كابينت اماده و پيش ساخته نمايشگاهي روشويي اشپزخانه
 
نويسندگان
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
مهارت هاي مشاوره
ريشه مهارت هاي مشاوره در نظريه و فرايند آن و پشتوانه آن كار عملي و تحقيق است. مشاور، اين مهارت ها را از راه تحصيل علم و كار عملي كسب مي كند. اين مهارت ها را مي توان به مقوله هاي مهارت هاي : ارتباطي (Communication skills)، تشخيصي (Diagnostic skills)، انگيزشي (Motivational skills)، و مديريتي  (Management skills) دسته بندي كرد. روشن است كه اينها با هم و با فرايند مشاوره همپوشي و ارتباط متقابل دارند.
مهارت هاي ارتباطي
مهارت هاي ارتباطي، خود شامل زير مجموعه اي از مهارت ها از قبيل توانائي ابراز رفتار توجه آميز، هم احساسي، كمك به مردم براي صحبت كردن، گوش دادن فعال، پرسيدن، نحوه سوال كردن، دريافت و ارائه باز خورد، و . . . مي باشد. در اينجا مهارت هاي ارتباطي را در ذيل دو زير مجموعه كلامي و غيركلامي به اختصار بحث مي كنيم.
 
الف) مهارت هاي ارتباط غيركلامي
زبان غير كلامي يكي از وسايل متداول ارتباط جامعه است. در مشاوره نيز كه خود يك فرايند تعامل اجتماعي است، ارتباط غيركلامي براي مشاور و مُراجع، هر دو، مهم مي باشد. اهميت و تاثير پيام هاي غيركلامي در انتقال معنا و احساس، بسياري از اوقات به حدي زياد است كه پيام هاي كلامي را تحت تاثير قرار مي دهد و گاه ملاك صدق گفتارمي شود. يكي از شيوه هاي غيركلامي مورد استفاده مشاور، ابراز رفتار توجه آميز است. اين رفتار پاسخگوي چند هدف ويژه، شامل ابراز توجه فردي به صورت گوش دادن، ابراز احترام، سرمشق دهي رفتار مثبت، وبهسازي قدرت تميز مشاور با تمركز بر مُراجع مي باشد. نمونه هايي از رفتار هاي غيركلامي عبارتند از : چگونگي تماس چشمي، حالات چهره (لبخند، اخم، تعجب، خستگي، غمگيني، . . .) فاصله از مُراجع، موضع مشاور در اتاق وضعيت بدن نسبت به مراجع (روبه رو، مايل يا دور بودن) كيفيت صدا (تون، بلندي، لرزش، يكنواخت و بي احساس، وضوح)، رفتار غرور آميز، بازي با انگشتان يا دكمه لباس، . . .
 
ب) مهارت هاي كلامي
گرچه ممكن است عجيب به نظر برسد، اما ابتدا مهارت گوش دادن را مطرح مي كنيم;  زيرا گوش دادن پيش نياز ارتباط كلامي موثر و در واقع زير بناي اثر بخش بودن مشاوره است. مشاور بدون "گوش دادن" نمي تواند بداند كه مُراجع او كيست، چه ويژگي ها و مشكلاتي دارد و بدون شناخت نمي تواند به او كمك كند. در عين حال گوش دادن يكي از رفتار هاي دشوار انسان ها است.
 موضوع مهم بعدي در ارتباط كلامي، هنر سوال كردن است. مهارت سوال كردن، مستلزم استفاده از كلمات و عبارت هاي مناسب، نوع مناسب سوال و توجه به زمان است. هدف از تزريق سوال، ترغيب و تحريص مراجع به صحبت كردن، حفظ تداوم گفت و گو " (چرا فكر مي كنيد كه اين واكنش آنها به خاطر وضعيت شما بوده است " ؟)، تصريح گفته ها " (منظورشما چيست" ؟،000 آيا منظورتان را درست فهميدم ؟") ، و يا اعتبار دادن به گفتار " (از كجا مي دانيد؟"، " به چه دلايلي اينطور فكر مي كنيد؟") است. سوال هاي باز براي استخراج اطلاعات و آشكار ساختن احساسات، در مقايسه با سوال هاي بسته بهتر و موثرترند. سوال ممكن است مستقيم (مانند "به من بگوئيد آيا معتاد هستيد؟") ، يا غيرمستقيم (مانند"نظرتان در باره اعتياد چيست ؟ ") باشد (10، 9، 2). برخي از ويژگي هاي پرسش مناسب عبارتند از: وضوح، هدف دار بودن، مختصر و صريح، تناسب با سطح سواد و فرهنگ مُراجع، متضمن ارائه پاسخ تشريحي بودن. سوال بايد با لحن طبيعي پرسيده شود و در آن تحقير، استهزاء يا سرزنش نهفته نباشد (13، 11).
 ج) مهارت هاي تشخيصي
مشاوره كارساز و موثر، مستلزم مهارت در شناخت مُراجع، تشخيص دقيق نگراني ها و مسايل او و عوامل محيطي موثر بر آن است (2). اگر بناست كه مشاور، مُراجع خود را در جريان خودشناسي و رشد كمك كند، بدون ترديد بايد درك و شناخت كافي از رفتار، شيوه هاي رفتاري و تحليل آنها داشته باشد. برخورداري از مهارت هاي شناختي و تحليل در زمينه روان شناسي و شاخه هاي مرتبط با آن مانند روان شناسي اجتماعي، مفيد بلكه لازم است (12). همچنين، مشاور بايد علاوه بر مهارت هاي ارتباطي و شناختي، در استفاده از آزمون ها و ابزار هاي استاندارد روان شناختي نيز دانش و مهارت داشته باشد.
 د) مهارت هاي انگيزشي
اهداف نهايي مشاوره در واقع به نوعي تغيير در ادراك، نگرش، باورها و رفتار مراجع است. حركت مراجع به سوي هدف هاي مشاوره غالبا با مهارت مشاور در برانگيختن مُراجع براي تغيير همبستگي دارد. اين كار نيز خود نياز به برخورداري مشاور از دانش و مهارت هاي مربوط است (2).
 ه) مهارت هاي مديريت
مشاوره بايد در محيطي آرام، بدون سر و صدا، خلوت و جايي كه مراجع براي صحبت در باره مسايل و نگراني هايش احساس راحتي كند، برگزار گردد (9، 12). وقتي كه فرايند مشاوره آغاز شود، مشاور مسئول مديريت آن، يعني حفظ حركت و پوپايي، روي خط نگه داشتن و پيشرفت آن تا حصول نتيجه است. داشتن حس زمان بندي و كنترل وقت واجد اهميت است.
خودآگاهي نسبت به رفاه و راحتي مُراجع و اداره فرايند مشاوره در اين چارچوب و در راستاي اصول و اهداف، از وظايف مديريتي مشاور است. مديريت به معني كارگرداني و اداره خدمات خود مشاور و تشخيص محدوديت هاي حرفه اي خود او نيز هست. بالاخره اينكه تعيين زمان و روش اختتام به علاوه هرگونه پيگيري و ارزيابي هم عمدتا از مسئوليت هاي مشاورمي باشد (2).


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۷ ] [ احد احدي ]
وظايف مشاور
وظيفه اصلي مشاور، اين است كه به مُراجع و يا خانواده او كمك كند تا به شناخت، نگرش، باور ها و مهارت هاي مناسبي براي حل مسئله دست يابند كه آنان را قادر سازد با مسائل يا تغييرات ناشي از اختلال درسلامتي به نحو موثر عمل نمايند و تطابق يابند. وظايف ذيل به دستيابي به اهداف مشاوره كمك مي كند :
1) برقراري ارتباط موثر با مراجع
2) كسب و ارائه اطلاعات لازم از طريق به جريان انداختن و هدايت بحث
3) شناسايي و درك مسئله (هاي) مُراجع و ابراز اين درك به او
افرادي كه براي دريافت ياري، مراجعه مي كنند خواستار آنند كه توسط كارشناساني كه با آن ها مشاوره مي نمايند درك شوند. بدين منظورمشاور، ممكن است با تكان دادن سر، نگاه كردن، توجه به مراوده هاي كلامي و غيركلامي، پرسيدن و بازتاب دادن آنچه گفته شده، توجه و درك خود از مُراجع را ابراز نمايد. يك تاييديه قوي براي مراجع مبني براينكه حرف هايش شنيده شده، استفاده از واژه هاي خود او براي طرح سوال يا مداخله بعدي است. هنگامي كه فرد احساس مي كند او را درك مي كنند، خود تسلايي قابل توجه است;  حتي اگر چيزي ارائه نشود. اين احساس همچنين موجب افزايش اعتماد و مشوق آشكار ساختن خود مي باشد(4، 7).
 
4) بررسي و تشريح دلالت ها و اثرات مسئله بركار، زندگي، و روابط اجتماعي مُراجع از طريق گفت و گو (4)
5) استخراج و توصيف تمام مسايل و دغدغه هاي مراجع، آنگونه كه خودش آن ها را مي بيند (4)
6) توجه و پرس وجو در باره روابط با خانواده، دوستان، كاركنان ومتخصصان بهداشتي ديگر
پرسش هايي كه ممكن است در اين زمينه مطرح باشد شامل :
Ø     آيا فرد ديگري در باره مسئله اطلاع دارد و چه كسي ؟
Ø     چه فرد يا افرادي ممكن است بيشتر تحت تاثير باشند و چگونه ؟
Ø     چه كسي تمايل دارد كه (در مراقبت و حمايت از مُراجع) درگير باشد ؟
7) ياري دادن به مُراجع از طريق بحث براي تعيين اولويت ها و ترتيب مسايل براي رسيدگي و حل آن ها (7)
8) درك اينكه مُراجع چگونه به مشكل خود مي نگرد و كمك به او براي درنظر گرفتن ديدگاه هاي ديگر و شناخت ابعاد و جوانب ديگر مسئله
9) كمك به مُراجع براي اينكه احساس كند گزينش هاي متعددي براي او وجود دارد
در نتيجه ناخوشي يا اضطراب ناشي از مواجهه با مسئله، مُراجع ممكن است احساس كند كه راه چاره و تصميمي براي او وجود ندارد. با چنين احساسي، فرد مقداري از اعتماد به نفس و استقلال خود را از دست مي دهد.
10) حفظ درجه اي از بي طرفي در ارتباط باشيوه زندگي مراجع وتصميماتي كه در باره نحوه سازگاري با مسئله خواهد گرفت اين به افزايش اعتماد به نفس و احساس استقلال او كمك مي نمايد
11) كمك به مُراجع براي تدبير و حل مسايل خود از طريق 
ارتقاي سطح دانش و اطلاعات و قادر ساختن او براي نگريستن و تحليل موقعيت خود از جوانب مختلف، افزايش دامنه انتخاب و تصميم گيري آگاهانه (4).
12) كمك به تقويت اعتماد به نفس، پذيرش مسئوليت مُراجع و واگذاري مسئوليت به او براي حل مسئله
13) كمك به مُراجع براي تداوم تطابق و تغيير (يعني هر جا كه مناسب باشد او را اميدوار سازيد)
14) شناسايي موانعي كه ممكن است مانع تغيير شوند و توجه به راهبردهايي براي غلبه بر آن ها  
اين ممكن است مستلزم شناسايي تجربه هاي موفق مُراجع در گذشته براي كسب اعتماد به نفس، يادگيري شيوه هاي جديد براي تعامل با افرادي كه مانع محسوب مي شوند، كشف و ابداع برنامه هاي جديد براي نيل به هدف باشد (7).
15) توجه به اينكه مشكلات مربوط به مراقبت هاي بهداشتي الزاما مشكل اصلي يا شديدترين مسئله مراجعان نيستند. به عبارت ديگر نحوه رفتار، واكنش يا تطابق مردم هنگام مواجهه با مسائل مرتبط با سلامتي ممكن است علامتي از مشكلات زمينه اي يا همراه ديگر باشد
از اين رو نگريستن به مشكلات طبي مثل بيماري به عنوان مدخلي بر ساير مشكلات ارتباطي و رواني ـ  اجتماعي، قابل توجه است.
16) كمك به مُراجع براي حفظ اميد واقع بينانه و تصديق توانائي هاي تطابقي او
بدين منظور تغييرات مثبتي كه در زندگي مُراجع و در مقابله با مسئله رخ داده است را شناسايي و برجسته كنيد.
17) ترغيب و كمك به مُراجع براي اينكه با افرادي كه در مراقبت وحمايت از او نقش موثر دارند، تعامل داشته باشد (مثل اعضاي خانواده، دوستان، همكاران) 0 اين كار به جلوگيري از وابستگي به مشاور يا متخصصان ديگر كمك مي كند
18) براي فراهم كردن حفاظت و مراقبت روان شناختي جامع براي مراجع، با پزشكان، پرستاران و متخصصان ديگر تعامل و تشريك مساعي داشته باشيد (4)


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۷ ] [ احد احدي ]
اهداف مشاوره
گاهي اوقات اهداف وظايف مشاوره با يكديگر خلط مي شوند. در واقع اهداف، وظايف و فعاليت هاي مشاوره را جهت مي دهند و هدايت مي كنند. وظايف، گام هايي هستند كه براي رسيدن به اهداف بايد انجام شوند;  و ممكن است مستلزم استفاده از فنون گوناگون باشد (مثل تعريف و بازشناسي مسئله و ابعاد آن، ايجاد تعادل در احساسات، كاهش اضطراب . . .) اهداف مشاوره ممكن است ويژه يك موقعيت يا وظيفه خاص باشند (مشاوره ژنتيك، خاتمه دادن به بارداري، مشاوره قبل از آزمون (HIV ، يا اينكه جنبه هاي كلي تري را نيز در برگيرد (ارزيابي رواني ـ اجتماعي مراجع، حمايت از مراجع و خانواده) .
روشن و صريح بودن اهداف مشاوره كمك مي كند به 
•  ايجاد رابطه واقع بينانه با مُراجع و كاهش انتظارات نابجا در باره آنچه كه با مشاوره قابل دستيابي است.
•  رفع سوء تفاهم ها (مثل اينكه مشاوره يك رابطه دوستانه و هميشگي است)
•  كاهش تصورات غير واقعي در باره آنچه كه در جلسات مشاوره ممكن است مطرح شود يا رخ دهد.
 اهداف هميشه بايد با نيازها، مشكلات، موقعيت و شرايط محيطي مُراجع، تناسب داشته باشد. اگر اهداف نامناسب، مبهم، بسيار كلي، غير واقع بينانه يا وسيع باشند، احتمال كمي دارد كه مشاوره به نتيجه مطلوب براي مُراجع منجر شود.
اهداف مهم يا نتايج مطلوب مشاوره براي مراجع 
1) مراجع تصوير واضح و واقع بينانه اي از موقعيت، احساسات و توانايي هايش به دست آورد
2) راه هاي جديدي براي نگريستن به موقعيت و مسئله خودش، بيابد و درك كند
3) اعتماد به نفس و قبول مسئوليت در او براي تدبير مسئله خودش افزايش يابد
4) اهداف ويژه، صريح و عملي براي بهبود بخشيدن به وضعيت خود مشخص نمايد و برگزيند
5) بتواند براي بهبود وضعيت، پيشگيري از مشكل (مثل بيماري)، يا تغيير مطلوب در سبك زندگي طرحي عملي تهيه كند.
6) براي اجراي تغيير، از انگيزه و مهارت هاي مورد نياز برخوردارشود
7) با ارتقاي اعتماد به نفس و خود  بسندگي خود، از رابطه مشاوره اي استقلال كسب كند
معمولا همه اين اهداف در هر رابطه مشاوره اي يا در طي جلسه، حاصل نمي شود;  بلكه بسته به شرايط و ويژگي هاي مُراجع، هر جلسه ممكن است بر يك يا معدودي از اهداف تمركز گردد. كسب مهارت هاي گسترده نياز به زمان بيشتري دارد (7).


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۶ ] [ احد احدي ]
اصول و قواعد مشاوره
"اصول" براي سازماندهي برنامه ها، برانگيختن و هدايت فعاليت ها، يك چارچوب فلسفي به وجود مي آورد. اصول، رهنمودهايي است كه ازروش ها، نتايج پژوهش ها، و تجارب حرفه سرچشمه مي گيرد و تجلّي نظرات اكثريت كارشناسان حرفه است. اثربخشي عملكرد حرفه اي با رعايت اصول وقواعد مربوط بسيار همبسته است (2). موارد زير تحت عناوين اصول وقواعد در منابع مختلف ذكر شده اند :
1) مشاوره مستلزم برقراري رابطه موثر با مراجعان است (8).
  كارل راجرز  (Carl Rogers)  سه ويژگي اساسي را براي اثربخشي مشاوره تعريف كرده است : هم دلي (Empathy)، صداقت (خلوص نيت)، و احترام مثبت غيرشرطي. هم دلي به معناي توانايي درك احساسات و تجربه هاي مراجعان، همانگونه كه خودآن ها احساس مي كنند، مي باشد. به عبارتي فرد خود را جاي ديگري قرار دهد و مسايل را از زاويه چشم او بنگرد (12). قابل توجه است كه مشاور، نسبت به احساسات و نگراني هاي مُراجع ابراز درك، پذيرش و هم دلي مي كند، نه هم دردي. صداقت و خلوص نيت نيز از ضرورت هاي كار مشاوره و اعتماد و اطمينان مُراجع بدان وابسته است. مشاور، بايد نسبت به نگراني ها و آنچه كه مُراجع تجربه كرده حساس باشد، آن ها را به رسميت بشناسد و درك نمايد. مطرح كردن تجارب شخصي خود يا به نحو مناسب از ديگران ممكن است به مُراجع، كمك كند تا دريابد كه مشكل او منحصر به خودش نيست، بلكه ديگران نيز مشكلات مشابهي داشته اند و با تدبير توانسته اند بر آن ها فائق آيند (7). احترام مثبت غير شرطي به معني احترام و توجه كامل به ارزش و حريم فرد، بدون در نظر گرفتن فاصله اجتماعي اقتصادي و اينكه شما او را دوست داريد يا خير، با ديدگاه و رفتارش موافق باشيد يا نباشيد (10). اين زمينه اي غيرتهديدآميز را فراهم مي كند كه در آن مُراجع، خود و موقعيتش را كاوش نمايد. اين حالت براي آشكار ساختن مسائلي كه به باور مراجعان مورد قبول وتاييد ديگران نيست، لازم است (3، 7).
2) برنامه مشاوره بايد مبتني بر و متناسب با نياز ها و ويژگي هاي منحصر به فرد مراجع و محيطي باشد كه مترصد خدمت به آنها است (2).
مشاوران بايد به نياز هاي رواني ـ اجتماعي، مالي، و معنوي مُراجع، توجه كند (9). از طرف ديگر، بين مسايل مرتبط با سلامتي و محيط رواني اجتماعي (شامل روابط و پيوند هاي خانوادگي و اجتماعي) تاثير و تاثر متقابل وجود دارد;  از اين رو بسيار مهم است كه نسبت به محيط رواني اجتماعي مراجع و نيز محيطي كه مشاوره در آن انجام مي شود، هشيار باشيم. و خانواده، مهمترين نظام اجتماعي مراجعان است (2، 3، 4).
3) مشاركت فعال مراجع و خانواده در تمام مراحل مشاوره لازم است
چنانكه گفتيم مشاوره، انجام چيزي براي يا به جاي مُراجع نيست، بلكه فرايند مشاوره، ارائه كمك و حمايت از مراجعان است تا ابعاد و پيامدهاي مسايل خود را واقع بينانه درك كنند، راه حل هايي را بيابند و آنگاه براي انجام راه حلي كه برمي گزينند آگاهانه تصميم بگيرند. از اين رو روشن است كه مشاوره برمشاركت مبتني است و مراجعان را بايد براي قبول مسئوليت، ترغيب كرد.
4) برنامه ريزي و تهيه طرح يا نفشه اي مشتمل بر اهداف و مقاصد ويژه و دست يافتني براي كل مشاوره و هر كدام از جلسات مفيد، بلكه ضروري است.
اين كار احتمال توافق مشاور و مراجع را در باره آنچه كه قرار است انجام شود و همچنين امكان ارزيابي پيشرفت مشاوره را افزايش مي دهد. داشتن طرح براي هر جلسه به معني تصورات و سوگيري هاي از قبل تعيين شده و غير قابل انعطاف يا تعيين راه حل نيست;  بلكه به هدايت جريان و اثربخشي مشاوره كمك مي كند (2،
5) برخورداري از دانش و مهارت كافي در استفاده مناسب از نظريه هاي روان شناختي و مشاوره، به بهبود فرايند مشاوره و جلوگيري ازسردرگمي در جلسات كمك مي كند.
6) مشاوره در محيط هاي ارائه خدمات سلامتي به تشريك مساعي ساير ارائه دهندگان مراقبت بهداشتي نياز دارد
فرصت هاي متنوعي براي ارتقاي مشاركت و همكاري در محيط هاي ارائه خدمات سلامتي وجود دارد;  موارد زير از آن جمله اند : بحث هاي موردي;  شركت در جلسات آموزشي، بحث و گزارش همكاران; درخواست نظارت از همكاران; مشورت خواستن; ارائه اطلاعات هنگامي كه مناسب باشد ; انعطاف پذيري و . . . (4).
7) مشاور بايد همواره در ارتباط با مراجعان و وضعيت آن ها واقع بين باشد و از هرگونه پيش فرض و پيش داوري در باره دانش، نگراني ها، علايق و ديدگاه هاي مُراجع خودداري كند
8) از زبان بايد دقيق و مناسب استفاده شود
اين بدان خاطر است كه هر آن چه در طي جلسه مشاوره و تعامل با مُراجع گفته مي شود (و البته به صورت غيركلامي نيز بروز مي يابد) متضمن پيام است و ممكن است ادراك و پاسخ ها را تغيير دهد (4، 9).
9) فرايند مشاوره بايد در نهايت به پذيرش مسئوليت و تصميم گيري آگاهانه توسط خود مراجعه منجر شود
بدين منظور بايد به ارتقاي شناخت و درك، بهبود نگرش، و يادگيري مهارت هاي حل مسئله او كمك كرد. با اين تلاش ها، يكي از نتايج مشاوره براي مُراجع تقويت اعتماد به نفس و مستقل شدن از رابطه مشاوره است (4،
10) رازداري و حفظ محرميت
در جريان مشاوره اطلاعات زيادي در باره مشكلات و مسايل خصوصي و احتمالا پريشان كننده مراجعان براي مشاوران بيان مي شود. اين اطلاعات بايد در مقابل ديگران و حتي بستگان مراجع به عنوان راز حفظ شود. درغير اين صورت به اعتماد مراجع به مشاور خدشه وارد مي شود (3).
11) اطلاعاتي كه ارائه مي شود بايد صحيح، روشن، دقيق و مناسب باشند (9).

ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۶ ] [ احد احدي ]

زمينه هاي مشاوره در عرصه هاي مراقبت بهداشتي

تحولات و پيچيدگي روزافزون اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ازجمله مسايل و مشكلات مرتبط با سلامتي (فناوري هاي جديد، تغييرات همه گيرشناسي، وقوع بيماري ها و تهديدات جديد براي سلامت جامعه)، نياز به خدمات مشاوره اي را به منظور كمك به نيازمندان براي تطابق با اين تغييرات، نزد متخصصان رشته هاي مختلف آشكار ساخته است (4).

به طور كلي فرصت هاي مشاوره هر زمان كه با افراد، گروه ها وخانواده ها كار مي كنيم فراهم است;  از قبيل كار با بيماران در مراكز بهداشتي درماني، دانش آموزان در مدارس، كارمندان در محيط  هاي كار، خانواده در طي بازديد منزل، و . . .

نمونه اي از موقعيت ها و زمينه ها براي مشاوره  

يشگيري از و يا مداخله در بحران هاي موقعيتي و تكاملي

  پذيرفتن و استفاده از خدمات سلامتي مانند آزمايشات غربالگري، تنظيم خانواده، و ازجمله مشاوره

  سازگاري و تطابق فعال با مشكلات اقتصادي، شغلي، تحصيلي و اجتماعي

 انتخاب همسر، ازدواج، پذيرفتن و انجام موثر مسئوليت هاي والدي

 مشاوره به منظور توانبخشي در افراد مبتلا به نقص عضو و معلوليت

 تمكين با برنامه هاي مراقبتي و درماني طولاني مدت

 ايفاي عملكرد مثبت و موثر در مقابل تغييرات فرهنگي اجتماعي جامعه كه زندگي افراد را متاثر و متحول مي سازد.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۵ ] [ احد احدي ]
 مشاوره چيست ؟
از نظر واژه شناسي، مشاوره به مجموعه فعاليت هايي اطلاق مي شودكه در جريان آن، فردي را در غلبه بر مشكلاتش ياري مي دهند (1). مشاوره يكي از حرفه هاي ياورانه (Helping professions) است و حرفه ياورانه را مي توان حرفه اي توصيف كرد كه اعضاي آن از آموزش وگواهينامه ويژه براي انجام خدمتي خاص و مورد نياز همنوعان جامعه خود برخوردارند (2). در طي فرايند مشاوره، فردي كه نياز دارد (مُراجع) و فردي كه حمايت، راهنمايي و ترغيب فراهم مي كند (مشاور) با يكديگر ملاقات، بحث و گفت و گو مي كنند به نحوي كه مُراجع نسبت به توانايي خود براي درك واقع بينانه و جامع تر مسئله، يافتن راه حل ها، و تصميم گيري براي حل مشكل اعتماد كسب مي كند (3). مشاوره انجام چيزي براي كسي نيست، بلكـه يك فراينـد تعاملـي و پوياست كه بـا گفت و گو درباره نگراني ها، مسائل، روابط، باورها، احساسات و رفتار ها آغازمي شود;  از اين طريق چارچوب و ابعاد مسئله اي كه مُراجع درك كرده مشخص، يا به شيوه اي كارساز، بازشناسي و تعريف مي گردد و در طي آن راه حل هاي جديد تكوين يافته و مُراجع براي انتخاب راه حل مناسب، تصميم گيري و اجراي آن ياري و حمايت مي شود (4). در توصيفي ديگر مشاوره فرايندي است كه در طي آن از روش مصاحبه براي كمك به مراجع درگرفتن يك تصميم منطقي محكم (براساس موارد قابل انتخاب و اطلاعات حقيقي) استفاده مي شود (5). و مُشاور به كسي گفته مي شود كه به مُراجع در شناخت، درك، و تصريح مسائل مرتبط با سلامتي و سپس انتخاب راه حل و شيوه عمل مناسب كمك مي كند (6).
مشاوره موثر، نيازمند داشتن شناخت و درك مناسبي از ويژگي ها، نياز ها و قابليت هاي مراجعان و وضعيت هايي است كه خود را در آن ها مي بينند. اين فرايند، همچنين تحت تاثير باورها، نظام ارزشي و نحوه نگرش مشاور به انسان، جهان بيني او، مكاتب روان شناختي رايج، چارچوب هاي پنداشتي و نظري مورد قبول او قرار دارد. مشاوران نمي توانند خود، زندگي مراجعانشان را تغيير دهند، اما مي توانند آنان را در به دست آوردن شناخت بهتر، اعتماد به نفس، مهارت هاي حل مسئله و خود ـ كارآمدي  (Self-efficacy) حمايت و ياري كنند (1).
          مشاوره اغلب غير دستوري (Non-directive) است; براي مثال، هدف از مشاوره قبل از آزمون تشخيصي HIV توصيه يا واداشتن مراجعان به انجام آن نيست; بلكه براي درك خطر، تبيين نتايج احتمالي آزمون، حمايت ها و مراقبت هاي موجود، و كمك به آنان است تا تصميمي بگيرندكه احساس آرامش و رضايت كنند. از طرف ديگر، هنگامي كه روشن باشد رفتار يا شيوه خاصي به احتمال بسيار تبعات و پيامدهاي منفي و مخاطره آميزي خواهد داشت،  مشاوره ممكن است حالت دستوري يا جهت دهنده به خود گيرد. در چنين شرايطي مشاور ممكن است با تبيين پيامد هاي احتمالي، رفتار يا عمل خاصي را بيش از موارد ديگر توصيه و تاكيد نمايد. براي مثال هدايت بيماران پس از سكته قلبي براي شناختن و درك تغييراتي در سبك زندگي كه احتمال وقوع سكته قلبي مجدد را كاهش مي دهد، مفيد و مناسب خواهد بود. به هر حال مشاوره چه دستوري باشد و چه غير دستوري، غالبا فرايندي فراتر از توصيه، نصيحت كردن يا ارائه اطلاعات و آموزش دادن، بلكه فرايند پوياي يادگيري با محوريت مراجع است (1، 7).


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۵ ] [ احد احدي ]
كاربرد آزمون در مشاوره
آزمون مركب از تعدادي سوال است و وسيله ي عيني محسوب مي شود كه براي سنجش حالات و رفتار معين در زمان مشخص مورد استفاده قرار مي گيرد.
اهداف كاربرد آزمون از ديدگاه ثورند ايك وهيگن
1-    طبقه بندي دانش آموزان
2-    تعيين تكاليف مناسب براي دانش آموز
3-    شناخت دانش آموزاني كه به كمك هاي خاص نياز دارند
4-    تعيين ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان
5-    تهيه اطلاعاتي در زمينه خصوصيات شخصي دانش آموز
6-    كمك به دانش آموزان براي تصميم گيري صحيح و مناسب
7-    كمك به مسئولان مدرسه براي شناخت مشكلات دانش آموزان و يافتن راه حل مناسب
مراحل اجراي آزمون :
1-    مشاور بايد زماني از آزمون استفاده كند كه با مشكل و مساله اي مواجه گردد كه از طريق ديگر نتواند اطلاعات دقيق و موثقي بدست آورد.
2-    نوع آزمون بايد با توجه به مشكل مراجع انتخاب و اجرا شود .
رعايت موارد ضروري در اجراي ازمون
1-    مشاور بايد با آزمون مورد نظر كاملا آشنا باشد
2-    دلايل و اهداف اجراي آزمون بايد با زبان ساده براي مراجع گفته شود
3-    اجراي هر آزمون براي مراجع كم و بيش با ترس و نگراني همراه است و مشاور بايد براي كاهش اين احساس اقدام كند.
در تعبير و تفسير نتايج آزمون رعايت نكات زير لازم است.
1-    نتايج آزمون بايد در يك جلسه ي مشاوره مورد بررسي و در اختيار مراجع قرار گيرد
2-    در جلسه تعبير و تفسير آزمون ها ، مراجع بايد به خود شناسي بيشتر نائل آيد و مراجع بايد در جلسه فعالانه شركت كند
3-    نمره خام آزمون به هيچ وجه نبايد در اختيار مراجع و يا اطرافيان او قرار گيرد
4-    در تفسير نتايج آزمون ، بر نمره هاي كم و زياد تاكيد نشود
5-    نتايج آزمون در غالب كلماتي ساده كه براي مراجع قابل درك باشد بيان گردد.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۴ ] [ احد احدي ]
فنون مشاوره
1- گوش دادن       2- انعكاس      3- سازمان دادن     4- رهبري
5- تشويق        6-  سكوت        7-مقاومت        8- پايان جلسه
1- گوش دادن :  عملي فعال و ارادي است كه به دقت و توجه نياز دارد.
نكات مهم در گوش دادن :
1-    گوش دهنده به هنگام گوش دادن نبايد صحبت كند زيرا در يك لحظه نمي توان هم صحبت كرد و هم گوش داد .
2-    لازمه گوش دادن آن است كه گوينده به گرمي پذيرفته شود و رابطه حسنه با او بر قرار گردد .
3-    گوش دهنده در مواقع ضروري از گوينده سوال كند.
4-    گوش دهنده نگاهش به گوينده باشد
5-    گوش دهنده عوامل مزاحم را از خود دور كند
6-    گوش دهنده از قضاوت عجولانه درباره ي گوينده بپرهيزد.
7-    گوش دهنده صحبت هاي مشاور را با كلماتي از قبيل : بله ، خوب ، احسن و .... و يا با حركات سر تاييد كند.
2- انعكاس : يعني اينكه مشاوره علاوه بر بيان گفته مراجع در غالب كلمات خودش ، او را به گويايي بيشتر و تفكر درباره موضوع مورد بحث تشويق مي كند.
3- سازمان دادن : از طريق سازمان خط مشي و چگونگي اجراي جلسه مشاوره مشخص مي شود و وجود سازمان در جلسه مشاوره ، مراجع را ياري مي دهد كه طرح و نقشه اي براي رسيدن به اهدافش تعيين و پيش بيني كند. سازمان در جلسه مشاوره ، از ابهام و درماندگي مراجع و مشاوره مي كاهد و مسير فعاليت آن را نشخص مي كند.
4- رهبري : رهبري جلسه مشاوره عبارت از اينست كه مشاور تا چه حد مي كوشد مراجع را به دنبال خود بكشاند و اداره جلسه را بر عهده گيرد.
انواع روش هاي رهبري :
1- پذيرش        2- پند دادن        3- اطمينان دادن     4- تشخيص        5- ارائه صحنه اي از زندگي خصوصي    6- ارائه صحنه اي از زندگي شخص ثالث    7- افكار ناتمام        8- آگاهاندن        9- تعبير و تفسير    10- هشدار دادن        11- پرسش        12-فرافكني        13- مخالفت         14- سكوت        15 – پيشنهاد دادن        16- خلاصه كردن
5- تشوق : مجموعه فعاليت هايي است كه مراجع را به ادامه كارش ترغيب مي كند و او را در مسير پيشرفت و بهبود قرار مي دهد. تشويق نوعي پاداش است كه براي تقويت رفتار مطلوب و ادامه ي آن به مراجع ارائه مي شود.
6- سكوت : سكوت در جلسه مشاوره ممكن است به خاطر علل زير باشد
1-    مراجع و مشاوره حرفي براي گفتن نداشته باشد.
2-    سكوت ممكن است بر اثر خشم و خصومت مراجع نسبت به مشاوره باشد
3-    گاهي مراجع ساكت مي ماند تا مشاور حرف بزند
4-    گاهي سكوت مراجع بر اثر خستگي حاصل از فعاليت بيش از حد او در جلسه مشاوره است.
5-    گاهي تفكر و تعمل مراجع درباره موضوع مطرح شده ، سكوت را موجب مي شود

7- مقاومت : عبارت از ايستادگي و سر سختي مراجع در جلسه مشاوره است كه مانع پيشرفت جلسه مشاوره به سوي اهداف تعيين شده مي شود. كه اين مقاومت ممكن است بر اثر عوامل دروني مثل ترس از حل نشدن مشكل و يا عوامل بيروني مثل رفتار هاي نا مناسب مشاور در جلسه مشاوره و عوامل تركيبي مثل بيماري ، خستگي و ....... باشد.
8- پايان جلسه : جلسه مشاوره بايد زماني پايان پزيرد كه مراجع به خود ـ رهبري برسد و توانايي لازم براي حل مشكل را كسب كرده باشد.

روش هاي پايان دادن جلسه :
1-    اشاره به پايان وقت
2-    تلخيص بحث
3-    دادن تكليف به مراجع
4-    تعيين وقت جلسه آينده

فصل پنجم : بازي درماني
بازي ، به معني تلاش و فعاليت لذت بخش و خوشايند و تفريح است.براي رشد همه جانبه كودك ضرورت تام دارد،كودك از طريق بازي احساسات وروياهاي خود را بروز مي دهد، استعدادهايش را شكوفا مي سازد،كنترل به موقع عمال و حركات را مي آموزد ، بر تجاربش مي افزايد ، پاسخ كنجكاوي ها و پرسشهايش را مي يابد،حواسش را تقويت مي كند ، دنياي درون و مشكلاتش را بارز مي سازد و انرژي ذخيره شده اش را در جهت مطلوب به مصرف مي رساند.
سه نوع بازي از نظر پياژه : مهارتي ، نمادين ، با قاعده : 1 ـ بازي مهارتي : باعث لذت و رشد اعمال و حركات كودك مي شود.
2 ـ بازي نمادين : مربوط به سنين 5 ـ 2 سالگي كودك است كه با استفاده از تخيل واقعيت اشياء در دسترس را تغيير مي دهد ، مثلا بر چوبي سوار مي شود كه گويا سوار بر اسب است.
3- بازيهاي با قاعده : از 7ـ4 سالگي در بين كودكان مشاهده مي شود و در طول زندگي ادامه مي يابد و با گذشت زمان به تدريج كامل تر مي شود . كودك از طريق اين بازي ها ، مشاركت و همكاري و رعايت حقوق ديگران و قوانين اجتماعي را ياد مي گيرد.
اهداف بازي درماني : چون كودكان خردسال نمي توانند افكار و عقايده خود را به وضوح از طريق كلمات و گفتار بيان كنند مشاور از طريق بازي كودكان اقدام به رفع مشكل آنان مي نمايد.
فوايد بازي در كودكان : بازي باعث رشد شخصيتي كودك مي گردد ، باعث شناخت جهان پيرامون و آموختن اخلاق نيكو و صفات اجتماعي پسنديده مي شود ، موجبات شادي و لذت و انسباط خاطر كودك را فراهم مي آورد ، همكاري و نوع دوستي و اطاعت از قوانين را به كودك ياد مي دهد ، دامنه تجسم و تصور او را مي گستراند و كودك را با مشاغل گوناگون آشنا مي سازد.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۴ ] [ احد احدي ]
مصاحبه مشاوره اي
مصاحبه مشاوره اي رابطه رويارو بين دو نفر است كه بدان وسيله مشاور مي كوشد مراجع را در حل مشكلات و يافتن اهداف زندگي ياري دهد .
اهداف مصاحبه ي مشاوره اي : 
1ـ كسب اطلاعات درباره ي مراجع به منظور شناسايي نوع مشكل
2ـ ارائه اطلاعات به مراجع و تشويق او به تفكر درباره ي مشكل براي يافتن راه حل هاي احتمالي
3 ـ كمك به مراجع براي خود  ـ فهي و خود ـ رهبري

مراحل مصاحبه مشاوره اي :
1-    مراحله ي بقاء : در اين مرحله مشاور بيش از آنكه به گفتار مراجع گوش فرا دهد و به حل مشكل او بينديشد نگران وضع رواني خويش است و دوست دارد جلسه هر چه زودتر به اتمام برسد و مشاور در اين مرحله احساس بي كفايتي ، نگراني شديد و پريشاني و عدم امنيت مي كند
2-    مرحله وابستگي : مشاور بر اثر احساس بي كفايتي بشدت  به يك منبع بيروني براي دريافت كمك متكي مي شود و به علت ترس از عدم موفقيت امنيت رواني اش متزلزل مي گردد.
3-    مرحله مكاشفه : در اين مرحله مشاور كاربرد روش ها و فنون متعدد مشاوره را مورد عمل و تجزيه و تحليل قرار مي دهد و نتيجه مي گيرد كه فقط يك روش صحيح براي انجام مشاوره وجود ندارد
4-    مرحله ثبات: مشاور از اين مرحله به تدريج در انجام كارش استقلال پيدا مي كند و مي تواند بدون كمك ديگران به تشكيل جلسات مشاوره بپردازد.
5-    مرحله تقويت مشاور در اين مرحله با توجه به مطالعه آثار ديگران و تحقيقات انجام شده به توسعه و بهبود روش خود مي پردازد.
شرايط انجام مصاحبه مشاوره اي :
1-    ايجاد رابطه ي حسنه
2-    راز  داري
3-    پذيرش غير شرطي مراجع
4-    درك مراجع و مشكل او
5-    تهيه شرايط محيطي مطلوب



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۳ ] [ احد احدي ]
مشاوره
مشاوره از نظر لغوي به معني همكاري كردن و راي ديگري را در انجام كاري خواستن است.
تعريف مشاوره :
پاترسون ، مشاوره را جريان  ياري دهنده اي مي داند كه به ارتباط خاص بين دو نفر نياز دارد. يكي از اين دو نفر يعني مراجع معمولا با مشكل رواني و عاطفي مواجه است ، و ديگري يعني مشاوره كه در حل مشكلات رواني مهارت دارد. از طريق ايجاد ارتباط خاص مشاوره اي ، مشاور به مُراجع كمك مي كند تا راه حلي براي مشكلش بيابد به نظر او رابطه حسنه بين مراجع و مشاور اثر روان درماني مهمي دارد. به طوري كه اگر مشاور نتواند چنين رابطه مطلوبي را ايجاد كند مشكل مراجع در حد مطلوب و مقبولي حل نخواهد شد .
مشاوره به دو صورت فردي و گروهي انجام مي شود .
مشاوره گروهي : يك سلسله فعاليتهاي سازمان يافته و تعامل بين اعضاي گروه است كه در يك زمان و در يك مكان بخاطر حل مشكل معين و يا گفتگو درباره مسائل گوناگون انجام مي پذيرد. مواردي را كه مشاور بايد براي تشكيل مشاوره گروهي رعايت كند به شرح ذيل است .
1-    انتخاب اعضا
2-    تعداد اعضا
3-     تعداد جلسات در هفته
4-    تعداد كل جلسات
5-    زمان هر جلسه
6-    تهيه امكانات
7-    آغاز جلسه گروه
8-    انواع گروه شامل : گروه داوطلب ـ گروه اجباري
9-    ختم جلسه
10-    مراحل مشاوره گروهي شامل : شناسايي ، انتقال ،عمل  پايان


محاسن روش مشاوره گروهي
1-    از نظر زمان و هزينه مقرون به صرفه است
2-    اعضاي گروه رفتارهايي را در گروه مي آموزند و به انتقاد از خود و ديگران مي پردازند
3-    عكس العمل هاي اعضاء نسبت به يكديگر در مشاوره ، گروهي به مراتب بيشتر است و همين امر موجب كسب بينش بيشتر مي شود.
4-    در مشاوره گروهي اعضاء متوجه مي شوند كه مشكل آنها منحصر به فرد نيست و ديگران نيز مشكلات مشابهي دارند با چنين اطلاعاتي ، مقاومت مراجع در جريان درمان كاهش مي يابد.
انواع مشاوره ها :
1 ـ مشاوره مستقيم    2ـ مشاوره غير مستقيم    3 ـ مشاوره انتخابي
مشاوره مستقيم : از اين روش كه در نظريه هاي رفتار گرائي و تا حدودي در عقلي ـ عاطفي استفاده مي شود ، اعتقاد كلي بر آن است  با استفاده از فنون گوناگون بايد مراجع را در حل مشكلش ياري دهد و بايد با استفاده از انواع پرسشنامه ها و آزمون هاي رواني به جمع آوري اطلاعات درباره مراجع پرداخت.
مشاوره غير مستقيم در اين روش كه در نظريه هاي گشتالت ، مراجع ـ محوري و هستي گرايي كاربرد دارد اعتقاد بر آن است كه اگر مراجع در يك محيط مشاوره اي گرم و پذيرا قرار گيرد خودش مي تواند به حل مشكلش اقدام كند و در نتيجه بر استفاده از فنون مشاوره تاكيد چنداني نمي شود .
مشاوره انتخابي : در اين روش مشاور با توجه به موقعيت و نياز مراجع و با تاكيد بر روابط علت و معلولي و نيز تشخيص مشكل ، هر كدام از روش هاي مستقيم و يا غير مستقيم را كه مقتضي بداند انتخاب مي كند و به كار مي بندد.



ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۳۸:۱۳ ] [ احد احدي ]
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ][ ۵ ][ ۶ ][ ۷ ][ ۸ ][ ۹ ][ ۱۰ ][ ۱۱ ][ ۱۲ ][ ۱۳ ][ ۱۴ ][ ۱۵ ][ ۱۶ ][ ۱۷ ][ ۱۸ ]
.: Weblog Themes By 123blog :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
نظرسنجی
[#VoteTitle#]
[#VTITLE#]
     نتیجه
لینک های تبادلی
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
امکانات وب