كابينت اماده و پيش ساخته نمايشگاهي روشويي اشپزخانه
 
نويسندگان
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :

يك راز حقيقي ...



ارزش خوندن اين متن به دقايق وقتي هست كه شما صرف مي كنيد
پس سعي كنيد اين دقايق رو از دست نديد دوستان من

...
..
.

همه ما خودمان را چنين متقاعد مي كنيم كه زندگي بهتري خواهيم داشت اگر:
شغلمان را تغيير دهيم
مهاجرت كنيم
با افراد تازه اي آشنا شويم
ازدواج كنيم



فكر ميكنيم،‌ زندگي بهتر خواهد شد اگر:
ترفيع بگيريم
اقامت بگيريم
با افراد بيشتري آشنا شويم
بچه دار شويم

و خسته مي شويم وقتي:
مي بينيم رئيسمان ما را درك نمي كند
زبان مشترك نداريم
همديگر را نمي فهميم
مي‌بينيم كودكانمان به توجه مداوم نيازمندند
بهتر است صبر كنيم ...

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

با خود مي گوييم زندگي وقتي بهتر خواهد شد كه :
رئيسمان تغيير كند
شغلمان را تغيير دهيم
به جاي ديگري سفر كنيم
به دنبال دوستان تازه اي بگرديم
همسرمان رفتارش را عوض كند
يك ماشين شيك تر داشته باشيم
بچه هايمان ازدواج كنند
به مرخصي برويم
و در نهايت بازنشسته شويم ...

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

حقيقت اين است كه براي خوشبختي، هيچ زماني بهتر از همين الآن وجود ندارد.

اگر الآن نه، پس كي؟

زندگي همواره پر از چالش است.
و مشكلات تمامي نخواهند داشت!

بهتر اين است كه اين واقعيت را بپذيريم و تصميم بگيريم كه با وجود همه اين مسائل،
شاد و خوشبخت زندگي كنيم.



بعضي وقت ها ...

به خيالمان مي رسد كه زندگي، همان زندگي دلخواه، موقعي شروع مي شود كه موانعي كه سر راهمان هستند، كنار بروند:
مشكلي كه هم اكنون با آن دست و پنجه نرم مي كنيم
كاري كه بايد تمام كنيم
زماني كه بايد براي كاري صرف كنيم
بدهي‌هايي كه بايد پرداخت كنيم
و ...
بعد از آن زندگي ما، زيبا و لذت بخش خواهد بود!

بعد از آنكه همه ي اين ها را تجربه كرديم، تازه مي فهميم كه زندگي، همين چيزهايي است كه ما آن ها را موانع مي‌شناختيم!

اين بصيرت به ما ياري ميدهد تا دريابيم كه جاده‌اي اختصاصي بسوي خوشبختي وجود ندارد.
خوشبختي، خود همين جاده ايست كه ما را به زندگي و آينده هدايت مي كند.
تو رو خدا بيائيد از هر لحظه زندگي لذت ببريم.

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

براي آغاز يك زندگي شاد و سعادتمند لازم نيست كه در انتظار بنشينيم:
فارغ التحصيل شويم
به دوران دانشگاه برگرديم
به دوران كودكي برگرديم
وزنمان را كاهش دهيم
وزنمان را افزايش دهيم
شروع به كار كنيم
مهاجرت كنيم
دوستان تازه اي پيدا كنيم
ازدواج كنيم
فرزند به دنيا بياوريم
يك خانه شيك بسازيم
شروع تعطيلات فرا برسد
صبح جمعه بيايد
در انتظار دريافت وام جديد باشيم
يك ماشين نو بخريم
بازپرداخت قسط ها به اتمام برسد
برنده يك مسابقه ميليوني شويم
مشهور و سرشناس شويم
بهار بيايد
تابستان از راه برسد
پاييز را تجربه كنبم
زمستان را به اميد بهار دلخوش كنيم
اول برج ...
پخش فيلم مورد نظرمان از تلويزيون
سفرهاي خارجي
مردن
تولد مجدد !
و...



امــــــــــا ...

خوشبختي يك سفر است، نه يك مقصد ...

هيچ زماني بهتر از همين لحظه براي شاد بودن وجود ندارد.

زندگي كنيد و از حال لذت ببريد.

اكنون فكر كنيد و سعي كنيد به سؤالات زير پاسخ دهيد:
1. پنج نفر از ثروتمندترين مردم جهان را نام ببريد ؟
2. برنده‌هاي پنج جام جهاني آخر را نام ببريد ؟
3. آخرين ده نفري كه جايزه نوبل را بردند چه كساني هستند ؟
4. آخرين ده بازيگر برتر اسكار را نام ببريد ؟

نميتوانيد پاسخ دهيد؟
نسبتاً مشكل است، اينطور نيست؟
نگران نباشيد، هيچ كس اين اسامي را به خاطر نمي آورد.
پس شما چيزي را از دست نداده ايد.

چـــــــــون :

روزهاي تشويق به پايان مي رسد!
نشان هاي افتخار خاك مي گيرند!
برندگان به زودي فراموش ميشوند!
و حتي بهترين ها هم آخر مي ميرند!

اكنون به اين سؤالها پاسخ دهيد:
1. نام سه معلم خود را كه در تربيت شما مؤثر بوده‌اند، بگوييد ؟
2. سه نفر از دوستان خود را كه در مواقع نياز به شما كمك كرده اند، نام ببريد ؟
3. افرادي كه با مهرباني هايشان احساس گرم زندگي را به شما بخشيده‌اند، به ياد بياوريد ؟
4. پنج نفر را كه از هم صحبتي با آن ها لذت مي بريد، نام ببريد ؟

حالا ساده تر شد، اينطور نيست؟

افرادي كه به زندگي شما معني بخشيده‌اند، ارتباطي با "ترين‌هاي دنيا" ندارند،
ثروت بيشتري ندارند، بهترين جوايز را نبرده‌اند ...



ولــــــــــي ...

آنها كساني هستند كه به فكر شما هستند، مراقب شما هستند،
 همان هايي كه در همه ي شرايط، كنار شما مي مانند ...


كمي بيانديشيد. زندگي خيلي كوتاه است
حتي كوتاه تر از اينكه مفهوم واژه هاي اين متن را بخاطر سپرديد

شما در كدام ليست قرار داريد؟
نمي دانيد؟
اجازه دهيد كمكتان كنم.
شما در زمره ي ترين‌هاي دنيا نيستيد ...

امــــــــــا ...

شما از جمله دوستاني هستيد كه براي در ميان گذاشتن اين راز در خاطر من بوديد
و براي تقسيم تمام شاديها نيز در خاطرم خواهيد ماند
فقط همين

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

موفق باشيد و شاد و باانگيزه



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۵۱ ] [ احد احدي ]
برخي از رفتارهايي كه والدين بايد در مورد فرزندان خود به آن‌ها توجه ويژه‌اي داشته باشند.

۱) به كودك خود برچسب نزنيد. توبچه بي تربيتي هستي و توفهم ودرك نداري، توتوانائي اش را نداري.

۲) او را با كودكان ديگر مقايسه نكنيد. زيرا شرائط كودكان ونيز علائق آنان با هم متفاوت است.

۳) بيش از حد توان او از او انتظار نداشته باشيد. اوكه مثل شما آدم بزرگ نيست كودك است.

۴) از حمايت بيش ازحد كودك خود بپرهيزيد. مثلا به جاي او تصميم نگيريد و به جاي او مشكلاتش را حل نكنيد.

۵) در جائي كه حق با كودك نيست از او حمايت نكنيد وگرنه به كودك خود خيانت كرده و او را از مسير حق منحرف كرده ايد.

۶) از محكو م كردن او در نزد ديگران يعني مردم جامعه دربيرون ونيز دربين فاميل (دائي وعمو ومادر بزرگ وپدر بزرگ ) به ويژه همسالان او اجتناب كنيد.

۷) همه‌ي خواسته‌ها و توقعات فرزند خود مخصوصا خواسته هاي ناحق اورا برآورده نكنيد.

۸) تا حد امكان او را تنبيه بدني نكنيد.

۹) از بكاربردن كلمات توهين‌آميز و سبك پرهيز كنيد.

۱۰) قوانين و مقررات مدرسه را در نزد كودك به تمسخر نگيريد به او مراعات قانون را عملا وزبانا ياد بدهيد.

۱۱) از آموزش‌هاي زودرس و يا ديررس، به ويژه در مسائل جنسي، خودداري كنيد اما در زمان خود حتما اورا از اين امور به نحو صحيح آشنا كنيد.

۱۲) از سركوب نيازهاي كودكان خودداري كنيد. . پاسخ دادن به نيازهاي آنهااستعدادهاي آنها را شكوفا مي كند وبه آنها اعتماد به نفس ميدهد وزمينه سازجلو گيري از انحرافات كودك در آينده ميشود.

۱۳) در برابر كودك از نزاع و درگيري بين خود و همسرتان خودداري كنيد وگرنه كودك همين رفتار را در برخورد با همسرش وفرزندان به ارث خواهد برد.

۱۴) از ياري كردن دائمي كودك در انجام تكاليف درسي او خودداري كنيد وگر نه او را وابسته به خود يا ديگران نموده ايددر آينده او تنبل خواهد بود.




ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۵۱ ] [ احد احدي ]

 

شخصيت خود و ديگران را چگونه بشناسيم

 

شايد شما هم از رفتارهاي آدميان به شگفت آمده باشيد. اگر با نظريه تحيلي عاملي”اريك برن” آشنا شويد ، خود و ديگران را بهتر درك كرده و مي توانيد رفتارتان را بهبود بخشيد. ضمنا كمتر نسبت به رفتار ديگران متعجب مي شويد. در اين نظريه شخصيت هر فردي از بخش تشكيل شده است. ولي در هرفردي يكي از اين بخشها غالب هست ، لذا بيشتر كارهاي فردي از بخش غالب سرچشمه مي گيرد. در ادامه به توضيح مفصل اين سه بخش شخصيت مي پردازيم. ارك برن مي گويد رفتارها ، افكار ، احساسات و عواطف مختلف انسان از بخش هاي مختلف شخصيت وي سرچشمه مي گيرد. وي اجزاء شخصيت انسان را به ۳ بخش تقسيم مي كند....


۱ – حالت من كودك child ego stage
۲ – حالت من والــد parent ego stage
۳ – حالت من بالــغ ego stage adult
۱ – حالت من كودك child ego stage

 

۱ – حالت من كودك
كودك به هنگام به دنيا آمدن ،احساس هاي دروني و نيازهايي دارد كه منجر به رفتارهايي در وي مي شود . مثلا با گرسنه بودن، مي گريد . و با تامين بودن ، مي خندد…. و اين حالت در كودكي پايان نمي پذيرد و تا بزرگسالي در افراد مختلف به انحاء مختلفي ادامه مي يابد.
اين بخش شخصيت بدون هيچ تدبر ، فكر يا بررسي جوانب ، فقط با احساسات و لذات سرو كار دارد . پيوسته به دنبال لذت جويي و دفع درد و رنج است.


سه خاصيت كلي > عبارت است از:
۱ – هرگز از لذت جويي سير نمي شود.
۲ – آينده را نمي بيند.
۳ – خواسته اش را به تاخير نمي اندازد.


احساسات منفي ، خلاقيت ، كنجكاوي ، علاقه به دانستن ، اصرار به تجربه كردن و احساس كردن از جمله خصوصيات حالت من است. اين بخش از شخصيت فرد را وا مي دارد كه هر چيزي را شخصا خودش تجربه كند . اصلا خويشتن دار نيست و به عواقب احتمالي رفتارش توجهي ندارد.
تمايلي به رعايت قيود اجتماعي ، عرف ، مذهب ، قانون ، تعقل و… ندارد….


۲– حالت من والد
در سالهاي اوليه كودكي ( مخصوصا ۵ سال اول ) ، بايد و نبايد هاي زيادي از طرف والدين به كودكان تحميل شده يا ياد داده مي شود.
اين مجموعه عظيم از وقايع خارجي و تحميلي غير قابل سئوال در حالت من والد كودك ثبت مي گردد. و در آينده بخشي از شخصيت فرد را تشكيل مي دهد.
اين بخش شخصيت ، مسئول خشك و متعصب كارهاي انضباطي فرد ، قانون مداري ، بايد ها و نبايدها در افراد مختلف است. وقتي فردي بدون توجه به احساسات و عواطف ، يا بدون توجه به تعقل و منطق به امري مبادرت مي كند و يا صحبت مي كند و يا ديگران را مجبور به انجام چنين اموري مي نمايد از اين بخش شخصيت خود استفاده مي كند.
همانطور كه بعدا خواهيم گفت . ۳ بخش شخصيت در هر فرد وجود دارد ولي مقدار اثر گذاري آنها از فردي به فرد ديگر فرق مي كند. همچنين حاكميت شخصيت در هر فرد ممكن است به عهده يكي از اين اجزاء باشد كه هر كدام طبيعتا حكومتهاي متفاوتي را بنا خواهند گذاشت. پس شخصيت افراد متفاوت خواهد شد.
شايد شما كساني را ديده باشيد كه براي آنها زندگي كار است و كاراست و كار .
و يا كساني را ديده باشيد كه بسيار سخت گير و منضبط هستند به مانند يك نيروي نظامي مقيد به تريبت و توالي خاصي هستند و هيچ انعطافي را در زندگي نمي پذيرند.
اين افراد بايد سر ساعت خاصي بيدار شوند يا به رختخواب بروند و استثنائي بر اين امر قائل نيستند.
اضافه كاري و غرق شدن در كارهاي جدي چنان است كه تفريح و سرگرمي خانواده ، دوستان و فرزندانشان بي اهميت جلوه مي كنند. جلسات متعدد دارند. قرارهاي متعدد دارند. در شيوه تربيتي سخت و خشك و متعصب عمل مي كنند.ديدن خنده آنها مانند خورشيد گرفتگي هر چند سال يكبار در يك زمان كوتاه اتفاق مي افتد و البته آنها هم روي نظم معين خودش كه مي توانيد رصد كنيد.
( فراموش نكنيد شخصيتي نداريم كه فقط همين يك جزء را داشته باشد ولي شخصيت هاي زيادي در فرهنگ و جامعه ما هستند كه اين بخش بر ساير بخشهاي شخصيت غلبه داشته و آنها را زير حكومت خود دارد.)


۳ – حالت من بالغ
اين بخش شخصيت مخ شخصيت است. در واقع مجموعه اي از احساسات ، نگرشها و طرحهاي رفتاري خود مختار و مستقل است كه فرد را با واقعيتهاي موجود تطبيق و هماهنگي مي دهد.
اين بخش شخصيت است كه :
- تجزيه و تحليل مي كند.
- آينده نگري مي كند.
- ميان احساسات و تعقل فرد تعادل برقرار مي كند.
- احتمالاتي را كه براي حل و فصل موثر دنياي خارج ضروري هست محاسبه مي كند.
- فعاليتهاي دو بخش قبلي ( كودك و والد ) را تنظيم مي كند و واسطه عيني شدن ميان آنهاست
در واقع شخصيت كامل انساني ، شخصيتي هست كه ۳ بخش فوق ( كودك – والد – بالغ ) توام به صورت متعادل در آن حضور داشته باشد. ليكن رئيس بخش بالغ باشد و با روشنفكري در جاي خود به كودك و در جاي خود به والد اهميت دهد. و شخصيت را با تجزيه وتحليل متعادل نگه دارد.


سرنخهاي شناسايي شخصيت


● چه بخشي از شخصيت شما بر شما حاكم است؟
از ديد ارك برن شخصيت ما از تعامل ۳ جزء مختلف ( ۱ – كودك ۲ – والد ۳ – بالغ ) تشكيل شده است . همچنين توضيح داده شد كه خصوصيات هر يك از اين ۳ بخش چگونه است و اگر هر كدام بر شخصيت يك فرد حاكم شود آن شخص چگونه رفتار مي كند ، احساس مي كند ، فكر مي كند و يا صحبت مي كند.


● هر يك از سرنخهاي زير نشان دهنده يكي از بخشهاي سه گانه شخصيت است:

 
۱ – جزء كودك
الف ) سرنخهاي كلامي :
- كاشكه
- دلم مي خواد
- نمي دونم
- مي خوام
- به من چه
- شايد وقتي كه… ( بزرگتر شدم ، قبول شدم ، مدر ك گرفتم ، …..)
- نگاه كن چه كار كردم …( گزارشم را ببين ، ماشينم را ببين ، لباسم را ببين ، كارم رو ببيين و…)
- صفات تفصيلي ( مثل بهتر ، بهترين ، بزرگتر ، بزرگترين ….)
مثالي در زير كه همه سرنخهاي كلامي از جزء كودك شخصيت ناشي مي شود:
” كاش پارسال اين زمين را خريده بودم داشتم .
دلم مي خواد بهترين فرزند را داشته باشم
نمي دونم چطور بايد حرفهايم را به بعضي ها بفهمانم.
شايد وقتي تجربه دار بشم بتونم .
در گزارش من ، بهترين ، پرمحتواترين و… مطالب را خواهي يافت.
ب ) سرنخهاي جسماني
- غش غش خنديدن
- وول خوردن
- شعف
- چشم پائين انداختن
- كج خلقي
- جيغ
- ناله
- چشم گرداندن
- شانه بالا انداختن
- لج كردن
- قهر كردن
- سر به سر گذاشتن
- رجز خواندن
( بررسي كنيد چه مقدار از نظر كيفي و كمي اين سرنخها كلامي و جسماني در شما و اطرافيانتان وجود دارد . آيا اين سرنخها در شما يا آنها غالب نيست؟)


۲ – جزء والد
الف ) سرنخهاي كلامي :
- ديگه نمي تونم
- جونم به لب رسيده
- گوش كن ، هميشه هم يادت باشه
- قيودي مثل : هرگز ، هميشه ، هيچ وقت
- آخه چند دفعه بهت بگم
- مي خوام ته و توي اين موضوع را در آورم، براي اولين و آخرين بار
- بيشتر كلمات تنبيه كننده يا تشويق كننده استفاده مي كنند مثل : بي شعور ، مسخره ، بد ، نفرت انگيز ، وحشتناك ، تنبل ، مزخرف ، بي خود ، طفلك ، جرات نمي كنه ، خوشگل ، نكن ، عيب نداره ، باز ديگه چه شد ، بازم و كلمه هاي بايد و مجبور است.
ب ) سر نخهاي جسماني :
- اخمها و چين هاي پيشاني
- سر تكان دادن
- نگاه ترس آور
- انگشت روي لبها نهادن
- دستها روي سينه گذاشتن
- آه كشيدن
- لبهاي در هم فشرده
- انگشت سبابه كه اشاره مي كند.
كساني كه بخش والد شخصيتشان بر آنها حاكم هست. افراد جدي ، خشك ، كاري و غير قابل انعطاف هستند. آنها محكم حرف مي زنند و كمتر اهل مشورت هستند. گويا هميشه حق همان است كه از دهان آنها در مي آيد و در اين مسئله حتي ترديد هم نمي كنند ، چه برسد به اينكه بخواهند مشورت ديگران را قبول كنند. بر خلاف دسته اول ( كساني كه جزء كودك شخصيت بر آنها حاكم است) ، اين افراد به جاي لذت طلبي ، فقط به دنبال واقع نگري ، آينده نگري و سخت كوشي هستند. معمولا خانواده اين افراد از دستشان كلافه اند.
از تفريح و … در زندگي آنها اثر زيادي به چشم نمي خورد. بكن و نكن ها و دستورات متوالي آنها اطرافيانشان را در فشار مي گذارد. گوش شنواي زيادي ندارند. فقط به هدف مي انديشند و هيچ انعطافي را با ديگران نشان نمي دهند.
زندگي تك بعدي آنها ، اگر چه بر خلاف گروه اول است ولي چون تك بعدي هست رضايت خودشان و ديگران را به همراه ندارد و آرامش آنها مخدوش است.
خود و اطرافيانتان را از نظر اين سرنخها مورد دقت قرار دهيد


۳ – سرنخهاي جزء بالغ شخصيت:
- كلماتي كه نشان دهند تجزيه و تحليل و بررسي هست. مثل :
- چرا ؟ چه ؟ كجا ؟ كي ؟ چطور ؟ چقدر ؟ از چه طريق ؟
- استفاده از قيودي مثل : تا حدي ، احتمالا
- كلماتي كه انعطاف فرد را نشان مي دهد: به نظر من ، من فكر مي كنم.
- كلماتي كه نشان دهنده تامل و صبر است؟ تا فردا بررسي مي كنم . صبر كنم بيشتر ارزيابي كنم


● خلاصه و نتيجه گيري:
اگر بخواهيد در زندگي لذت ببريد و به آرامش برسيد بايد قسمت بالغ شخصيتتان بر شما حكومت كند. (البته منظور اين نيست كه دو بخش كودك و والدتان از بين بروند.)
در واقع اين جزء بالغ است كه شما را متعادل مي سازد . يعني تا حدي كودك وجودتان را ارضاء و شاد مي كند . ولي نه آنقدر كه فرامين والد شخصيت را زير پا بگذارد و موجب شود پيشرفت و موفقيت و آينده نگري فرد به خطر بيفتد.
قسمت بالغ شخصيت ، مخ متفكر و مركز كنترل شخصيت هست كه با تجزيه و آناليز موقعيت هاي گوناگون سعي مي كند آنها را با درون فرد سازگار كند.
- اگر متعصب هستيد
- اگر دائما فقط به فكر لذت بردن هستيد و به آينده توجهي نداريد
- اگر فقط به فكر خودتان هستيد
- اگر انتقاد پذير نيستيد
- اگر در برابر مشكلات هميشه به شيوه تكراري از يك روش منسوخ استفاده مي كنيد
بدانيد كه قسمت بالغ شخصيتتان بر شما حاكم نيست.
از طرف ديگر اگر هميشه فقط با سخت كوشي اتان همه را خسته كرديد و فقط به دنبال ثروت ، قدرت ، پيشرفت و علم هستيد و هيچ وقتي به خود و اطرافيانتان براي لذت بردن ، نمي دهيد ، بازهم بدانيد كه قسمت بالغ شخصيتان كنترل شما را به عهده ندارد.

 



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۵۱ ] [ احد احدي ]

گفتم :

چطور ، بهتر زندگي كنم ؟

 با كمي مكث جواب داد :

گذشته ات را بدون هيچ تأسفي بپذير ،

با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،

و بدون ترس براي آينده آماده شو .

ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .

شك هايت را باور نكن ،

وهيچگاه به باورهايت شك نكن .

زندگي شگفت انگيز است ، در صورتيكه بداني چطور زندگي كني .

پرسيدم ،

آخر .... ،

و او بدون اينكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :

مهم اين نيست كه قشنگ باشي ... ،

قشنگ اين است كه مهم باشي ! حتي براي يك نفر .

كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود ميداند آئين بزرگ كردنت را ..

بگذارعشق خاصيت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با كسي .

موفقيت پيش رفتن است نه به نقطه ي پايان رسيدن ..

داشتم به سخنانش فكر ميكردم كه نفسي تازه كرد وادامه داد ... 

 هر روز صبح در آفريقا ، آهويي از خواب بيدار ميشود و براي زندگي كردن و امرار معاش در صحرا ميچرخد ،

آهو ميداند كه بايد از شير سريعتر بدود ، در غير اينصورت طعمه شير خواهد شد .

شير نيز براي زندگي و امرار معاش در صحرا ميگردد ، كه ميداند بايد از آهو سريعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..

مهم اين نيست كه تو شير باشي يا آهو ... 

مهم اينست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خيزي و براي زندگيت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دويدن كني ..

به خوبي پرسشم را پاسخ گفته بود ولي ميخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم ...،

كه چين از چروك پيشانيش باز كرد و با نگاهي به من اضافه كرد

زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ،

فرقي نمي كند كه گودال كوچك آبي باشي ، يا درياي بيكران

زلال كه باشي آسمان در توپيداست.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۵۰ ] [ احد احدي ]

من به مدرسه ميرفتم تا درس بخوانم
تو به مدرسه ميرفتي به تو گفته بودند بايد دكتر شوي
او هم به مدرسه ميرفت اما نمي دانست چرا

من پول تو جيبي ام را هفتگي از پدرم ميگرفتم
تو پول تو جيبي نمي گرفتي هميشه پول در خانه ي شما دم دست بود
او هر روز بعد از مدزسه كنار خيابان آدامس ميفروخت

معلم گفته بود انشا بنويسيد
موضوع اين بود علم بهتر است يا ثروت

من نوشته بودم علم بهتر است
مادرم مي گفت با علم مي توان به ثروت رسيد
تو نوشته بودي علم بهتر است
شايد پدرت گفته بود تو از ثروت بي نيازي
او اما انشا ننوشته بود برگه ي او سفيد بود
خودكارش روز قبل تمام شده بود

معلم آن روز او را تنبيه كرد
بقيه بچه ها به او خنديدند
آن روز او براي تمام نداشته هايش گريه كرد
هيچ كس نفهميد كه او چقدر احساس حقارت كرد
خوب معلم نمي دانست او پول خريد يك خودكار را نداشته
شايد معلم هم نمي دانست ثروت و علم
گاهي به هم گره مي خورند
گاهي نمي شود بي ثروت از علم چيزي نوشت

من در خانه اي بزرگ مي شدم كه بهار
توي حياطش بوي پيچ امين الدوله مي آمد
تو در خانه اي بزرگ مي شدي كه شب ها در آن
بوي دسته گل هايي مي پيچيد كه پدرت براي مادرت مي خريد
او اما در خانه اي بزرگ مي شد كه در و ديوارش
بوي سيگار و ترياكي را مي داد كه پدرش مي كشيد

سال هاي آخر دبيرستان بود
بايد آماده مي شديم براي ساختن آينده

من بايد بيشتر درس مي خواندم دنبال كلاس هاي تقويتي بودم
تو تحصيل در دانشگاه هاي خارج از كشور برايت آينده ي بهتري را رقم مي زد
او اما نه انگيزه داشت نه پول، درس را رها كرد و دنبال كار مي گشت

روزنامه چاپ شده بود
هر كس دنبال چيزي در روزنامه مي گشت

من رفتم روزنامه بخرم كه اسمم را در صفحه ي قبولي هاي كنكور جستجو كنم
تو رفتي روزنامه بخري تا دنبال آگهي اعزام دانشجو به خارج از كشور بگردي
او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در يك نزاع خياباني كسي را كشته بود

من آن روز خوشحال تر از آن بودم
كه بخواهم به اين فكر كنم كه كسي كسي را كشته است
تو آن روز هم مثل هميشه بعد از ديدن عكس هاي روزنامه
آن را به به كناري انداختي
او اما آنجا بود در بين صفحات روزنامه
براي اولين بار بود در زندگي اش
كه اين همه به او توجه شده بود !!!

چند سال گذشت
وقت گرفتن نتايج بود

من منتظر گرفتن مدارك دانشگاهي ام بودم
تو مي خواستي با مدرك پزشكي ات برگردي، همان آرزوي ديرينه ي پدرت
او اما هر روز منتظر شنيدن صدور حكم اعدامش بود

وقت قضاوت بود
جامعه ي ما هميشه قضاوت مي كند

من خوشحال بودم كه كه مرا تحسين مي كنند
تو به خود مي باليدي كه جامعه ات به تو افتخار مي كند
او شرمسار بود كه سرزنش و نفرينش مي كنند

زندگي ادامه دارد ...
هيچ وقت پايان نمي گيرد ...

من موفقم من ميگويم نتيجه ي تلاش خودم است!!!
تو خيلي موفقي تو ميگويي نتيجه ي پشت كار خودت است!!!
او اما زير مشتي خاك است مردم گفتند مقصر خودش است !!!

من ، تو ، او
هيچگاه در كنار هم نبوديم
هيچگاه يكديگر را نشناختيم

اما من و تو اگر به جاي او بوديم
آخر داستان چگونه بود ؟؟؟!!!



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۵۰ ] [ احد احدي ]

مي گويند "مريلين مونرو " هنرپيشه  غربُ"يك وقتي نامه اي نوشت به " البرت انيشتين " كه فكرش را بكن كه اگر من و تو ازدواج كنيم بچه ها يمان با زيبايي من و هوش و نبوغ تو چه محشري مي شوند !
اقاي " انيشتين " هم نوشت : ممنون از اين همه لطف و دست و دلبازي خانم .واقعا هم كه چه غوغايي مي شود ! ولي اين يك روي سكه است. فكرش را بكنيد كه اگر قضيه بر عكس شود چه رسوايي بزرگي بر پا مي شود !
(نتيجه اخلاقي با شما ....)

http://www.alborznews.net/files/fa/news/1388/6/2/5380_539.jpg



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۴۹ ] [ احد احدي ]

To fall in love
عاشق شدن

To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندي كه دلت درد بگيره

To find mails by the thousands when you return from a vacation
بعد از اينكه از مسافرت برگشتي ببيني هزار تا نامه داري

To go for a vacation to some pretty place
براي مسافرت به يك جاي خوشگل بري

To listen to your favorite song in the radio
به آهنگ مورد علاقت از راديو گوش بدي

To go to bed and to listen while it rains outside
به رختخواب بري و به صداي بارش بارون گوش بدي

To leave the Shower and find that the towel is warm
از حموم كه اومدي بيرون ببيني حوله ات گرمه

To clear your last exam
آخرين امتحانت رو پاس كني

To receive a call from someone, you don't see a lot, but you want to
كسي كه معمولا زياد نمي‌بينيش ولي دلت مي‌خواد ببينيش بهت تلفن كنه

To find money in a pant that you haven't used since last year
توي شلواري كه تو سال گذشته ازش استفاده نمي‌كردي پول پيدا كني

To laugh at yourself looking at mirror, making faces
براي خودت تو آينه شكلك در بياري و بهش بخندي

Calls at midnight that last for hours
تلفن نيمه شب داشته باشي كه ساعتها هم طول بكشه

To laugh without a reason
بدون دليل بخندي

To accidentally hear somebody say something good about you
بطور تصادفي بشنوي كه يك نفر داره از شما تعريف مي‌كنه

To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours
از خواب پاشي و ببيني كه چند ساعت ديگه هم مي‌توني بخوابي

To hear a song that makes you remember a special person
آهنگي رو گوش كني كه شخص خاصي رو به ياد شما مياره

To be part of a team
عضو يك تيم باشي

To watch the sunset from the hill top
از بالاي تپه به غروب خورشيد نگاه كني

To make new friends
دوستاي جديد پيدا كني

To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person
وقتي اونو ميبيني دلت هري بريزه پايين

To pass time with your best friends
لحظات خوبي رو با دوستانت سپري كني

To see people that you like, feeling happy
كساني رو كه دوستشون داري رو خوشحال ببيني


See an old friend again and to feel that the things have not changed
يه دوست قديمي رو دوباره ببيني و ببيني كه فرقي نكرده

To take an evening walk along the beach
عصر كه شد كنار ساحل قدم بزني

To have somebody tell you that he/she loves you
يكي رو داشته باشي كه بدوني دوستت داره

remembering stupid things done with stupid friends. To laugh, laugh, and ... laugh
يادت بياد كه دوستاي احمقت چه كارهاي احمقانه اي كردند و بخندي و بخندي و ... باز هم بخندي

These are the best moments of life
اينها بهترين لحظه‌هاي زندگي هستند

Let us learn to cherish them
قدرشون رو بدونيم

"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگي يك مشكل نيست كه بايد حلش كرد بلكه يك هديه است كه بايد ازش لذت برد"



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۴۹ ] [ احد احدي ]

همگي ما همزمان با تحصيل در مدارس، درسهايي از زندگي نيز مي آموزيم كه هردوي آنها مهم است. مشكل اصلي اين است كه زندگي قبل از ما هم جريان داشته و ما را هم مانند ديگران در مسيرش با خود مي‌برد و اين در حالي است كه ما تازه در ابتداي يادگيري و كسب معلومات لازم براي زندگي هستيم و تنها اميدواريم كه روزي به همه ي جوانب دست پيدا كنيم، پس بطور منطقي دانش ما هميشه عقب تر از زندگي است.
در اينجا به درسهايي از زندگي اشاره كرده ايم كه براحتي مي‌توانيد از آنها بهره بگيريد :


1. طبق گفته ي Richard Carlson "چيزهاي بي ارزش را نچشيد"، اين بدان معني است كه خيلي از مردم خود را درگير استرس و به انجام رساندن كارهاي بي ارزش مي‌كنند كه در نهايت در مقابل اهداف اصلي زندگي، هيچ ارزشي ندارند وقتي آنقدر خود را درگير اين مسائل كوچك مي‌كنيم ديگر جايي براي نيل به آرزوهايمان باقي نگذاشته ايم و از لحظات خود هيچ لذتي نمي‌بريم.

2. "زندگي غير قابل پيش بيني است و ممكن است هر لحظه شما را در شيب وفراز قرار دهد". فقط بگوييد "هرگز" و بعد ببينيد چه اتفاقي مي‌افتد. براي مقابله با گره هايي كه زندگي در مسير شما قرار داده است، تنها با ذهني باز و خوش بين، به آنها خوش آمد بگوييد !

3. خسته كننده ترين واژه در هر زبان "من" است. بله تصور اين است كه تكرار اين كلمه اعتماد به نفس را بالا مي‌برد. ولي خوب! بيشتر وقتها همه ي آن چيزيي كه در مورد خود با تكرار "من" توضيح و تعريف مي‌كنيد، واقعيت ندارد! اينكه يك نفر دائما" از خود و فضايل خود تمجيد و تفسير كند، بسيار خسته كننده و يكنواخت است. اين حالت "خود محوري " است نه "اعتماد به نفس".

4. انسانيت مهم تر از ماديات است. اهميت روابط اجتماعي بسيار مهم تر از درجات مادي است كه هر كدام از ما در مسير آرزوها به آنها مي‌رسيم. بدون محبت و عشق و حمايت خانواده و دوستان در زندگي، موفقيت هاي مادي، خيلي لذت بخش نخواهد بود. با ايجاد تعادل در ملاك هاي برتري و ارزش هاي خود، از ثبات زندگي بيشتري بهره خواهيد برد.

5. به غير از خودتان، هيچ كس ديگر نمي‌تواند شما را راضي كند ! رضايت و راحتي ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله، روابط اجتماعي، زندگيمان را پر بار تر مي‌كند، اما خوب، شايد اين روابط به تنهايي باعث شادكامي و رضايت شما نشود.

6. درجه ي كمال و شخصيت را بالا ببريد. كمالات براي هر شخص زيباست. كلام و اعمال نيك، به دنبال خود، اعتماد و اطمينان دوستان را در پي دارد. براي رسيدن به اين درجه، تلاش كنيد.

7. بياموزيد كه خود، ديگران و حتي دشمنان خود را ببخشيد. انسان جايز الخطاست، همه ما اشتباه ميكنيم، ولي با كينه توزي و يادآوري صدمات گذشته، تنها اين خودمان هستيم كه از زندگي لذت نمي‌بريم نه ديگران !

8. "خنده" داروي هر "درد" است. با خوشرويي و تبسم، دردهاي خود را درمان كنيد.

9. تغذيه خوب، استراحت، ورزش و هواي تازه، را فراموش نكنيد. سلامتي خود را دست كم نگيريد. با رعايت اين نكات، از وضعيت جسمي ايده آل خود، لذت ببريد.

10. اراده اي مصمم، شما را به هر چيزي كه مي‌‌خواهيد، مي رساند. هرگز تسليم نشويد و به دنبال رسيدن به آرزوها و اهداف خود تلاش كنيد.

11. تلويزيون، ذهن ما را بيشتر از هر چيزي نابود مي‌كند ! از تلويزيون كناره گيري كنيد و با ورزش، مطالعه و يادگيري، ذهن خود را فعال كنيد.

12. شكست را بپذيريد. هر كسي در زندگي ممكن است بارها و بارها شكست بخورد. شكست آموزنده است و به ما ياد مي‌دهد كه چطور متواضع باشيم و راه درست تري را براي جبران آن انتخاب كنيم. توماس اديسون با شكستهاي متمادي توانست به هدف خود برسد، او مي‌گفت :"من شكست نخوردم، تنها ده ها هزار راه را امتحان كردم كه برايم مفيد نبود ! و به نتيجه نرسيد !"

13. از اشتباهات ديگران درس عبرت بگيريد. يكي از بودائيان پير چنين مي‌گويد :"يك مرد دانا كسي است كه از اشتباهات خود درسي نيك بياموزد و اما داناتر كسي است كه از اشتباهات ديگران درس عبرت بگيرد".

14. از محبت به ديگران دريغ نكنيد. زندگي كوتاه است و پايان آن نامعلوم. پس سعي كنيد محبت كنيد تا محبت ببينيد و در هيچ شرايطي از محبت به همنوعان خود دريغ نكنيد.

15. آنچنان زندگي كنيد كه گويي روز آخر عمرتان است !!! همواره سعي كنيد بهترين و مهربان ترين همسر، رفيق و حتي مهربانترين و بهترين رئيس باشيد، تا زمان وداع با اين دنيا به دنيايي زيباتر دست يابيد.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۴۸ ] [ احد احدي ]
همه ما پنهاني و در نهان، دل گفته هايي با خدا داريم، كسي از آن خبر ندارد و خود مي گوييم و خدا شنونده است. آنچه در اين ايميل مي خوانيد بخشي هايي از گفتگوهاي "من وشما"، با خداست:
همان خدا، همان خداي فراموش شده اي كه به گاه بي كسي و درماندگي سراغش را مي گيريم ...
همان كه هيچگاه ما را از ياد نمي‌برد!

گفتم: خسته‌ام
گفت: "لاتقنطوا من رحمة الله" از رحمت خدا نااميد نشيد (زمر/53)

گفتم: انگار، مرا فراموش كرده اي!

گفت: "فاذكروني اذكركم" منو ياد كنيد تا ياد شما باشم (بقره/152)

گفتم: تا كي بايد صبر كرد؟

گفت: "و ما يدريك لعل الساعة تكون قريبا" تو چه مي‌داني! شايد موعدش نزديك باشه (احزاب/63)


گفتم: تو بزرگي و نزديكيت براي منِِِ كوچك، خيلي دوره! تا آن موقع چه كار كنم؟

گفت: "واتبع ما يوحي اليك واصبر حتي يحكم الله" كارهايي كه به تو گفتم انجام بده و صبر كن تا خدا خودش حكم كند (يونس/109)


گفتم: خيلي خونسردي! تو خدايي و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم كوچك است... يك اشاره‌ كني تمامه!
گفت: "عسي ان تحبوا شيئا و هو شر لكم" شايد چيزي كه تو دوست داري، به صلاحت نباشه (بقره/216)

گفتم: "انا عبدك الضعيف الذليل..." اصلا چطور دلت مياد؟

گفت: "ان الله بالناس لرئوف رحيم" خدا نسبت به همه‌ي مردم (نسبت به همه) مهربان است (بقره/143)


گفتم: دلم گرفته

گفت: "بفضل الله و برحمته فبذلك فليفرحوا" (مردم به چي دلخوش كردن؟!) بايد به فضل و رحمت خدا شاد باشند (يونس/58)


گفتم: اصلا بي‌خيال! توكلت علي الله

گفت: "ان الله يحب المتوكلين" خدا آنهايي را كه توكل مي‌كنند دوست دارد (آل عمران/159)


گفتم: خيلي چاكريم! ولي اين بار، انگار گفتي: حواست را خوب جمع كن!

گفت: "و من الناس من يعبد الله علي حرف فان اصابه خير اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علي وجهه خسر الدنيا و الآخره" بعضي از مردم خدا را فقط به زبان عبادت مي‌كنند. اگه خيري به آنها برسد، امن و آرامش پيدا مي‌كنند و اگر بلايي سرشان بيايد تا امتحان بشوند، رو گردان ميشوند. خودشان تو دنيا و آخرت ضرر مي‌كنند (حج/۱۱)

گفتم: چقدر احساس تنهايي مي‌كنم؛

گفت: "فاني قريب" من كه نزديكم (بقره/186)


گفتم: تو هميشه نزديكي؛ من دورم... كاش مي‌شد به تو نزديك بشوم

گفت: "و اذكر ربك في نفسك تضرعا و خيفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال" هر صبح و عصر، پروردگارت رو پيش خودت، با خوف و تضرع، و با صداي آهسته ياد كن (اعراف/205)


گفتم: اين هم توفيق مي‌خواهد!

گفت: "ألا تحبون ان يغفرالله لكم" دوست نداريد خدا شما را ببخشد؟! (نور/22)


گفتم: معلومه كه دوست دارم مرا ببخشي

گفت: "و استغفروا ربكم ثم توبوا اليه" پس از خدا بخواهيد شما را ببخشد و بعد توبه كنيد (هود/90)


گفتم: با اين همه گناه... آخر چه كاري مي‌توانم بكنم؟

گفت: "الم يعلموا ان الله هو يقبل التوبة عن عباده" مگر نمي‌دانيد خداست كه توبه را از بنده‌هايش قبول مي‌كند؟! (توبه/104)


گفتم: ديگر روي توبه ندارم

گفت: "الله العزيز العليم غافر الذنب و قابل التوب"(ولي) خدا عزيز و دانا است، او آمرزنده‌ي گناه هست و پذيرنده‌ي توبه (غافر/3)


گفتم: با اين همه گناه، براي كدام گناهم توبه كنم؟

گفت: "ان الله يغفر الذنوب جميعا" خدا همه‌ي گناه‌ها را مي‌بخشد (زمر/53)


گفتم: يعني اگر باز هم بيابم؟ بازهم مرا مي‌بخشي؟

گفت: "و من يغفر الذنوب الا الله" [چرا كه نه!] به جز خدا كيه كه گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱35)


گفتم: نمي‌دانم چرا هميشه در مقابل اين كلامت كم ميارم! آتشم مي‌زند؛ ذوبم مي‌كند؛ عاشق مي‌شوم! ... توبه مي‌كنم

گفت: "ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين" [اين را بدان كه] خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم آنهايي كه پاك هستند را دوست دارد (بقره/222)


ناخواسته گفتم: "الهي و ربي من لي غيرك" اي خدا و پروردگار من! [آخر] من جز تو كه را دارم؟

گفت: "اليس الله بكاف عبده" خدا براي بنده‌اش كافي نيست؟ (زمر/36)


گفتم: در برابر اين همه مهربانيت چه كار مي‌توانم بكنم؟

گفت: "يا ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا و سبحوه بكرة و اصيلا هو الذي يصلي عليكم و ملائكته ليخرجكم من الظلمت الي النور و كان بالمؤمنين رحيما" اي مؤمنين! خدا را زياد ياد كنيد و صبح و شب تسبيحش كنيد. او كسي هست كه خودش و فرشته‌هايش بر شما درود و رحمت مي‌فرستند تا شما را از تاريكي‌ها به سوي روشنايي بيرون بياورند. خدا نسبت به مؤمنين مهربان است. ( احزاب/42)


گفتم: هيچ كسي نمي‌داند تو دلم چه مي‌گذرد

گفت: "ان الله يحول بين المرء و قلبه" خدا حائل هست بين انسان و قلبش! (انفال/24)


گفتم: غير از تو كسي را ندارم

گفت: "نحن اقرب اليه من حبل الوريد" ما از رگ گردن به انسان نزديك‌تريم (ق/16)


با خودم گفتم: خداوند!... خالق هستي!... با فرشته‌هايش!... به ما درود مي‌فرستند تا هدايت شويم؟! ...
پس بايد ثابت كنم كه شايسته‌ي سلام و درود عرشيانم.
بايد گوهر درونم را از هرچه زنگار پاك كنم
...


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۴۸ ] [ احد احدي ]

رفاه بيشتر اما وقت كمتر، درجات تحصيلي بالاتر اما احساس مشترك كمتر، دانش بيشتر اما قدرت تشخيص كمتر، متخصصين بيشتر اما مشكلات افزون تر، داروي بيشتر اما سلامتي كمتر و به طور كلي رفاه بيشتر اما شادي كمتري داريم.............

زمان ما زمانه غذاهاي آماده و دير هضم است. مردان هيكل مند اما شخصيت‌هاي زبون. سودآوري بيش از حد و ارتباطات كم مايه. اين زمان، زمان صلح جهاني و جنگ خانگي است. فراقت بيشتر و تفريح كمتر. غم بيشتر و شادي كمتر. تنوع بيشتر مواد غذايي، اما مواد مغذي كمتر. اين روزها روز كسب درآمد از دو محل، روزهاي سفرهاي پر شتاب، حوله و دستمال‌هاي يكبار مصرف، اخلاقيات فراموش شده، توقف‌هاي جمعه و قرص هاست، قرصهايي با هر گونه اثر شادي آفرين، آرامش بخش و مرگ آور.

اكنون زمانه اي است كه بر پرده نمايش نقشها فراوان است. اما در نهانخانه چيزي نيست. شادي ظاهري شايد فراوان باشد اما در باطن خبري از شادي نيست.

اما بكوش !

معمولاً مردمان بي انصاف و خود محور هستند. به هر حال آنان را ببخش.

اگر مهربان باشي، تو را به داشتن انگيزه‌هاي پنهاني و خودخواهانه متهم مي‌كنند. به هر حال مهربان باش.

اگر موفق باشي، دوستان دروغين بسيار و دشمنان راستين بيشمار خواهي داشت. به هر حال موفق باش.

اگر شريف و صادق باشي، فريبت خواهند داد. به هر حال شريف و صادق باش.

آنچه را كه ساليان دراز صرف ساختنش كردي، يك نفر مي‌تواند يك شبه ويران سازد. به هر حال سازنده باش!

كارهاي نيك امروزت را چه زود فردا فراموش مي‌كنند. به هر حال نيكوكار باش. بهترين چيزهايي را كه بدست آورده اي به دنيا ببخش، حتي اگر كم باشد. به هر حال بخشنده باش!

اگر به آرامش و شادكامي‌رسيدي بر تو حسد خواهند ورزيد. به هر حال شادمان باش!

و در تحليل نهايي در خواهي يافت كه آنچه بوده است، بين تو و خداي تو بوده. به هر حال نه بين تو و ديگران.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۹:۴۷ ] [ احد احدي ]
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ][ ۵ ][ ۶ ][ ۷ ][ ۸ ][ ۹ ][ ۱۰ ][ ۱۱ ][ ۱۲ ][ ۱۳ ][ ۱۴ ][ ۱۵ ][ ۱۶ ][ ۱۷ ][ ۱۸ ]
.: Weblog Themes By 123blog :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
نظرسنجی
[#VoteTitle#]
[#VTITLE#]
     نتیجه
لینک های تبادلی
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
امکانات وب