجبیل باعث کاهش حالت تهوع ناشی از بیماری حرکت و حالت تهوع سفر و بارداری می‌شود. محققان هنوز به‌درستی نمی‌دانند چه ماده‌ای در زنجبیل باعث سرکوب حالت تهوع می‌شود اما به‌هرحال این ماده بی‌خطر بوده و فاقد عوارض جانبی معمول داروهای ضد‌تهوع است.

اگر دچار سوزش معده هستید، چای بابونه بخورید

چای بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش می‌شود. 2 قاشق چای‌خوری بابونه را به‌مدت 20 دقیقه در آب جوش دم کنید و کمی که خنک شد میل کنید. برای برطرف شدن این مشکل لازم است چند بار در روز چای بابونه بخورید.

ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۲ ] [ احد احدی ]

هیپنوتیزم چیست؟

چکیده و اصل هیپنوتیزم در ایجاد و خلاقیت یک تمایل و توانایی خلاصه می شود که باید در فرد هیپنوتیزم شونده پدید آید. او باید بتواند از صحبتهای هیپنوتیزور و در ذهن روشن و فعال خود تصویری زنده و واضح بسازد و تمام تخیلات و تمرکز ذهنی خود را تنها در این راستا تجهیز و تمرکز بخشد. مطالبی که هیپنوتیزور به او ارائه می دهد ممکن است حقایقی قطعی یا سمبولیک باشند.هیپنوتیزم یک تغییر گورای روانیست که با تغییر در درک، تصویرسازی، تلقین پذیری و تمرکز همراه است و سوژه درجاتی از انفکاک یا جدا شدن را تجربه می کند.

 باورهای نادرست درباره هیپنوتیزم:

هیپنوتیزم-هنوز برخی تصور می کنند به هنگام هیپنوتیزم ، یک فرد مقتدر و ماهر به طور فعال ، فردی را که حالت تسلیم به خود گرفته ، کنترل می کند. این تصور از واقعیت علمی به دور است. تصور وجود یک هیپنوتیزور با قدرت زیاد و اسرار آمیز در مقابل فردی ضعیف و مقهور ، به قرن هجدهم باز می گردد که هیپنوتیزم با استفاده از " نیروهای مرموز " و مغناطیسی صورت می گرفت. هیپنوتیزور در آن عصر، انسانی با قدرت جادویی و غول آسا بود که با وسایل اهریمنی، اراده و روح انسان های دیگر را کنترل و اداره می نمود.

نظریه جدید درباره هیپنوتیزم وهیپنوتیزور با این باورهای قدیمی فاصله بسیار زیادی دارد. هم اکنون بسیاری از روان پزشکان و روان شناسان از این نظریه طرفداری می کنند که : هیپنوتیزور تنها نقش راهنما و هدایت کننده را در برقراری حالت هیپنوتیزم ایفا می کند و " کار اصلی" را در این جریان خود فرد تحت هیپنوتیزم انجام می دهد.

هیپنوتیزم شدن، نشانه ضعف روحی نیست!

همانطور که دکتر اشپیگل اظهار می دارد:

هیپنوتیزم شدن نشانه سطح بالایی از هوش  و استعداد  و نمایانگر قدرت و قابلیت فرد در انجام تمرکز است.

 آیا همه افراد هیپنوتیزم می شوند؟
پاسخ کلی مثبت است یعنی اگر قرار باشد یک فرد را هیپنوتیزم کنند بالاخره می توان وی را با یک تکنیک خاص به خلسه فرو برد ، اگرچه ممکن است این امر وقت زیادی بگیرد و تکنیکهای متعددی را مجبور باشیم پیاده کنیم . در واقع به لحاظ تئوری همه انسانها می توانند خلسه هیپنوتیزم را تجربه کنند . اما به لحاظ عملی انسانها ابه چهار دسته کلی تقسیم می شوند :
1 – 5 % تا 10 % افراد جامعه را می توان هیپنوتیزم کرد.
2 – 30 % تا 35 % فقط خلسه سبکی را تجربهمی کنند.
3 _ حدود 30% تا 35% می توانند خلسه متوسطی را تجربه کنند.
4 – گروهی که 20 % تا 25% افراد جامعه را تشکیل داده و می توانند خلسه های عمیقی را تجربه کنند.
البته به شرایط فرهنگی جامعه عادات خاص مردمان و ... می توان انتظار داشت که فراوانی هر دسته کمی فرق می کند .
 

چه کسانی را می توان راحتتر هیپنوتیزم کرد ؟

افراد و گروههای زیر معمولا می توانند سریعتر و عمیقتر به خلسه روند :

الف : نوجوانان و جوانان نسبت به کودکان کم سن و افراد مسن.
ب : خانمها نسبت به آقایان راحتتر هیپنوتیزم می شوند.
ج : افرادی که تصویرسازی خوبی دارند و راحتتر رویا پردازی می کنند ، از همین رو با زیگران ، هنرمندان ، کسانی که شعر می گویند ، با موسیقی سروکار دارند و نقاشی می کشند و .... افراد مناسبی برای تجربه هیپنوتیزمند.
د : اشخاصی که کارهای ریتمیک می کنند و به لحاظ شغلی وظیفه انجام عملی مشخص را دارند.
هـ : افراد باهوش و باقدرت خلاقه و تصویرسازی بالا از یک سو و از طرف دیگر افرادی که ساده دل بوده و تلقین پذیری بالایی دارند ، در واقع افراد دو سر طیف جامعه هیپنوتیزم پذیری بالایی دارند .
و : افرادی که شخصیت وابسته یا دارند و اشخاصی که تحت تربیت آمرانه رشد کرده اند.
ز : اشخاصی که ورزشهای رزمی می کنند.

چه کسانی سخت هیپنوتیزم می شوند ؟

الف : افرادی که بدبینند و افرادی که توانایی تصویرسازی پایینی دارند . اشخاص وسواسی که به جزئیات توجه می کنند .
ب : افرادی که عادت کرده اند برای هرپدیده و موضوعی دلیلی واضح داشته باشند ، نظامیان رده بالا شطرنج بازان ، هیپنوتیزورها ، اشخاص مسن ، افرادی که هیپنوتیزور را از کودکی دیده اند و نمی توانند تصور کنند که تحت کنترل و تسلط همان طفل کوچک قبل و هیپنوتیزور فعلی درآیند مثل پدر و هیپنوتیزور عمو و دایی و ... ااختلاف سنی زیادی دارند .

ج : افرادی که بهره هوشی پایینی دارند افرادی که تختلالات روانی دارند که مانع تمرکز در آنها می شود مثل افراد مضطرب و ... که البته در این افراد با رفع حالات زمینه ای می توان شرایط را عوض کرد و فلسفه خوبی در آنها برقرار کرد .

د : چگونه می توان میزان هیپنوتیزم پذیری یک فرد را برآورد کرد ؟ با ارزیابی کلی شرایط عمومی یک سوژه به لحاظ جنس ، سن ، هوش ، شغل و ... می توان یک برآورد کلی به عمل آورد ولی تمام این مورد توضیح داده شده نسبی بوده و ممکن است یک فرد علی رغم شرایطی که دارد، بر خلاف انتظار پاسخ متضادی به تکنیکهای هیپنوتیزم بدهد.

 هیپنوتیزم درمانی:

نحوه ایجاد هیپنوتیزم و امکانات درمانی آن

تعریف هیپنوتیزم درمانی-" هیپنوتیزم درمانی" یک روش درمانی است که در یک مرحله یا مراحلی از آن از هیپنوتیزم استفاده می شود.بیمار در صورت تشخیص پزشک معالجش و تمایل خودش می تواند از هیپنوتیزم در برنامه درمانش استفاده کند. برای انجام موفقیت آمیز هیپنوتیزم درمانی بیمار باید:

- ذهن خود را از کلیه افکار انحرافی خالی و پاک کند.

- به اصالت علمی هیپنوتیزم و قابلیت عملی هیپنوتیزور اعتقاد و ایمان داشته باشد.

- به اندازه کافی قدرت تمرکز و تصور داشته باشد.

- به برنامه ای که هیپنوتیزور برای درمان بیماری و یا رفع مشکل او مطرح کرده، مطمئن باشد.

 در مورد و شرایط زیر هیپنوتیزم اثرات درمان کننده اثبات شده ای دارد:

 - نقش هیپنوتیزم در درمان پرخوری و چاقی

-نقش هیپنوتیزم در ترک اعتیاد به دخانیات ، الکل و بسیاری از مواد مخدر

- درمان بی خوابی

- معالجه حالات اضطرابی

- درمان حالات هیجانی

- نقش هیپنوتیزم در معالجه افسردگی

- درمان ضعف و فقدان اعتماد به نفس

- نقش هیپنوتیزم در ایجاد انگیزه و امید

- درمان وسواس و رفتارهایی که فرد به صورت اجباری انجام می دهد

- درمان عادت جویدن ناخنها

- معالجه عدم قدرت درتمرکز فکری

- نقش هیپنوتیزم در درمان لکنت زبان در مواردی که نقص عضوی در کار نباشد

- نقش هیپنوتیزم در درمان حالاتی که فرد در شناخت هویت خود دچار مشکلاتی شده است

- درمان انواع ناتوانی ها و مشکلات جنسی 

هیپنوتیزم درمانی می تواند به دو شکل متفاوت صورت بگیرد:

 1- دگر هیپنوتیزم درمانی

در دگر هیپنوتیزم درمانی، درمانگر پس از صحبت کردن با بیمار و ایجاد آمادگی ذهنی و روحی در او، در صورت نیاز بیمار به القای خُلسه هیپنوتیزمی، او را به عمق مناسبی که برای برنامه درمانی اش مناسب باشد، می رساند و در این شرایط به هیپنوتیزم درمانی می پردازد.

 هیپنوتیزم درمانی 

2- خود هیپنوتیزم درمانی

در روش خود هیپنوتیزم درمانی کافی است بیمار طی 2 یا 3 جلسه ، طریقه استفاده از خود هیپنوتیزم و نحوه درمان و تلقین به خود را بیاموزد. پس از آن می تواند با روشی که یاد گرفته خودش را در خلسه هیپنوتیزمی  قرار دهد و در این شرایط، به صورت ذهنی ، متن تلقین را مرور کند و یا به نوار صوتی که پس از چند دقیقه سکوت. (مدت لازم برای رسیدن او به حالت خود هیپنوتیزم) متن تلقین را پخش می کند ، گوش دهد. در این وضعیت ، بیمار بدون نیاز به مراجعات مکرر به مطب پزشک و صرف هزینه گزاف ، خودش این برنامه درمانی را انجام می دهد.

برای آموزش خود هیپنوتیزم به افراد عادی جامعه، بایستی به نکات زیر توجه شود:

1- آموزش خود هیپنوتیزم راه رسیدن سریع به حالت آرامش است.

2- کسانی که برای آموزش خود هیپنوتیزم مراجعه می کنند ، از سلامت روانی و حداقل هوش متوسط بهره مند باشند.

3- داوطلبان فراگیری خود هیپنوتیزم به این نکته توجه داشته باشند که برای رسیدن به عمق مناسبی از خلسه باید:

الف- استعداد ذاتی داشته باشند.

ب- با هیپنوتیزور همکاری لازم را بکنند.

4- باید به کسانی که مایلند خود هیپنوتیزم را بیاموزند، این نکته مهم را تذکر داد که آنها در حالت خود هیپنوتیزم بیدار و هوشیار بوده و نسبت به صداها و وقایعی که در محیطشان می گذرند، آگاهی دارند و در پایان جلسه معمولاً آنها را به یاد می آورند.

5- آموزش خود هیپنوتیزم با هوش ، قدرت خلاقیت و انگیزه داوطلب رابطه مستقیم دارد. بنابراین کسانی که عقب ماندگی ذهنی یا آشفتگی روانی دارند ، با احتمال زیاد به هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم نمی رسند.

6- کسانی که در مدی تیشن، یوگا، ریلاکس شدن و ... پیشرفت خوبی داشته اند ، خیلی سریع تر و بهتر می توانند خود هیپنوتیزم را یاد بگیرند.

7- کسانی که خود هیپنوتیزم را یاد می گیرند، هر قدرکه بیشتر تمرین کنند، هم زودتر به خُلسه هیپنوتیزم می رسند و هم عمق خلسه آنها بیشتر می شود .

 شما هر طور که بخواهید ، همانطور خواهید شد! در جهان پهناور ذهن، به همان صورتی که شما فکر می کنید، نیروهای محرکه و انگیزه دهنده شما، به همان گونه سرنوشت شما را رقم خواهند زد ؛  شما  به طریقی خواهید رفت که به آن باور دارید و تا موقعی که زنده هستید، اراده شما بی صدا نخواهد گشت. پس در تمام جریان زندگی خود به این کلام هوشمندانه توجه داشته باشید:

هرگونه که فکر کنم ، همان گونه زندگی خواهم کرد.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۲ ] [ احد احدی ]
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ][ ۵ ][ ۶ ][ ۷ ][ ۸ ][ ۹ ][ ۱۰ ][ ۱۱ ][ ۱۲ ][ ۱۳ ][ ۱۴ ][ ۱۵ ][ ۱۶ ][ ۱۷ ][ ۱۸ ][ ۱۹ ][ ۲۰ ][ ۲۱ ][ ۲۲ ][ ۲۳ ][ ۲۴ ][ ۲۵ ][ ۲۶ ][ ۲۷ ][ ۲۸ ][ ۲۹ ][ ۳۰ ][ ۳۱ ][ ۳۲ ][ ۳۳ ][ ۳۴ ][ ۳۵ ][ ۳۶ ][ ۳۷ ][ ۳۸ ][ ۳۹ ][ ۴۰ ][ ۴۱ ][ ۴۲ ]
.: Weblog Themes By 123blog :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
موضوعی ثبت نشده است
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
امکانات وب