کابینت اماده و پیش ساخته نمایشگاهی روشویی اشپزخانه | ||
|
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۲۲ ] [ احد احدی ]
تربیت چه چیز نیست ؟ تربیت ، اجتماعی کردن نیست تربیت تغییر دادن نیست تربیت ، عادت دادن نیست تربیت ، بار آوردن نیست تربیت ، سرعت بخشیدن به مراحل رشد نیست تربیت شکل دادن نیست تربیت دخالت کردن نیست تربیت شکوفا کردن استعدادها نیست تربیت الگو دادن نیست تربیت برخوردار ساختن نیست تربیت نصیحت کردن نیست تربیت پاسخ به نیاز نیست تربیت نقش بازی کردن نیست ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۲۲ ] [ احد احدی ]
جملات زیـبا و حکیـمانه از پـروفسور حسابی
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۲۱ ] [ احد احدی ]
![]() جلوی خونریزی را با یک انگشت بگیرید ![]() ![]() از تپش قلب در هنگام عصبانیت جلوگیری کنید ![]() ![]() مغز خود را گرم نگه دارید ![]() ![]() از نزدیک بینی پیشگیری کنید ![]() ![]() خواب رفتگی ![]() ![]() زیر آب نفس بکشید ![]() ![]() خوب حفظ کنید ![]() ![]() صداهای فراصوت بالاتر از حد آستانه شنوایی را تجربه کنید ![]() ![]() بر درد آمپول غلبه کنید ![]() ![]() از شر جرم های بینی راحت شوید ![]() ![]() از شر رفلاکس مری راحت شوید ![]() ![]() درد دندان، آخ نگو ![]() ![]() نوک انگشت تان را سوزانده اید؟ ![]() ![]() سرتان گیج می رود و به دوران افتاده است ![]() ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۲۱ ] [ احد احدی ]
ساعت 9 تا 11 شب: ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۲۰ ] [ احد احدی ]
ادیسون در سنین پیری پس از اختراع لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد.این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود. در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتاً کاری از دست کسی بر نمیآید و تمام تلاش مأموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است. آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود. پسر با خود اندیشید که احتمالاً پیرمرد با شنیدن این خبر سکته میکند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند. فردا صبح ادیسون به خرابه ها نگاه کرد و گفت: "ارزش زیادی در بلا ها وجود دارد. تمام اشتباهات ما در این آتش سوخت. خدا را شکر که میتوانیم از اول شروع کنیم."
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۹ ] [ احد احدی ]
شاید شما هم در زندگی شرایطی را تجربه کرده اید که خود کم بینی و احترام به نفس پایین، مشکلات ناخواسته ای را برایتان بوجود آورده است. عزت نفس و داشتن احساس خوب نسبت به خود، از جمله مواردی اند که بسیاری افراد در زندگی خود در آرزوی رسیدن به آن هستند. اگر احساس می کنید دارای عزت نفس پایین هستید و این موضوع روی تمام جوانب زندگی شما تاثیر منفی گذاشته است؛ اگر فکر می کنید ارتباطات، کار و یا حتی سلامتی شما تحت الشعاع این عزت نفس پایین قرار گرفته است؛ حتی اگر این احساس خود کم بینی از دوران کودکی در شما شکل گرفته و همواره همراه شما بوده است؛ با بکارگیری چهار قدم موثری که در ادامه آورده می شود می توانید عزت نفس را در خود تقویت نموده و به تدریج احساس بهتری نسبت به خود پیدا کنید. قدم اول : موقعیت ها و شرایط مشکل ساز را شناسایی کنید در مورد موقعیت هایی که به نظر می رسد احترام به نفس شما را پایین می آورند، فکر کنید. این موقعیت ها معمولا عبارتند از : 1. یک ارائه در محل کار 2. یک بحران در منزل یا محل کار 3. یک چالش با کسی که ارتباط نزدیک با شما دارد مانند همسر و یا همکار 4. یک تغییر در جریان زندگی مانند از دست دادن شغل و یا فرار فرزند از خانه قدم دوم : از افکار و اعتقادات خود در رابطه با این موقعیت ها آگاه شوید هنگامی که شرایط و موقعیت های مشکل ساز را شناسایی نمودید، به تفکر خود در رابطه با آنها دقت کنید. ببینید در این شرایط به خود چه می گویید؟ تفسیر شما از این موقعیت ها چیست؟ تفکر شما در این شرایط ممکن است مثبت، منفی و یا خنثی باشد. ممکن است شما در این شرایط منطقی عمل کنید و یا بر پایه یکسری واقعیت ها و دلایل و اعتقادات اشتباه فکر نمایید؛ و یا بالعکس. قدم سوم : افکار منفی و نادرست خود را به چالش بکشید برداشت اولیه شما از یک موقعیت ممکن است تنها راه نگاه به آن شرایط خاص نباشد، بنابراین باید در صحت افکارتان تامل بیشتری نمایید. از خود بپرسید: آیا نگاهم با منطق و واقعیت سازگار هست؟ البته گاهی اوقات تشخیص بی دقتی ها در تفکر مشکل است. بیشتر افراد یک تفکر دیرینه و ثابت درباره خود و زندگی شان دارند. این اعتقادات دیرینه از نظر آنها می تواند نرمال و کاملا منطبق بر واقعیت تلقی گردد؛ در حالی که بیشتر آنها ممکن است تنها یک ایده یا احساس باشند. در این میان بعضی الگوهای فکری نیز در ذهن افراد ممکن است باعث تضعیف عزت نفس گردد که باید به آنها دقت کرد. این الگوها عبارتند از : 1. تفکر همه یا هیچ در این حالت شما همه چیز را خوب مطلق یا بد مطلق می بینید. مثلا به خود می گویید: "اگر من در این کار موفق نشوم، کاملاً شکست خورده ام!" عادت به چنین تفکری صحیح نیست. بهتر است همه جوانب یک پیروزی و یا شکست را در نظر داشت. 2. نیمه خالی لیوان با این الگوی فکری شما تنها جنبه های منفی یک موقعیت را می بینید و تنها بر روی آنها متمرکز می شوید که این باعث می شود نگاه شما به یک شخص یا موقعیت کاملا از مسیر درست منحرف شود. به عنوان مثال به خود می گویید: "چون من در ارائه آن گزارش اشتباه کردم، حالا همه فکر می کنند که من برای این کار مناسب نیستم." بدبینی بدترین آفت عزت نفس است. 3. تبدیل دستاوردهای مثبت به منفی در این حالت شما با کوچک شمردن تجربه های مثبت و دستاوردهای مفید خود، آنها را انکار می کنید. به عنوان مثال به خود می گویید: "فقط به این خاطر که امتحان آسانی بود، توانستم موفق باشم!" در اینگونه مواقع شما احترام به نفس را در خود می کُشید. 4. نتیجه گیری منفی بدون داشتن دلایل کافی شما ممکن است گاهی اوقات بدون داشتن مدارک و شواهد کافی در یک شرایط خاص یک نتیجه گیری منفی کنید. مثلا به خود می گویید: "دوست من هنوز جواب ایمیلم را نداده؛ پس حتما هنوز هم از من ناراحت است!" در صورتی که ممکن است دوست شما در چند روز گذشته موفق به مرور ایمیل هایش نشده باشد. شاید بهتر است به جای توسل به افکار منفی، کمی صبورتر باشید. 5. اشتباه گرفتن احساسات با واقعیت ها در این حالت شما احساسات یا عقاید خود را با واقعیت ها اشتباه می گیرید. مثلا به خود می گویید: "من احساس می کنم شکست خورده ام پس حتما همینطور است!" 6. دست کم گرفتن خود با این الگوی فکری خود را کمتر از آنچه که هستید دیده و ارزش های خود را دست کم می گیرید. این ممکن است مثلا ناشی از چندین بار اشتباه کردن در یک موقعیت خاص باشد. به عنوان مثال به خود می گویید: "لیاقت من بیش از این نیست!" بهتر است اندکی تجدید نظر کنید. قدم چهارم : افکار و عقاید خود را تعدیل کنید هم اکنون زمان آن است که افکار منفی و نادرست را با افکار سازنده و دقیق جایگزین کنید. برای این کار می توانید از استراتژی های زیر کمک بگیرید: 1. از عبارات امید بخش استفاده کنید نسبت به خود با مهربانی رفتار کنید و همواره خود را تشویق نمایید. یادتان باشد که اگر بخواهید به بدبینی خود نسبت به یک موقعیت خاص میدان دهید، ممکن است به واقعیت بپیوندد. به عنوان مثال اگر دائم به این فکر کنید که ارائه شما بخوبی برگزار نخواهد شد، ممکن است واقعا همین اتفاق بیفتد. سعی کنید جملات امیدبخش به خود بگویید. مثلا به خود بگویید: "با اینکه موقعیت سختی است، اما من از پس آن بر می آیم." 2. خود را ببخشید همواره به یاد داشته باشید که همه انسان ها ممکن است در زندگی خود اشتباه کنند. این اشتباهات هیچگاه همیشگی و مختص فرد خاصی نیست. اگر دچار اشتباه شدید به خود بگوئید: "درست است که من اشتباه کردم اما این اشتباه دلیل بر بد بودن من نیست." 3. از عبارات باید و نباید اجتناب کنید اگر ذهن شما پر از جملات باید و نباید باشد، ممکن است منجر به این شود که انتظارات و توقعات غیرمنطقی از خود و دیگران داشته باشید. آزاد کردن ذهن از این عبارات باعث می شود انتظارات منطقی تر و نزدیک تر به واقعیت، از خود و دیگران داشته باشیم. 4. بر روی جنبه های مثبت زندگی خود متمرکز شوید توانایی های خود را در برخورد با موقعیت های چالش برانگیز در زندگی به یاد آورید و همواره به موفقیت ها و قسمت های خوب زندگی خود فکر کنید. 5. با افکار پریشان کننده جور دیگر برخورد کنید بجای اینکه با افکار منفی، منفی برخورد کنید، از آنها کمک بگیرید تا به الگوهای جدید و سالم تری در زندگی خود دست یابید. از خود بپرسید: "برای بهتر کردن شرایط چگونه باید عمل کرد؟" 6. خود را تشویق کنید بخاطر هر نکته مثبتی که در یک موقعیت خاص می بینید، خود را تشویق کنید. به عنوان مثال به خود بگویید: "گرچه بنظر می رسد ارائه من عالی نبوده اما حضار با طرح پرسش، تا پایان جلسه مطالب را دنبال کردند. این نشون میده که موفق عمل کرده ام و به هدفم رسیده ام." این قدم ها ممکن است در نگاه اول دشوار بنظر برسند. اما با تمرین بتدریج آسان تر خواهند شد. هنگامی که شما شروع به شناسایی افکار و عقاید تخریب کننده احترام به نفس در خود کنید، قادر خواهید بود عملا آنها را تشخیص داده و در جهت مبارزه با آنها گام بردارید. بدین ترتیب موفق به دریافتن ارزشهای خود به عنوان یک انسان می شوید. هنگامی که عزت نفس در شما تقویت شود، اعتماد به نفس شما نیز افزایش یافته و به تدریج احساس بهتری نسبت به خود و زندگی خود پیدا خواهید کرد. ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۹ ] [ احد احدی ]
بیماری روحی ، بیماریای نیست که بهطور ناگهانی بروز کند، بلکه در اثر یک رشته علل پیش میآید.خوشبختانه بعضی از دلایل بروز بیماریهای روانی صرفاً به تغذیه مربوط میشوند ، بنابراین میتوان با تغییر شیوهی رژیم غذایی آن را برطرف ساخت. از مدتها پیش ثابت شده است که کمبود ویتامینهای گروه B میتواند یک نوع جنون ایجاد کند. تحقیقات نشان میدهد کسانی که تحت رژیمهای غذایی فاقد ویتامینهای گروهB قرار گرفتهاند، به اختلال روانی، اضطراب شدید و افسردگی مبتلا شدهاند. این آزمایشها به صراحت ثابت میکند که کمبود ویتامینهای B میتواند یکی از علل اصلی بعضی از اختلالات روانی باشد. گروهی از دانشمندان در سوئد، مغز اشخاصی را که در حالت جنون از دنیا رفته بودند، با مغز اشخاصی که با مرگهای ناگهانی و بهطور عادی مرده بودند تشریح و مقایسه کردند و دریافتند که چهار ماده در مغز اشخاص عادی وجود دارد که در مغز کسانی که در اثر جنون جان خود را از دست داده بودند، وجود ندارد. این چهار ماده عبارت است از: 1- آدنین، 2- تیامین، 3- سیتوزین، 4- گوآمین . این چهار ماده در گوشتها مانند گوشت گوساله یا گوسفند ،جگر، مغز و قلوه وجود دارد. کمبود ویتامین های گروه B باعث ایجاد اختلالات عصبی مانند اضطراب شدید ، افسردگی ، عصبانیت و فشار عصبی می شود.اضطراب شدید و ناراحتی عصبی دائمی اغلب ناشی از کمبود ویتامینهای گروه B بخصوص تیامین (ویتامین B1) است و اگر رژیم غذایی شما سرشار از مواد نشاستهای (کربوهیدراتها) باشد، عواقب کمبود ویتامین شدیدتر خواهد بود. برای داشتن اعصابی آرام ، همیشه به مقدار کافی از مواد غذایی حاوی ویتامین های گروه B مانند انواع گوشت، جگر، غلات و نان سبوس دار و جوانه گندم استفاده کنید.برای حفظ سلامتی و لذت بردن از شادابی زندگی ، باید غذاهای مصرفی حاوی انواع ویتامینها باشد؛ چرا که غذاهای سرشار از ویتامین برای کار منظم سیستم عصبی لازم است. زمانی که در اشخاص سالخورده عوارض عصبانیت ، به صورت خستگی بروز میکند، نشانهی این است که باید مادهی غذایی مناسبی مصرف شود؛ بخصوص وقتی شخص کم خوراک باشد، میزان قند خون پایین میآید که در این مواقع مصرف یک قاشق عسل ، یک عدد شکلات ، یک لیوان شیر یا آب میوه، کمی پنیر و بیسکوییت توصیه میشود. وقتی عصبانی و بیحوصله شدید، تا آنجا که ممکن است علت واقعی آن را بررسی و کشف کنید و اگر نتوانستید به پزشک روانشناس مراجعه نمایید تا او به شما کمک کند. فراموشی و ضعف حافظه نیز از کمبود غذایی بهوجود میآید. روانشناسان می گویند که فراموشی علامت چیزی است که پیوندی با پیری ندارد و میتواند عارضهی کمبود غذایی باشد. لازم به یادآوری است که تغذیهی نامناسب نه تنها بر روی اعصاب و روان آدمی تاثیر بدی میگذارد ، بلکه باعث مختل شدن فعالیت سایر سیستم بدن نیز میگردد. توصیهی همهی متخصصان این است که به آنچه میخورید دقت کنید و سعی نمایید مواد غذایی مغذی و مفید را بر مصرف موادی با ارزش غذایی کم، ترجیح دهید. ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۹ ] [ احد احدی ]
روانشناسی نق زدن علتهای گوناگونی سبب نقزدن افراد میشود. یکی از این علتها، ناکامی است. وقتی فرد به هدفی که دارد نمیرسد، نق میزند…. علت دیگر مربوط به ارتباطات فرد است. بهعنوان نمونه وقتی مخاطب فردی به او توجه نکرده و برای حرفهایش اهمیتی قائل نباشد، فرد سعی میکند با نق زدن و تکرار، مخاطبش را وادار به گوش کردن کند. سوم اینکه فرد نمیتواند مسایلاش را به خوبی مطرح کند و مشکل مربوط به خود اوست. در نتیجه سعی میکند از راه تکرار و نق زدن، منظورش را بیان کند. علت دیگر مربوط به اعتماد به نفس ضعیف افراد است که خودشان را باور ندارند. در این صورت فکر نمیکنند که اگر با لحن آرام و مناسب با شان و شخصیت بالا با طرف مقابلشان صحبت کنند، بتوانند منظورشان را برسانند به همین دلیل سعی میکنند از طریق نق زدن، پیامشان را منتقل کنند. گاهی اوقات نق زدن خودش را به شکل یک رفتار نشان میدهد و در واقع جزو یکی از ویژگیهای شخصیتی فرد شده است.نق زدن میتواند به شکل یادگیری نیز باشد. به این معنی که افراد یاد میگیرند نق بزنند تا به هدف مورد نظرشان برسند. گاهی نیز نق زدن روشی برای تخلیه تنشها و هیجانهای منفی است که فرد با نق زدن، عصبانیت و ناراحتی خود را تخلیه میکند. ابراز وجود، یکی دیگر از علل نق زدن است که معمولا در خانمها و بیشتر در روابط زناشویی دیده میشود. جالب اینکه این دسته از خانمها خودشان به نق زدنشان واقفند و معتقدند گاهی که آقایان حرفهایشان را نمیشوند و نق میزنند. حال باید دید نق زدنهای والدین چه تاثیری بر فرزندانشان دارد؟ متاسفانه نق زدن والدین، کودکان را از داشتن تفکر خلاق و ارتباط سالم دور میکند و باعث میشود کودکان محدود فکر کنند و زاویه شناختی خود را بسته نگه دارند بنابراین از اندیشه و تفکراتشان استفاده نمیکنند و فکر میکنند برای به دست آوردن اهداف و آرزوهایشان فقط میتوانند حرف بزنند و به دنبال پیدا کردن راههای مختلف برای رسیدن به هدفشان نیستند. همه این عوامل باعث میشود کودکان به نوعی وابسته و درمانده شوند زیرا فکر میکنند که چون مادرشان نق میزند و به نتیجه میرسد پس من هم از طریق نق زدن به اهدافم میرسم در حالی که همیشه اینطور نیست. این کودکان از تکامل و پیشرفت باز میمانند.راهکارها به جای نقزدن از راههای دیگری برای ابراز وجود و دیگر مسایل استفاده کنید تا منظورتان را به طرف مقابل بفهمانید. ۱٫ کلامتان را مناسب کنید. ۲٫ این احساس را در خود ایجاد کنید که اگر نق بزنید خودتان را خراب کردهاید و مخاطبتان کمتر به شما گوش خواهد داد. ۳٫ سعی کنید اعتمادبهنفستان را افزایش دهید و به این مساله فکر کنید که شما توانمندیها و مهارتهای زیادی دارید و با استفاده از آنها میتوانید نظراتتان را به دیگران ارائه دهید. ۴٫ سعی کنید با لحن مناسب و در مکان مناسب حرفهایتان را بزنید. بهعنوان نمونه بگویید: «تو فکر نمیکنی اینطور بهتر است؟ صلاح میدانی فلان کار را انجام دهیم؟…» استفاده از این عبارات میتواند افراد را وادار کند تا به جای تکرار پیام کلامی، از اندیشهشان استفاده کنتد. ۵٫ مهارتهای ارتباطی خود را ارتقا دهید و به جای نق زدن از آنها استفاده کنید. ۶٫ از فیدبکهای کلامی استفاده کنید و از طرف مقابلتان سوال کنید که آیا متوجه صحبتهای من هستی. در این صورت احتمال اینکه طرف مقابل حرفتان را بیشتر گوش بدهد زیاد است تا وقتی که بدون بازخورد گرفتن از او صحبت کنید. ۷٫ برای صحبت کردن به خصوص با همسر و فرزندانتان زمان مشخصی را تعیین کنید و به صحبتهایتان رسمیت دهید تا آنها را وادار به شنیدن صحبتهایتان کنید. ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۸ ] [ احد احدی ]
افـق هایی از زنـدگی که به زیبـایی رویـاهاست
سلامتی: 1. آب فراوان بنوشید. 2. مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید. 3. از سبزیجات بیشتر استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده. 4. با این 3 تا E زندگی کنید: Energy (انرژی)، Enthusiasm (اشتیاق)، Empathy (همدلی). 5. از ورزش کمک بگیرید. 6. بیشتر بازی کنید. 7. بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید. 8. روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید. 9. حداقل 7 ساعت بخوابید. 10. هر روز 10 تا 30 دقیقه پیادهروی کنید و در حین پیادهروی، لبخند بزنید. شخصیت: 11. زندگی خود را با هیچ شخصی مقایسه نکنید، شما نمیدانید که بین آنها چه میگذرد. 12. افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید. 13. بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید. 14. خیلی خود را جدی نگیرید. 15. انرژی خود را صرف فضولی در امور دیگران نکنید. 16. وقتی بیدار هستید بیشتر خیالپردازی کنید. 17. حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید. 18. گذشته را فراموش کنید. اشتباهات گذشته ی شریک زندگی خود را به او یادآور نشوید چرا که با این کار موجب از دست رفتن آرامش زمان حال خود می شوید. 19. زندگی کوتاهتر از این است که از دیگران متنفر باشید، پس هیچگاه نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید. 20. با گذشته ی خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید. 21. هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما. 22. بدانید که زندگی به مدرسهای میماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر میباشند. 23. بیشتر بخندید و لبخند بزنید. 24. مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. بهر حال زمانی هم مخالفت وجود دارد. جامعه: 25. گه گاهی به خانواده و اقوام خود زنگ بزنید. 26. هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید. 27. خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید. 28. زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید. 29. سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید. 30. در مورد اینکه دیگران راجع به شما چگونه فکر میکنند، افکارتان را آشفته نسازید. 31. زمان بیماری شغل شما به کمک شما نمیآید، بلکه دوستانتان به شما مدد میرسانند، پس با آنها در ارتباط باشید. زندگی: 32. حتی الامکان همیشه کارهای مثبت انجام دهید. 33. از هر چیز بی فایده فاصله بگیرید و از عواملی که زائیده ی زشتی و ناخوشایندیست دوری بجویید. 34. به عشق ایمان داشته باشید چرا که عشق درمانگر هر نابسامانی است. 35. هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است. پس از گذز زمان غفلت نکنید. 36. مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید. 37. در بدبیاری ها امید داشته باشید که خوشوقتی ها هم در راهست. 38. همین که صبح از خواب بیدار میشوید، باید از هستی تان انرژی بگیرید و از هستی بخشتان شاکر باشید. 39. بخش عمده ای از درون شما که همان ضمیر شماست شادی است، بنابراین به آینده لبخند بزنید. آخرین اما نه کماهمیتترین: 40. لطفا این موارد را به هر کسی که دوستش دارید، بفرستید ... خداوندا دستانم خالی و دلم غرق در آرزوست یا با قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ مهر ۱۳۹۹ ] [ ۱۲:۴۰:۱۸ ] [ احد احدی ]
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ][ ۵ ][ ۶ ][ ۷ ][ ۸ ][ ۹ ][ ۱۰ ][ ۱۱ ][ ۱۲ ][ ۱۳ ][ ۱۴ ][ ۱۵ ][ ۱۶ ][ ۱۷ ][ ۱۸ ][ ۱۹ ][ ۲۰ ][ ۲۱ ][ ۲۲ ][ ۲۳ ][ ۲۴ ][ ۲۵ ][ ۲۶ ][ ۲۷ ][ ۲۸ ][ ۲۹ ][ ۳۰ ][ ۳۱ ][ ۳۲ ][ ۳۳ ][ ۳۴ ][ ۳۵ ][ ۳۶ ][ ۳۷ ][ ۳۸ ][ ۳۹ ][ ۴۰ ][ ۴۱ ][ ۴۲ ]
|
|
[rss : [Weblog Themes By : 123blog.ir] |